کارفرمایان برای افزایش بازدهی نیروی کار، مدام انتظاراتشان را از کارکنان بالاتر میبرند؛ نه، دلیل این خستگی در واقع فرهنگی درونیشده است که میگوید مشغله داشتن ارزشمند است؛ این فرهنگ از اینفلوئنسرهای آنلاینِ بهرهوری نشئت گرفته است و دارد ما را از پا درمیآورد؛ شاید هم این وضعیت آغاز فروپاشی اجتنابناپذیرِ "آخرین مرحلهٔ سرمایهداری" است.
saeedeh
چیزی را که نتوانی اندازه بگیری، نمیتوانی مدیریتش کنی.
ashkheid
آنچه اهمیت دارد این است که به کجا میرسید، نه اینکه با چه سرعتی به آنجا رسیدید یا در طول مسیر چند نفر را با مشغلههای دیوانهوار خود تحت تأثیر قرار دادید.
Anahid
«چیزی را که نتوانی اندازه بگیری، نمیتوانی مدیریتش کنی.»
Peyvand
آنچه اهمیت دارد این است که به کجا میرسید، نه اینکه با چه سرعتی به آنجا رسیدید یا در طول مسیر چند نفر را با مشغلههای دیوانهوار خود تحت تأثیر قرار دادید.
Anahid
جان مکفی در پایان یک مصاحبهٔ مفصل با پاریس ریویو در سال ۲۰۱۰، از این ایده شگفتزده شد که ممکن است کسی او را فردی بسیار سختکوش بداند:
خیلی عجیب است که کسی به من بگوید "تو نویسندهٔ پرکاری هستی". این شبیه تفاوت زمانها در مقیاس زمینشناسی و مقیاس انسانی است. ممکن است من در یک مقیاس مشخص پرکار باشم، اما یک روز کامل مینشینم و فکر میکنم که چه زمانی میتوانم شروع کنم. نکتهٔ کلیدی این است که من شش روز هفته، هر روز به قدر چند جرعه آب در یک سطل میریزم. پس از ۳۶۵ روز، آب سطل به میزان خوبی میرسد.
Anahid
هیچ کاری نکن از سلست هدلی، اصلاً نمیتونم از آنه هلن پترسن، تنبلی وجود ندارد از دِوان پرایس و چهار هزار هفته از اولیور برکمن
Hamide
رویکردی آهستهتر به کار نه تنها شدنی است، بلکه احتمالاً بر شبهبهرهوری برتری دارد. مکفی یادآوری میکند که اگر شما طی ۳۶۵ روز قطرههایی ناچیز از تلاش معنادار خود را جمعآوری کنید، سال خود را با سطلی کاملاً پر آب به پایان خواهید رساند.
Anahid