آنچه منسوخ است و کهنه همه را کهنه گرفتن.
AbolfazlFakoor
کشتهای در کنار کشته، کامیابیای عروسانه، اما محجوب در مغاک خاک. اینک شاه خویشتن در راه است که بیاید.
AbolfazlFakoor
آنتیگونه: تو جوانتری، آری. وحشت و واقعهٔ کمتری دیدهای. اما گذشته را، اگر که رها کردی، گذشته نمیماند.
AbolfazlFakoor
شهر خود چنین میکند، خود به پای دشمن میافتد اگر که سر خم کند، زیرا انسانی که سر خم کرد فرودِ بلا را نمیبیند، بلکه نگاهش تنها به زمین دوخته است و دریغا که نصیبِ زمین هم خواهد شد.
AbolfazlFakoor
کاش شیوهای داشتی که میشد دوستت بدارم، پدر! و نمیگفتی حق تنها با توست و نه با هیچکس دیگر.
کاربر ۸۶۱۳۷۷۷
ای شما مشتی ناسپاس! گوشت را میلمبانید، اما از پیشبندِ خونینِ آشپز اکراه دارید!
کاربر ۸۶۱۳۷۷۷