
بریدههایی از کتاب شفا در درون شماست
۳٫۰
(۷)
جسم همان چیزهایی را تجربه میکند که ذهن به آن باور داشته باشد.
کاربر ۶۸۱۶۱۵۶
من باور دارم یک نوع هوش، یک آگاهی پنهان، در درون هر کدام از ما وجود دارد که زندگیبخش است. این هوش هر لحظه از ما پشتیبانی میکند، مراقب ماست، از ما محافظت میکند و ما را شفا میبخشد. این نیرو حدود ۱۰۰ تریلیون سلول اختصاصی (فقط از ۲ سلول) میسازد، به قلب ما صدها هزار بار در روز تپش میدهد، قادر است هر ثانیه صدها هزار واکنش شیمیایی را در یک سلول ساماندهی کند و هزاران کارکرد شگفتانگیز دیگر دارد. در آن زمان استدلال من این بود که این هوش واقعا وجود دارد و حالا که عامدانه، آگاهانه، و عاشقانه چنین تواناییهای فوقالعادهای را از خود نشان میدهد، پس شاید من بتوانم توجهم را از دنیای بیرون بردارم و به درون بروم و به این نیرو متصل شوم و با آن ارتباط برقرار کنم.
🎸🍃تبسم🍃🎸
من باور دارم یک نوع هوش، یک آگاهی پنهان، در درون هر کدام از ما وجود دارد که زندگیبخش است. این هوش هر لحظه از ما پشتیبانی میکند، مراقب ماست، از ما محافظت میکند و ما را شفا میبخشد.
🎸🍃تبسم🍃🎸
گذر از رودخانهٔ تغییر مستلزم این است که شما خودِ قابل پیشبینی آشنای همیشگیتان را که به افکار، انتخابها، رفتارها، و احساسات همیشگی وصل است، جا بگذرانید، و وارد خالی یا نامعلوم بشوید. در فاصلهٔ میان خودِ قدیمی و خودِ جدید، مرگ بیولوژیک شخصیت قدیمی شما اتفاق میافتد. اگر خود قدیمی باید بمیرد، در این صورت شما باید یک خود جدید با افکار، انتخابها، رفتارها، و عواطف جدید خلق کنید. ورود به این رودخانه یعنی گام برداشتن به سوی یک خود جدید، غیر قابل پیشبینی و ناشناس. نامعلوم تنها جایی است که شما در آن قدرت آفرینش دارید – از معلوم نمیتوان چیز جدیدی خلق کرد.
zzzmmm
اقعیت درونی شما واقعیتر از واقعیت بیرونی شما است.
sarehsaji
سپاسگزاری یکی از قویترین عواطف برای افزایش سطح تلقینپذیری شماست. سپاسگزاری از نظر عاطفی به بدن شما میآموزد که رویدادی که برای آن سپاسگزار هستید اتفاق افتاده است، زیرا ما معمولاً پس از وقوع یک رویدادِ مطلوب شکرگزاری میکنیم.
اگر قبل از رویداد واقعی، عاطفهٔ سپاسگزاری را ایجاد کنید، بدن شما (به عنوان ضمیر ناخودآگاه) شروع به این باور میکند که رویداد آینده واقعاً اتفاق افتاده است - یا در لحظهٔ اکنون برای شما در حال اتفاق افتادن است. بنابراین، سپاسگزاری، حالت نهایی پذیرش است
sarehsaji
رابطهٔ معکوس بین ذهن تحلیلی و تلقینپذیری.
ذهن تحلیلی (یا ذهن انتقادی) بخشی از ذهن است که شما آگاهانه از آن استفاده میکنید و از آن آگاه هستید. ذهن تحلیلی تابعی از نئوکورتکس متفکر است - بخشی از مغز که محل آگاهی آگاهانه شماست؛ که فکر میکند، مشاهده میکند، و به خاطر میسپارد؛ و مشکلات را حل میکند. ذهن تحلیلی تحلیل میکند، مقایسه میکند، قضاوت میکند، بازاندیشی میکند، بررسی میکند، زیر سوال میبرد، در تضاد قرار میدهد، موشکافی میکند، استدلال میکند، توجیه میکند و تأمل میکند. ذهن تحلیلی آنچه را که از تجربیات گذشته آموخته است میگیرد و از آن برای یک پیامد آینده یا چیزی که هنوز تجربه نکرده استفاده میکند.
sarehsaji
افکار و احساسات شما از خاطرات گذشتهٔ شما سرچشمه میگیرند. اگر به شیوهٔ خاصی فکر و احساس کنید، شروع به ایجاد یک نگرش میکنید. نگرش، چرخهای از افکار و احساسات کوتاه مدت است که بارها و بارها تجربه میشوند. نگرشها حالتهای وجودی کوتاه هستند. اگر مجموعهای از نگرشها را به هم پیوند دهید، یک باور ایجاد میکنید. باورها حالتهای وجود طولانیتری هستند و تمایل دارند به ناخودآگاه تبدیل شوند. وقتی باورها را با هم ترکیب میکنید، یک برداشت و ادراک ایجاد میکنید. برداشتهای شما با انتخابهایی که انجام میدهید، رفتارهایی که از خود نشان میدهید، روابطی که انتخاب میکنید و واقعیتهایی که ایجاد میکنید، ارتباط تنگاتنگی دارند.
zzzmmm
هرچه بیشتر دربارهٔ «چیستی» و «چرایی» بدانیم، «چگونگی» نیز راحتتر و مؤثرتر خواهد شد.
ZᵃʰʳA
مطالعات نشان میدهد که داشتن عواطف مثبت و پذیرنده مانند مهربانی و شفقت - عواطفی که حق مادرزادی ما هستند – منجر به ترشح یک نوروپپتید متفاوت (به نام اکسیتوسین) میشود که به طور طبیعی گیرندههای آمیگدال را خاموش میکند. آمیگدال بخشی از مغز است که ترس و اضطراب ایجاد میکند
sarehsaji
و این فکرها از محیط آنها، و از واقعیت، قویتر بود. میشود گفت افکار و اندیشهٔ آنها یک واقعیت کاملا جدید خلق میکرد.
ZᵃʰʳA
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۳۰ صفحه
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۳۰ صفحه
قیمت:
۹۸,۰۰۰
تومان