میل ورزیدن بهمعنای بیرون آوردن و خارج کردن خود از خویشتن در طلب تن و بدن دیگری است۳۷. میل همان آرزوی دستیابی، از میان تن و با تن، به لطیفترین ژوئیسانس است. چنین است میل!
salomeh
در واقع کاهش تنش روانی از طریق فانتاسم همیشه به تسکینی خوشایند و مطبوع منجر نمیشود بلکه اغلب به رنجی میانجامد که شاید دردناک باشد اما به همان اندازه از وقوع یک فروپاشی روانی غیرقابلجبران نیز جلوگیری میکند.
salomeh
اما این میل محرمآمیزانه چیست؟ میلی بالقوه که هرگز ارضا نشده است، ابژهاش یکی از والدین و هدفش بیشک نه لذتی جسمانی بلکه ژوئیسانس است.
salomeh
تنها ارزش این میل جنونآمیز برای همبستری با مادر و کشتن پدر در این است که همچون تمثیلی از میلی دیوانهوار برای بازگشت به حالت اولیهٔ خوشبختی و سعادت درونرحمی بهکار میرود.
salomeh
لذتی حسی از جنس غرق شدن در یک نقاشی یا نوازش بدن محبوب ـ هر کدام از این امیال تأکید میکنم از دیدگاه نظری بهسوی سعادتی مطلق گرایش دارند، سعادتی که آن دو فردی که به یک واحد۴۱ تبدیل میشوند از آن لذت میبرند.
salomeh
اضطراب قرینهٔ لذت است۴۸. اضطراب و لذت چنان به هم شبیهاند که فکر میکنم آنها به همزادهای میل۴۹ میمانند.
salomeh