
بریدههایی از کتاب ساعت دل
نویسنده:اروین د. یالوم، بنجامین یالوم
مترجم:رضا احمدی
انتشارات:انتشارات میلکان
دستهبندی:
امتیاز
۳.۰از ۲۰ رأی
۳٫۰
(۲۰)
برای زندگی واقعی باید آمادگی ازدستدادن را داشته باشم.
آتنا
هدف من اینه که کمک کنم از حسرت بزرگی که آخر عمر گریبانت رو میگیره، دوری کنی؛ وقتی برای تبدیلشدن به چیزی که میتونستی باشی، هیچوقت تلاش نکنی، اون حسرت سراغت میآد.»
Hope
سنگینی بر دوش کسی است که تاج بر سر دارد.
Hope
چقدر وحشتناک است که زنان در خصوص ظاهرشان، دائماً احساس ناکافی بودن و شرم میکنند. این یکی از مخربترین جنبههای روانشناختی فرهنگ ماست و طی دهههایی که من در این حرفه بودهام، فقط بدتر شده است.
کاربر ۳۷۳۶۸۵۸
این به طور واقعی یه فرمولی رو ثابت میکنه راجع به رابطهای که بین چطور زندگی کردن یه نفر و نگرش اون نسبت به مرگ هست: هرچقدر حسرتهای کمتری دربارهٔ نحوهٔ زندگی کردنت داشته باشی، اضطرابت از مرگ کمتر میشه.
کاربر ۳۷۳۶۸۵۸
شغلی که در این سن کم، روحش را تحلیل میبرد. تجربهام میگوید که وقتی افراد در برابر نیروی حیاتی مهمی مقاومت میکنند، این مقاومت اغلب به احساس ناامیدی منجر خواهد شد. وقتی در عمق وجودتان میدانید که باید کاری در جهان انجام دهید، اما دلایلی همچون ترس، شرم، سرزنش والدین یا نیاز مالی شما را از انجامش بازمیدارند، این مسئله عوارض روانی سنگینی داشته باشد.
Hope
جالب است که چه بسا اشتباهاتم گشایشهای فوقالعادهای ایجاد میکنند. بار دیگر به من یادآوری شد که حضورداشتن و در میان گذاشتن افکار و احساساتم بهعنوان انسانی کامل اما خطاپذیر، همیشه مفیدترین موضع است؛ خیلی بیشتر از آنکه یک متخصص دستنیافتنی باشم.
Hope
اما من دریافتهام که آرامش ظاهری بیش از حد، به شکلی متناقض، اغلب نشانهای از انکار مشکلات عمیقتر است.
طهورا
درواقع، حتی الان هم صدای مریلین رو میشنوم که میگفت: 'مردن یه زن هشتادوهفتساله که زندگی پرباری داشته، چهار تا بچهٔ خیلی خوب داشته و یه شوهر عاشق همیشه کنارش بوده، فاجعه نیست. '
این به طور واقعی یه فرمولی رو ثابت میکنه راجع به رابطهای که بین چطور زندگی کردن یه نفر و نگرش اون نسبت به مرگ هست: هرچقدر حسرتهای کمتری دربارهٔ نحوهٔ زندگی کردنت داشته باشی، اضطرابت از مرگ کمتر میشه.
roozbeh sharifnasab
«من دقیق نمینوازم ـ هرکسی میتواند دقیق بنوازد ـ بلکه با بیانگریِ شگفتانگیزی مینوازم.»
Hope
درمانگران، بیشترین تأثیر را زمانی خواهند داشت که خود را در مقام یک همسفر به بیماران بشناسانند؛ همسفری که خودش هم مانند آنها باید بار رنجها و دردها و تحقیرهای زندگی را بر دوش بکشد. این با رویکرد بسیاری از متخصصان حوزهٔ رواندرمانی در طول تاریخ و حتی اکنون متفاوت است. این افراد خود را در مقام کارشناسی میبینند که قرار است بیمار را درست کند؛ انگار که وضعیت بشر درستشدنی است. شاید با تکیهٔ بیش از حد بر جایگاه و اعتبارم در این تکجلسهها، ناخواسته بیش از حد به آن سمت رفته باشم.
طهورا
هر روز تعداد زیادی ایمیل دریافت میکنم؛ دهها ایمیل، که نویسندههاشون میگن کتابهام چقدر براشون مهم بوده و اغلب اینکه من چقدر 'شگفتانگیز ' یا 'مهم ' هستم. میدونم که شکایت دربارهٔ همچین چیزی، مضحک به نظر میرسه، اما مشکل اینجاست که این ایمیلها یهجورهایی به دلم نمیشینن. شاید مثل تو، نمیتونم واقعاً اونها رو باور کنم. مهم نیست چقدر صندوق ورودیم پر بشه یا چقدر این پیامها عمیق یا تحسینآمیز باشن؛ از لایهٔ سطحی فراتر نمیرن. خوشحالم که تونستم به مردم توی زندگیشون کمک کنم، خیلی خوشحالم. اما بخشی از وجودم هنوز هم احساس میکنه که همون پسر خجالتی از یه خانوادهٔ فقیرم که دربارهٔ محل زندگیش دروغ میگه.
طهورا
مریلین کسی بود که برای ما بهعنوان یه زوج، و درنهایت برای خانوادهمون دوست پیدا میکرد. یادت باشه که من همون بچهٔ دستوپاچلفتی بودم که مجبور شد از پنجره وارد بشه. هنوز هم همون حس رو دارم؛ مثل یه مهمون ناخونده که توی محافل اجتماعی سطحبالاتر احساس غریبگی میکنه. مریلین آرامش خاصی داشت و دوست داشت بیرون باشه و با مردم ارتباط بگیره، درحالیکه من معمولاً یهکم مضطرب بودم و دلم میخواست توی خونه کتاب بخونم.
