
بریدههایی از کتاب به کتابفروشی هیونام دونگ خوش آمدید
۴٫۱
(۲۵)
اگر حرفی برای گفتن ندارید، به زور حرف زدن باعث میشود بیاحساس به نظر برسید و فرد مقابلتان بخواهد از دستتان فرار کند.
:)
خوندن یعنی دیدن همهچی از چشم آدمای دیگه،
raha
کتابایی که خوندم باعث شدن تا گزینههایی رو که توی زندگیم داشتم، انتخاب کنم. درحالیکه ممکنه تموم جزئیات رو به خاطر نداشته باشم، داستانها بازم تأثیر خودشون رو روی من دارن.
raha
خوندن باعث میشه از تعریف موفقیت توی کتابها بیشتر فاصله بگیریم، چون کتابا باعث نمیشن ما از دیگران جلوتر بزنیم یا فراتر بریم؛ اونا ما رو راهنمایی میکنن تا کنار دیگران بایستیم.
دختر کتابدوست
کتاب خوندن باعث میشه با نگاه واضحتری همهچیز رو ببینین و جهان رو بهتر درک کنین.
raha
ما همگی موجوداتی ناکافی، ضعیف و عادی هستیم. اما چون میتونیم مهربون باشیم، حتی شده برای لحظهای گذرا ــ میتونیم خارقالعاده باشیم.
raha
به نظرم اگه آدمای بیشتری کتاب بخونن، دنیا به جای بهتری تبدیل میشه.
دختر کتابدوست
تایمر رو دوباره روی بیست دقیقه تنظیم کنیم. اگه سه بار این کارو تکرار کنیم، به مدت یک ساعت کتاب خوندیم. بیاین تلاش کنیم تایمر رو سه بار تنظیم کنیم و هر روز یک ساعت کتاب بخونیم.
گلنار
وقتی که تازه شروع کرده بود به تنهایی زندگی کردن، غروبها از قصد صداهای عجیبی همچون «آآآآآ» از خودش درمیآورد، بعد هم به خاطر رفتار مسخرهاش میزد زیر خنده.
اما حالا با سکوت به عنوان روز استراحت برای صدایش رفتار میکرد و با این سکوت کاملاً راحت بود. زمانی که حرف نمیزد، صدای درونش بلندتر میشد و با اینکه حرف نمیزد، کل روز را صرف فکر کردن و احساس کردن میکرد. به جای صدا، خودش را از طریق کلمات نوشتهشده خالی میکرد. گاهی حتی در یک یکشنبه، سه مقاله مینوشت. اما اینها فقط به خودش تعلق داشتند و هیچوقت با هیچکسی به اشتراکشان نمیگذاشت.
parisa_msi
خوندن یعنی دیدن همهچی از چشم آدمای دیگه، و همین هم طبیعتاً شما رو به سمتی سوق میده که یکمی بایستین و به دیگران توجه کنین، به جای اینکه با سرعت هرچه تمامتر به دنبال موفقیت بدویین. به نظرم اگه آدمای بیشتری کتاب بخونن، دنیا به جای بهتری تبدیل میشه.
گلنار
کتابها با آغوش باز از او استقبال کردند، بدون اینکه در مورد فردی که به او تبدیل شده بود قضاوتش کنند، و او را همانطور که بود پذیرفتند.
raha
«از همهٔ چیزهایی که زندگی به آدم میده، فقط عشق ضروریه.
raha
تحقق رؤیای یک شخص میتوانست به قیمت فروپاشی زندگی شخص دیگری باشد
raha
«اگه سعی نکنم، نمیتونم به گرفتن نتایج موردنظرم امیدوار باشم.»
raha
یک فنجان قهوه هم هنر دست قهوهچی بود و هم هنر طبیعت
raha
میگن توی جهنم بادی وجود نداره، پس شکر خدا اینجایی که هستم جهنم نیست.
raha
اما میدونی، وقتی حس و حال گریه داریم باید بذاریم اشکامون سرازیر بشن. جلوگیری از ریزش اشکا باعث میشه زخمهامون دیرتر التیام پیدا کنن.»
raha
من کمی تنها بودم اما حالا به خاطر تو کمتر تنها هستم.
raha
مردم سعی دارن مفهوم زندگیشون رو پیدا کنن. آخرش، بر مبنای معنایی که پیدا میکنن زندگی هر آدمی با زندگی باقی آدما متفاوت میشه.»
raha
هر صفحه رو که ورق میزنین، رنج بیشتر میشه، رنجی ورای اونچه در زندگیِ محدود خودمون تجربه میکنیم. شما راجع به دردی میخونین که اصلاً روحتون هم از وجودش خبر نداشته
raha
خوندن باعث میشه از تعریف موفقیت توی کتابها بیشتر فاصله بگیریم، چون کتابا باعث نمیشن ما از دیگران جلوتر بزنیم یا فراتر بریم؛ اونا ما رو راهنمایی میکنن تا کنار دیگران بایستیم.
raha
قرار نیست کتابا توی ذهنتون بمونن، بلکه باید توی قلبتون جا بگیرن. البته شاید توی ذهنتون هم بمونن اما به عنوان چیزی بیشتر از یه خاطره. وقتی توی زندگی سر یه دوراهی موندیم، یه جمله یا داستان که سالها پیش خوندیم و حالا فراموش شده، میتونه به ذهن برگرده و شما رو به سمت یه تصمیم هدایت کنه.
raha
تحقق رؤیای یک شخص میتوانست به قیمت فروپاشی زندگی شخص دیگری باشد.
sety seyfi
اینکه همهچیز رو فقط روی یه نتیجه قمار کنیم، احساس پوچیه. واسه همین نظرمو عوض کردم و تصمیم گرفتم به جاش به دنبال حس لذت ــ احساس خوشبختی ــ برم.»
raha
آنچه نیاز داشت تصمیم نبود. او به شجاعت نیاز داشت. شجاعت متزلزل نشدن در مواجهه با ناامیدی از جانب دیگران، شجاعت پایبندی به باورها و انتخابهای خود.
sety seyfi
ولی هیچ رؤیایی تا ابد دووم نمیاره، بعد از هر رؤیا یه رؤیای دیگه میاد و آدم نباید به یه رؤیای خاص بچسبه.»
raha
دانههایی که قابلاستفاده نبودند، باید بیتردید دور انداخته میشدند. زمانی که یک دانهٔ نامناسب ــ حتی فقط یکی ــ با دانههای دیگر ترکیب میشد، طعم قهوه را خراب میکرد. تنها یک دانهٔ بد برای ایجاد این تفاوت کافی بود. افکار بد هم مانند این دانهها بودند که باید دور انداخته میشدند. یک فکر بد برای اینکه سلامت روحیاش را به قهقرا بکشاند، کافی بود
raha
میشدند. جوانی چیزی نبود که بتوانید آن را در مشتتان نگه دارید.
raha
زندگی با دونستن اینکه خوشبختی زیادم دور از دسترس نیست، آسون میشه.»
raha
اکثر اوقات آنهایی که با شور زیادی از چگونه آسانتر شدن زندگی حرف میزدند، کسانی بودند که اوقات سختی داشتند. به خاطر آنکه عذاب میکشیدند، زمانشان را صرف فکر کردن به چگونه آسانتر شدن زندگی میکردند، اینکه چطور سرشان را بالا نگه دارند و به حرکت رو به جلو ادامه دهند.
raha
حجم
۲۸۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
حجم
۲۸۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
قیمت:
۷۴,۰۰۰
تومان