بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب باروت خیس | طاقچه
تصویر جلد کتاب باروت خیس

بریده‌هایی از کتاب باروت خیس

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۵۶ رأی
۴٫۴
(۵۶)
قوی‌ترین آدم‌ها هم به دوست‌داشته‌شدن نیاز داشتند.
فانوس
این بازی عمقی خطرناک داشت. عوام موج‌های روی سطحش را می‌دیدند و خواص، کوسه‌های زیرِ آبش را
زنبورِ پرکار
عشق حقیقتاً آدم را ضعیف می‌کند. بیشتر از قبل سردت می‌شود، بیشتر از قبل مریض می‌شوی، بیشتر از قبل دلت می‌شکند، بیشتر از قبل اشک می‌ریزی، بیشتر از قبل در خودت می‌خزی، بیشتر از قبل سکوت می‌کنی، بیشتر از قبل... . چیست این عشق که آن‌قدر برایش دل‌دل می‌کنند؟!
فانوس
گاهی دلم می‌خواست ضعیف باشم، بترسم، اشک بریزم و کسی کنار گوشم زمزمه کند نترس، من هستم. گاهی دلم دل‌دل می‌کرد که به بودنی گرم شود، اما...!
baraniam
قسم به خستگی چشمانش که اللّٰهُمَّ اِنّا لٰا نَعْلَمُ مِنْهُم الّا خَیْرا.
ناصری
همیشه همین بود. از یک مطالبه‌گری آرام شروع می‌شد و به جنگ خیابانی می‌کشید. مردم درد اقتصاد داشتند، اما فرصت فریاد نه. یعنی هر بار می‌خواستند آخی بگویند، فرصتشان می‌سوخت در آتش سیاسی‌بازی‌های ازپیش‌تعیین‌شدهٔ دولت‌ها، دولت‌هایی که کشیک می‌کشیدند محض قاپیدن همین فرصت‌ها، فرصت‌هایی که به همت مهره‌های خائن در داخل، برای برپایی جهنم ایجاد می‌شد.
کاربر ۶۹۱۳۰۹۲
من اریحا بودم، نوهٔ خاخام فاران، مأمور زبدهٔ موساد، و حالا عامل ترور ژنرال ایرانی، قاسم سلیمانی. پس چرا در انتهای قلبم شعف نمی‌رقصید؟! نوازش انگشتان خمیدهٔ فرمانده قاسم بر موهای دانیال، در خاطرم زنده شد. فاران که ذهن‌خوانی نمی‌دانست، پس می‌توانستم اعتراف کنم جنس آن‌ها با ما توفیر دارد.
baraniam
لیدرها کارشان را خوب می‌دانستند و معترضان را در جهتی خاص هدایت می‌کردند. حالا شعارها از خرج‌شدن پول و ثروت لبنان به‌وسیلهٔ حزب‌اللّه در ایران می‌گفت. پوزخند بر لبانم نشست. قطار داشت درست روی ریلش حرکت می‌کرد. این شعار دقیقاً به‌طور برعکس در ایران فریاد زده می‌شد.
خانم راد
خمینی حق داشت، شبیه به لانهٔ عنکبوت بودیم، اما نه در سستی، که در اتصال هزار نقطه به هم. حتی از خیال حاج عامر و احمد نمی‌گذشت که هم‌نماز و هم‌سفرهٔ همهٔ این سال‌هایشان، یک اسرائیلی باشد!
Atikhezli
قوی‌ترین آدم‌ها هم به دوست‌داشته‌شدن نیاز داشتند.
فانوس
نفهمیدم دریا بوی ماهی می‌دهد یا ماهی بوی دریا.
baraniam
اصلاً قسم به خستگی چشمانش که اللّٰهُمَّ اِنّا لٰا نَعْلَمُ مِنْهُم الّا خَیْرا.
nastooh
ساعت یک و بیست دقیقه‌ای که انگار زمان برای همیشه در آن مُرد.
nastooh
عشق حقیقتاً آدم را ضعیف می‌کند. بیشتر از قبل سردت می‌شود، بیشتر از قبل مریض می‌شوی، بیشتر از قبل دلت می‌شکند، بیشتر از قبل اشک می‌ریزی، بیشتر از قبل در خودت می‌خزی، بیشتر از قبل سکوت می‌کنی، بیشتر از قبل... . چیست این عشق که آن‌قدر برایش دل‌دل می‌کنند؟!
Atikhezli
ینجا هیچ‌کس شبیه حرف‌هایش نیست، اما تو تفسیر دقیق چشم‌هایت بودی. مسافر ۱:۲۰
کاربر ۸۸۱۳۲۲۶
این مرد را دشمنانش بهتر از دوستانش می‌شناختند.
"مُسٰافِرِمٰاھ؛
عزرائیل هم که باشی، دوست‌داشتن ضعیفت می‌کند. و اریحا ضعیف شده بود.
جـ🌱ـوانه
مهره‌های آموزش‌دیدهٔ اسرائیلی ریخته‌ن تو صف معترضین و دنبال کشته‌سازی هستن، می‌خوان آب رو گل‌آلود کنن. آب هم که گل‌آلود بشه، دیدِ ماهی‌ها کور می‌شه.» درست می‌گفت. کشته‌سازی سناریویی کهنه بود که همیشه در شلوغی‌های خاورمیانه جواب می‌داد.
🌼
می‌خواستم یک یادگار از من داشته باشد، یادگاری پاک‌نشدنی با مزهٔ باروت و بوی خون.
Atikhezli
من اریحای هفت‌خط بودم، نه فادیهٔ لطیف‌الاحوال.
جـ🌱ـوانه
هیام با آرامشی شبیه چشمان مصطفی، به تماشایم نشست
جـ🌱ـوانه
مصطفی علاقهٔ زیادی به مادرت داشت. همیشه می‌گفت همسر نظامی‌جماعت خیلی مظلومه. می‌گفت قبل از ازدواج فقط دختر نازپروردهٔ باباشونن، اما وقتی به ماها بله می‌گن، یعنی علاوه‌بر همسر، باید مادر باشن، پدر باشن، برای خونه مرد باشن و وقتی درب‌وداغون از جنگ برمی‌گردیم، تازه می‌شن پرستار زخم‌هامون.
جـ🌱ـوانه
دیگر حالم بد نبود و روحم درد نمی‌کرد، انگار که پروازِ دارای نقصِ فنی‌ام به زمین نشسته باشد.
جـ🌱ـوانه
حربهٔ خودکم‌بینی در مردمان این بلادها خوب و زودهنگام پاسخ می‌دهد.
کاربر ۸۰۳۷۴۵۴
آن‌هایی که من دیدم، سال‌هاست با تارهای عنکبوتی‌تان ساز می‌زنند.
کاربر ۸۰۳۷۴۵۴
«کوری که قرار است عصاکشِ کوری دگر شود.»
کاربر ۸۰۳۷۴۵۴
اینجا هیچ‌کس شبیه حرف‌هایش نیست، اما تو تفسیر دقیق چشم‌هایت بودی. مسافر ۱:۲۰
M.Kh
عوام موج‌های روی سطحش را می‌دیدند و خواص، کوسه‌های زیرِ آبش را. مسیر فریادها در تظاهرات، از مطالبهٔ اقتصادی به شعار علیه ایران و حزب‌اللّه لبنان رسیده بود. لیدرها کارشان را خوب می‌دانستند و معترضان را در جهتی خاص هدایت می‌کردند. حالا شعارها از خرج‌شدن پول و ثروت لبنان به‌وسیلهٔ حزب‌اللّه در ایران می‌گفت. پوزخند بر لبانم نشست. قطار داشت درست روی ریلش حرکت می‌کرد. این شعار دقیقاً به‌طور برعکس در ایران فریاد زده می‌شد.
M.Kh
مأمور موساد، نفوذی ایران از آب درآمده بود!
M.Kh
آخر اریحای یهودیِ اسرائیلی را چه به دختر شهید مصطفی بودن!
M.Kh

حجم

۳۰۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۹۲ صفحه

حجم

۳۰۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۹۲ صفحه

قیمت:
۷۵,۰۰۰
تومان