طهورا
بهترین مرهم برای این احساس انزوا و اضطرابهای ناشی از آن، برقراری ارتباط عمیق با دیگران است.
آوینا
توی بازی زندگی، کارتهای فاجعهای دستت افتاده بوده، ولی تو فوقالعاده بودی.
آوینا
اما درمانگران همیشه اشتباه میکنند. اگر کسی بخواهد و بتواند این اشتباهات را با شفافیت و تواضع برطرف کند، آنگاه فرصتی برای رشد و تحول به وجود میآید؛ خواه تازهکار باشید و خواه در پایان فعالیت حرفهایتان.
طهورا
«تمام وقتم به دو تا کار میگذره: دلسوزی برای خودم و نفرین کردن بیمعناییِ وجود.»
فاطمه معروفی
بسیاری از ما ـ بیشترمان ـ تجربههایی داشتهایم که در آنها آسیبپذیری هیجانی، تجربهای ناخوشایند به همراه داشته است. این تجربهها دردناک بودهاند و باعث شدهاند برای محافظت از خود بهسرعت سپرهایی دفاعی ایجاد کنیم که مهمترینشان این بوده که یاد گرفتیم دیگر به خودمان اجازهٔ روراست بودن ندهیم. اما متأسفانه، اگر هرگز روراست نباشیم، هرگز هم نمیتوانیم به ارتباطی که مشتاق آنیم، برسیم.
آوینا
در درمان بینفردی، فرض من این است که مشکلات بیماران نشئتگرفته از ناتوانی آنها در ایجاد، گسترش و حفظ روابط نزدیک با دیگران است.
آوینا
رواندرمانی اگزیستانسیال به کشمکشهای درونی انسان میپردازد که از مواجهه با واقعیتهای وجود انسانی ـ مرگ، تنهایی، معنای زندگی و آزادی ـ حاصل میشوند.
آوینا
بلایی که بر سر کیک گیلاسیاش آمده بود، خارج از حد تحملش بود. آخرین قطرهای بود که کاسهٔ صبرش را لبریز کرد.
آوینا
برای زندگی واقعی باید آمادگی ازدستدادن را داشته باشم.
آوینا
(ما فقط زمانی میتوانیم تماماً زندگی کنیم که آگاه باشیم سرانجام ناگزیر خواهیم مرد
آوینا
(ما آزادیهای عظیمی داریم و درنهایت مسئول انتخابهای زندگی خودمان هستیم
آوینا
هر فرد تجربیاتی بهشدت ذهنی از زندگی و به تبع آن، از مطالعه دارد. این تجربیات رنگ خود را به نحوهٔ نگرش ما میزنند و باعث میشوند که روی برخی موضوعات بیش از برخی دیگر تمرکز کنیم و از نظر هیجانی به روشهایی متمایز به موضوعات مختلف واکنش نشان دهیم.
آوینا
دربارهٔ فرایند صحبت کنیم: یعنی مناسبات بینمان، الگوهای ارتباط، و هیجاناتی که بروز کردهاند یا نادیده گرفته شدهاند. در زندگی عادی، چنین گفتوگوی مستقیمی دربارهٔ فرایند، اغلب ناخوشایند یا حتی بیاحترامی تلقی میشود؛ شاید به این دلیل که ظریفترین رفتارهای ما با جزئیات دقیق بررسی میشوند و ما مورد بازخواست قرار میگیریم. اما در اینجا، در حوزهٔ درمان، این نوع بررسی دقیق فوقالعاده مفید است.
Hope
درطول سال هیچ همکاریای وجود نداشت. حتی یک عضو از هیئت علمی بهم نزدیک نشد، با من غذا نخورد یا حتی گفتوگوی درستی نداشت. تجربهٔ لذتبخشی نبود، اما برای کار کردن روی ایدههام و نوشتن عالی بود.
طهورا
کاش زودتر میدونستم چقدر مهمه، چقدر برای بیمارهام مفیده که من اینقدر روراست باشم. اگه زودتر میدونستم، بیشتر تلاش میکردم که وقتی جوون بودم این ظرفیت رو توی خودم بالا ببرم. ولی توی دورهٔ آموزشیم هیچکس روی این تأکید نمیکرد که یاد گرفتن چنین مهارتی برای درمانگرها ضروریه.
طهورا
«لازم نیست یه نسخهٔ خشک از منابع درسی درمان رو اجرا کنی. باید خودت کار رو به دست بگیری و کشف کنی چی توی کارت مؤثر و بهت الهام میبخشه. اگه قرار بود عمرم رو صرف رهبری گروههایی با شیوهٔ قدیم تاویستاک کنم ـ بدون هیچ ارتباط برقرار کردنی، بدون اینکه با اعضا مثل انسانهای واقعی رفتار کنم ـ من هم احتمالاً خیلی ناامید میشدم و حس میکردم همهچیز توی زندگیم بهطرز وحشتناکی ملالآور و بیروحه.»
طهورا
حس اندوهی ماندگار دارم؛ اندوه شعری که میخواهد سروده شود
فاطمه معروفی
حجم
۲۶۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۲۶۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
قیمت:
۹۹,۰۰۰
۲۹,۷۰۰۷۰%
تومان