جملات زیبای کتاب چرا سوسیالیست نیستم | طاقچه
تصویر جلد کتاب چرا سوسیالیست نیستم

بریده‌هایی از کتاب چرا سوسیالیست نیستم

۴٫۴
(۱۴)
دیدگاه‌های بچه‌ها دربارهٔ انصاف، با افزایش سن از تساوی‌طلبی به شایسته‌سالاری تغییر می‌کند."»(۱۵)
shahram naseri
«هر چه می‌خواهید دربارهٔ سوسیالیسم بگویید، همیشه از الگوی پیش‌بینی‌پذیری پیروی می‌کند. سوسیالیست‌ها در تلاش برای قرار دادن چیزی در دسترس همه، کاری می‌کنند که هیچ چیز در دسترس هیچ‌کس نباشد (به‌جز کسانی که ارتباطات سیاسی قدرتمندی دارند).»
shahram naseri
«نابرابری مهم نیست، مسئلهٔ مهم فقر و استانداردهای کلی زندگی است.» به‌عبارت دیگر، ترجیح می‌دهید جایی باشید که شما ۱۰ هزار دلار درمی‌آورید و درآمد ثروتمندان ده برابر شماست یا جایی باشید که سی هزار دلار درمی‌آورید و درآمد ثروتمندانش بیست برابر شما؟ مسئلهٔ واقعاً مهم، استاندارد زندگی شماست نه استاندارد زندگی همسایه‌تان. درواقع، فقرا پیوسته ثروتمندتر می‌شوند، ثروتمندان هم همین‌طور.
shahram naseri
گفت: «چپ امریکایی می‌خواهد اروپای غربی شود. اروپای غربی می‌خواهد اروپای شرقی شود. اروپای شرقی که حالش از سوسیالیسم و کمونیسم به هم می‌خورد، می‌خواهد کاپیتالیست امریکایی شود!»
shahram naseri
«دولتی که آن‌قدر بزرگ است که هر چه را که می‌خواهید به شما می‌دهد، دولتی است که آن‌قدر قدرتمند است که می‌تواند تمام دارایی‌تان را از شما بگیرد.»
shahram naseri
گلن رِینولدز این‌طور می‌گوید: «در کاپیتالیسم، ثروتمندان قدرتمند می‌شوند. اما در سوسیالیسم، قدرتمندان ثروتمند می‌شوند.»(۴۲)
shahram naseri
زمانی موری روتبارد، دانشجوی دکتری لودویگ فون میزس، اقتصاددان معروف اتریشی، از او پرسید آیا «می‌تواند یک معیار را مشخص کند که مطابق آن بشود گفت که اقتصادی اساساً "سوسیالیستی" است یا اقتصاد بازار.» روتبارد پاسخ میزس را به یاد می‌آورد: «به نوعی در کمال شگفتی من، سریعاً پاسخ داد: "بله، کلیدش این است که آیا اقتصادی بازار سهام دارد یا خیر. یعنی آیا آن اقتصاد، بازارِ تمام عیاری برای زمین و دیگر کالاهای سرمایه‌ای دارد یا خیر. به صورت خلاصه: آیا تخصیص سرمایه را اساساً دولت مشخص می‌کند یا مالکان خصوصی؟"»(۱۵۸)
shahram naseri
معروف است که مائو گفته است «قدرت سیاسی، از لولهٔ تفنگ بیرون می‌آید.»
shahram naseri
نیکولاس کَسِی در نیویورک‌تایمز گزارش داد: بخش‌های بیمارستانی به محل تلاقی نیروهای متلاشی‌کنندهٔ ونزوئلا تبدیل شده‌اند. در بعضی بیمارستان‌ها اثری از دستکش و صابون نیست. معمولاً، داروهای سرطان فقط در بازار سیاه پیدا می‌شود. برق چنان کم است که دولت فقط دو روز در هفته کار می‌کند تا در مصرف انرژی باقیمانده صرفه‌جویی شود. در دانشگاه بیمارستان آدنس در شهر کوهستانی مریدا، آب کافی برای شستن خون از میز جراحی وجود نداشت. پزشکانی که برای جراحی آماده می‌شدند، دستان‌شان را با بطری‌های آب گازدار تمیز می‌کردند. دکتر کریستین پینو، از جراحان بیمارستان، گفت: «مثل قرن نوزدهم است.»(۶)
shahram naseri
«قیمت‌ها به تولیدکنندگان پیغام می‌فرستند که وقت مناسبی برای ورود به یا خروج از بازار خاصی است. قیمت‌های در حال افول و احتمالِ زیان به کارفرماها علامت می‌دهد که وقت خروج از بازار است. از دیگر سو، افزایش قیمت‌ها و احتمال به‌دست آوردن سود، تولیدکنندگان را تشویق می‌کند وارد بازار شوند.»(۵۲)
shahram naseri
فریدریش فون‌هایک ادعا می‌کند که «با توجه به این واقعیت که مردم تفاوت‌های بسیاری با هم دارند، اگر با آنان رفتاری برابر داشته باشیم، نتیجه بدون شک نابرابری در جایگاه واقعی‌شان است، و تنها راه قراردادن‌شان در جایگاهی برابر، رفتار متفاوت با آن‌ها خواهد
shahram naseri
شما در اقتصادی کاپیتالیستی هستید، تنها راه موفقیت، برآورده‌کردن نیازهای دیگران است. سوسیالیسم اما توجه شما را بر درون متمرکز می‌کند. تمرکزتان بر این است که خودتان چه چیزی را می‌توانید به‌دست بیاورید.»(۱۱۹)
shahram naseri
لودویگ فون‌میزس، نوشت: «مدافعان توزیع برابر درآمد از مهم‌ترین نکته غافلند، از اینکه همۀ چیزهای در دسترس برای توزیع، محصول سالانهٔ کار اجتماعی، از شیوهٔ تقسیم‌شان جدا نیستند. این واقعیت که محصول امروزه این‌قدر زیاد است، پدیده‌ای طبیعی یا فناورانه و مستقل از همهٔ شرایط اجتماعی نیست، بلکه یکسره نتیجهٔ نهادهای اجتماعی‌مان است.»
shahram naseri
«کار اقتصادهای بازار آزاد تقسیم کیک در حال کاهش نیست، بلکه کارشان این است که کیک را جوری گسترش دهند که به همه برسد. افراد موفق به خرج جیب دیگران موفق نمی‌شوند.» فروشندگانِ ایدهٔ جهانی با کیک در حال کوچک شدن با مجموع صفر، بدترین چیزها را به ما می‌آموزند. اگر لازمهٔ برنده‌شدن در بازار این است که کسی باید چیزی را از دست بدهد، آن‌گاه تمایلات مخربِ برآمده از حسادت تحریک می‌شوند.
shahram naseri
در دههٔ ۱۹۷۰، مالیات‌های سوئد چنان افزایش یافت که بعضی وقت‌ها نرخ مؤثر نهایی بیش از ۱۰۰ درصد می‌شد. همان‌طور که ریچ لوری در نیویورک پست می‌گوید: «بی‌دلیل نیست که مؤسس آیکیا، اینگوار کمپراد در سال ۱۹۷۳ از کشور گریخت. سوئد طرحی را برای مصادرهٔ سود شرکت‌ها و دادنش به اتحادیه‌های کارگری به وجود آورد. به گفتهٔ یک اقتصاددان سوئدی، ایده این بود که "اقتصادی بازاری اما بدون افراد کاپیتالیست و کارآفرین" داشته باشند.»(۲۲۴)
shahram naseri
در دههٔ ۱۹۷۰، مالیات‌های سوئد چنان افزایش یافت که بعضی وقت‌ها نرخ مؤثر نهایی بیش از ۱۰۰ درصد می‌شد. همان‌طور که ریچ لوری در نیویورک پست می‌گوید: «بی‌دلیل نیست که مؤسس آیکیا، اینگوار کمپراد در سال ۱۹۷۳ از کشور گریخت. سوئد طرحی را برای مصادرهٔ سود شرکت‌ها و دادنش به اتحادیه‌های کارگری به وجود آورد. به گفتهٔ یک اقتصاددان سوئدی، ایده این بود که "اقتصادی بازاری اما بدون افراد کاپیتالیست و کارآفرین" داشته باشند.»(۲۲۴)
