
بریدههایی از کتاب دره پروانه ها
۵٫۰
(۱)
یکبار از دایی جبران دربارهٔ او پرسیدم:
«چرا با این احمق معاشرت میکنی دایی؟»
او گفت:
«برای حفظ جونش!»
و بعد ادامه داد:
«احمقها زمانی خودکشی میکنن که کسی رو نداشته باشن که به حرفاشون گوش بده!»
«برات چه اهمیتی داره که احمقا زنده بمونن یا بمیرن؟»
«حضور احمقا تو زندگی ما ضروریه، اعتمادبهنفسمون رو بالا میبره!»
ایران آزاد
او را در گوشهای دیدم که خودش را از ترسِ مارمولکِ روی دیوار جمع کرده بود و میلرزید. به پشتم پناه برد و گفت: «عزیز ترسیدم.» دمپاییاش را قرض گرفتم و گفتم: «نترس عشقم! من اینجا هستم.» سپس موقعیت را تنظیم کردم و کفش را پرت کردم. به مارمولک خورد و انداختمش. زیر پاهایش جان کند. از دمش گرفتمش و پیروزمندانه بیرون آمدم تا همسرم از حمامی امن لذت ببرد.
یکی از بارزترین نمادهای مردانگی، کشتن مارمولکها بهخاطر همسرانشان است. این همان چیزی بود که کتاب ِ «چگونه یک زوج خوشبخت باشیم؟» کتابی که چند روز مانده به عروسی از دستفروشی خریده بودم، میگفت.
ایران آزاد
آنها هم با او دردودل میکردند.
ایران آزاد
«بهت نگفتم که اگر زنان نبودن، گرسنگی ما را میکشت؟»
دایی جبران این را تکرار میکرد، سپس پیپ خود را روشن کرد و در میان دود شروع به توضیح نظریهٔ خود در مورد دلایلی که زنان را به خواندن کتابهای ادبی سوق میدهد، کرد:
«برخلاف مردان، زنان زودتر به بلوغ میرسند، از نظر فیزیولوژیکی هم از مردان جلوترند؛ بنابراین زود متوجه میشوند که زندگی قادر به تأثیرگذاری و جذبشان نیست. سپس شروع به جستجوی زندگیهای دیگری میکنند که فقط در داستانها و رمانها وجود دارند؛ بنابراین، از اثرات شوکی که در نتیجهٔ زندگی با جنسی متفاوت از نظر ماهیت و تکوین متحمل شدهاند، کاملاً بهبود مییابند، جنسی که ساعتها بیهدف به سقف خیره میشود.»
ایران آزاد
حجم
۱۶۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۱۶۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان