
بریدههایی از کتاب چگونه در دنیای مدرن دوام بیاوریم
۲٫۰
(۲)
مردمان پیشین معتقد بودند دستکم نیمی از زندگی ما در دست ایزدان یا ارواحی است که میتوان با دعا و قربانی در آنها تأثیر گذاشت و انواع خاصی از پرستش و فرمانبرداری را میطلبند. اما در این دوران، بهطور روزافزونی انرژیمان را به درک پدیدههای طبیعی از راه خرد اختصاص دادهایم: دیگر خبری از نشانهها و مکاشفات و نفرین و پیشگویی نیست؛ آیندهٔ ما در آزمایشگاهها مشخص میشود، نه در معابد. حتی افراد مذهبی هم تن به پزشکان آموزشدیده و متخصصانِ سرطان میدهند.
احسان رضاپور
شاید مهمترین شاخصهٔ مدرنیته از دست رفتن ایمان باشد؛ یعنی از دست رفتن باور به مداخلهٔ نیروهای الهی در امور دنیوی.
احسان رضاپور
مدرن بودن یعنی کنار گذاشتن تاریخ و پیشینه و اجتماع. ما خودمان هویتمان را میسازیم، نه اینکه خانواده و سنت ما را تعریف کند. انتخاب میکنیم با چه کسی ازدواج کنیم، چه شغلی داشته باشیم، چه جنسیتی داشته باشیم، کجا زندگی کنیم و طرز فکرمان چه باشد. میتوانیم آزاد باشیم و سرانجام کاملاً "خودمان" شویم.
احسان رضاپور
این باور که ما شایستگی خاص بودن را داریم موجب شده تنشی بیدلیل در روابطمان شکل بگیرد و مدارا و شکیبایی از آن رخت بربندد و دوستیها از معنا تهی شود.
احسان رضاپور
ما چیزهای خیلی زیادی میدانیم، اما چیز خاصی نمیفهمیم.
کاربر ۱۵۷۹۷۴۷
امروزه، یک بچهٔ دوازدهساله در مقایسه با شکسپیر به دویست میلیون کتاب بیشتر دسترسی دارد.
کاربر ۱۵۷۹۷۴۷
میگویند که مشکل جوامع مدرن "مادیگرا" یی بیشازاندازه است؛ یعنی بیشازحد به خرید وسایل علاقه دارند. سخن کاملاً درستی نیست. ما واقعاً مادیگرا هستیم، اما نه به این خاطر که زیاد خرید میکنیم، بلکه چون باور داریم هرچه میخریم در وضعیت ذهنی و روحی ما تأثیر میگذارد. بیش از آنکه حریص باشیم، امیدواریم. مثلاً شاید باور داشته باشیم که فلان انگشتر الماس ما را قادر میسازد رابطهای پایدار و متعادل داشته باشیم یا فلان نوشیدنی به ما کمک میکند بر اختلافات خانوادگی غلبه کنیم.
یکی از ویژگیهای اندوهناک عصر ما این است که باور داریم خواستههای پیچیدهٔ روانشناختی را میتوان با تملک وسیله برآورده کرد
کاربر ۱۵۷۹۷۴۷
اساس صنعت اخبار این است که جدید و مهم مترادفاند: هرچه مهم باشد جدید است و آنچه جدید باشد مهم است. اما برای بیشتر ما، در طول عمرمان، این فرضیه احتمالاً صحت ندارد. آنچه بهتازگی رخ داده مهمترین چیزی نیست که باید بدانیم. آنچه برای کامروایی ما واقعاً اهمیت دارد شاید بیست یا هزار سال پیش رخ داده باشد؛ شاید در کتابی ثبت شده باشد که از قرن شانزدهم روی قفسهٔ کتابخانهای نشسته است.
کاربر ۱۵۷۹۷۴۷
دنیا اولینبار زمانی مدرن شد که مردم بهجای اینکه (مثل همیشه) از طرف مقابل بپرسند اهل کجاست، پرسیدند شغلش چیست.
کاربر ۱۵۷۹۷۴۷
ما همان کاری هستیم که میکنیم.
کاربر ۱۵۷۹۷۴۷
از قوانین بد و والدین مرتجع، آزادی لازم بود. اما از آن پس ریشهٔ بیشتر مشکلات جدی نه فقدان آزادی، بلکه آزادی بیشازحد است. تحت عنوان آزادی ما را به حال خود رها کردهاند که تا خرخره بخوریم، تا حد مرگ بنوشیم، با کالاهای بیفایده خودمان را ورشکست کنیم، به کودکیِ عزیزانمان صدمه بزنیم و زندگی خود را تباه کنیم.
کاربر ۱۵۷۹۷۴۷
اینکه هیچچیزِ ما، خوب یا بد، اسفبار یا زیبا، برای هیچکسی بیرون از حباب تکبرمان اهمیتی ندارد. جان کلام، به ما میگویند که مهم نیستیم. این سخاوتمندانهترین، خیرخواهانه و لازمترین پیامی است که باید در دوران مدرنیته شنید.
کاربر ۱۵۷۹۷۴۷
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
قیمت:
۷۹,۰۰۰
تومان