shahram naseri
وقتی سوسیالیسم «کامل» یا «واقعی» از راه می‌رسد، نیازمند چنان قدرت فراوانی برای مصادرهٔ اموال است که اکثریت شورش می‌کنند. و به همین دلیل سوسیالیسم «کامل» (با الغای مالکیت خصوصی) همیشه با تخریب دموکراسی به دست یک جبار همراه است.
shahram naseri
سوسیالیسم، روح کار و کارآفرینی را هم از بین می‌برد. به گفتهٔ ابلینگ، سوسیالیسم «ارتباط نزدیک میان کار و پاداشی را که لزوماً در نظام مالکیت خصوصی وجود دارد [تضعیف می‌کند]. اگر انسانی بداند یا بترسد که محصول کار ذهنی و جسمی‌اش ممکن است هر لحظه از او دزدیده شود، چه مشوقی برایش می‌ماند که زمین را صاف کند، بذر را بکارد و تا زمان برداشت به زمین رسیدگی کند؟»(۳۶۰)
shahram naseri
"آیا تراژدی بزرگ‌تر از این وجود دارد که در تلاش‌های آگاهانه‌مان برای شکل دادن به آینده‌مان با آرمان‌های عالی، درواقع ناخوداگاه برعکس چیزی را که می‌خواهیم به وجود بیاوریم؟"»(۳۷۱)
shahram naseri
«آیا در میان برنامه‌های آرمان‌شهری، نمونه‌ای نابودکننده‌تر از جهش بزرگ به جلو سال ۱۹۵۸ وجود دارد؟ در این برنامه یک چشم‌انداز بهشت کمونیستی وجود داشت که راه را برای گرفتن نظام‌مند تمامی آزادی‌ها ـ آزادی تجارت، جابه‌جایی، تجمع، بیان، دین ـ و نهایتاً کشتار گستردهٔ ده‌هامیلیون فرد عادی هموار کرد.»(۳۷۲)
shahram naseri
خطرات سوسیالیسم با نابودی اقتصاد تمام نمی‌شود. وقتی اقتصاد شکست می‌خورد، باید شخصی جز رهبران سوسیالیست را سرزنش کرد. معمولاً تقصیر گردن دگراندیشان، کاپیتالیست‌ها، کارگرانی که به اندازهٔ کافی تولید نمی‌کنند و خارجی‌ها می‌افتد. ناخوشی اقتصاد، به دلیل بیماری فرهنگ است و این بیماری باید پاک شود.
shahram naseri
چن در نهایت اقیانوس‌شناس معروفی شد که اخیراً رهبری تیمی از دانشمدان را در قطب جنوب بر عهده داشت. اما طی انقلاب فرهنگی، چن به برای کار یدی به شالیزارهای برنج مرکز چین تبعید شد. جرمش؟ داشتن پدر و مادری روشنفکر. در حالی‌که بعضی دانشجویان حین انقلاب فرهنگی در دانشگاه شرکت کردند، دیگرانی مانند چن و مینگ، بابت ایدئولوژی‌شان از حضور در دانشگاه منع شدند. مائو فضا را برای متقاضیان «قابل قبول»، مانند دهقانان، باز کرد ـ و البته برای فرزندان مسئولان دولتی. یک نمونه از فرآیند پذیرش سیاسی مربوط به کشاورزی به نام جانگ تیشِنگ است که در سال ۱۹۷۳ در دانشگاه پذیرفته شد ـ اگرچه در آزمون ورودی حتی یک سؤال شیمی و فیزیک را درست جواب نداده بود.
shahram naseri
پروفسور زِهائو ژو همچنان از انقلاب فرهنگی چین رها نشده است. ژو یازده ساله بود که مائو تصمیم گرفت دست گارد سرخ را برای تصفیهٔ مخالفان باز بگذارد. ژو گارد سرخ را چنین توصیف می‌کند: «اراذل عمدتاً نوجوان شست‌وشوی مغزی شده‌ای [که] به هر منطقه‌ای که دل‌شان می‌خواست یورش می‌بردند، به هر کسی که دل‌شان می‌خواست حمله می‌کردند و با مصونیت، قربانیانشان را
shahram naseri
پروفسور زِهائو ژو همچنان از انقلاب فرهنگی چین رها نشده است. ژو یازده ساله بود که مائو تصمیم گرفت دست گارد سرخ را برای تصفیهٔ مخالفان باز بگذارد. ژو گارد سرخ را چنین توصیف می‌کند: «اراذل عمدتاً نوجوان شست‌وشوی مغزی شده‌ای [که] به هر منطقه‌ای که دل‌شان می‌خواست یورش می‌بردند، به هر کسی که دل‌شان می‌خواست حمله می‌کردند و با مصونیت، قربانیانشان را شکنجه می‌کردند تا بمیرند ـ همه‌اش به نام انقلاب.»(۳۸۱)
shahram naseri
مائو خشونت را تشویق می‌کرد. او اعلام کرد «انقلاب مهمانی شام نیست. خشن باشید!»
shahram naseri
دانشجویان کامبوجی که به فرانسه می‌روند چه بکنید؟» آن‌طور که گی‌یر به یاد می‌آورد: سیهانوک که اساساً فردی سخنور بود، برای لحظه‌ای خیلی جدی شد. سپس به کُندی صحبت کرد و گفت: «آنان نوع عجیبی از مارکسیسم فرانسوی را می‌آموزند و دارند آن را با عرفان باستانی خمری‌مان ترکیب می‌کنند. حالا رفتن جوانان برای تحصیل به فرانسه را ممنوع کرده‌ام.» باز هم سکوتی دیگر. سپس مستقیم در چهره‌ام خیره شد و با نگاهی غمگین که هنوز در حافظه‌ام حک شده است، اضافه کرد «اما شاید خیلی دیر باشد.»(۴۰۳)
shahram naseri
«مؤلفه‌های سنتی ایمانِ زیربنایِ تمام تفکر آرمانشهری عبارتند از اینکه انسان خوب و کمال‌پذیر است و می‌تواند در نظمی زندگی کند که حاکمان وضع‌کنندهٔ آن در اثر قدرت فاسد نمی‌شوند.»(۴۳۶)
shahram naseri
«در قلب تمام مکاتب تمامیت‌خواه این باور وجود دارد که حاکمان خردمندتر و فهمیده‌تر از رعایایشان هستند و درنتیجه، بهتر از خودشان می‌دانند که چه چیزی به نفع‌شان است.» اساساً، کسانی که می‌خواهند جامعه را برنامه‌ریزی کنند، در اصل، نخبه‌گرا هستند.
shahram naseri
باور به وجودِ روندی اجتناب‌ناپذیر برای تاریخ، نیازمند جهش ایمانی بزرگی است. پیامدهای درک تاریخ به شکل چیزی با هدفی خطی، بسیار بزرگند، احتمالاً بزرگ‌تر از آنچه اکثرمان بفهمیم. باور به اینکه تاریخ جهتی دارد و تک‌تک افراد یا دولت‌ها باید در طول این مسیر به تاریخ کمک کنند نه‌تنها آرمان‌شهری بلکه نهایتاً خطرناک است. فقط کافی است از قربانیان گولاگ یا آشویتس بپرسید. اهداف پایانی همیشه ابزارهای موقتی را توجیه می‌کنند، هر چقدر هم که وحشتناک باشند.
shahram naseri
«ادبیات واقعی فقط آنجایی به وجود می‌آید که خالقانش نه حقوق‌بگیران سخت‌کوش و قابل اعتماد، بلکه دیوانگان، عزلت‌گزیدگان، ملحدان، خیالبافان، نافرمانان و شک‌اندیشان باشند.»
shahram naseri

حجم

۴۰۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۹۲ صفحه

حجم

۴۰۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۹۲ صفحه

قیمت:
۱۹۹,۰۰۰
۹۹,۵۰۰
۵۰%
تومان