بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب در قفل شده | طاقچه
تصویر جلد کتاب در قفل شده

بریده‌هایی از کتاب در قفل شده

ویراستار:سارا بحری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۱۱۵ رأی
۳٫۹
(۱۱۵)
اگر کار اشتباهی هم می‌خواهی انجام دهی آن‌قدر باهوش باش که کسی نفهمد آن کار را انجام داده‌ای.
Atiyeh
بعد از آنچه در زندگی دیده‌ام، دیگر چیزهای زیادی وجود ندارند که بتوانند تکانم دهند.
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
سیب خیلی دورتر از درختش نمی‌افتد.
AS4438
اگر کار اشتباهی هم می‌خواهی انجام دهی آن‌قدر باهوش باش که کسی نفهمد آن کار را انجام داده‌ای
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
هر بار که می‌دانم قرار است بدن کسی را برش بدهم آدرنالینم بالا می‌رود. این باید همان چیزی باشد که پدرم هم احساسش می‌کرد. اما کاملاً فرق دارد. او زندگی آن دخترها را می‌گرفت و من زندگی این دختر را نجات می‌دهم.
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
مدت‌هاست که... حتی نمی‌توانم آخرین باری را که گریه کردم به یاد بیاورم. مدت‌ها قبل بود. خیلی خیلی قبل.
Hami
«نمی‌خوام چترت رو بدزدم.» «بدزدش لطفاً. بیرون بارون شدیده.»
sima meshkat
ما اساساً در یکی از امن‌ترین و کسل‌کننده‌ترین مناطق روی کرهٔ زمین زندگی می‌کنیم.
فروغ
گاهی از اینکه تنها زندگی می‌کنم نگران می‌شوم. اگر کسی وارد خانه‌ام شود و به کمینم بنشیند چه کسی باخبر می‌شود؟
hanyeh.m
بعضی روزها وقتی روبی بعد از اینکه خیلی خیلی شیرینی خورده و باز هم شیرینی می‌خواد، می‌گم لعنتی چراکه نه؟ شیرینی عالیه. چرا باید پلیس شیرینی بشم؟
Atiyeh
به‌قول‌معروف سیب خیلی دورتر از درختش نمی‌افتد.
elham1395
باوجوداینکه قاصدک‌ها زرد و زیبا هستند، درحقیقت علف هرز محسوب می‌شوند و کل باغ را ویران می‌کنند.
sahar1370326
همسرش هم متهم به مشارکت در قتل بود، اما پیش از محاکمه در زندان خودش را کشت. مقالات خبری آرون نیرلینگ را نابغه‌ای معرفی کردند که در بیش از دو دهه قبل از دستگیریِ اتفاقی‌اش، از دست پلیس و اف‌بی‌آی فرار کرده بود. او دست‌کم هروقت که می‌خواهد، فوق‌العاده جذاب و کاریزماتیک است. او هنجارستیز خودشیفته‌ای است که به‌احتمال‌زیاد حداقل هجده زن را بی‌هیچ نشانی از پشیمانی کشته است. او دیوانه است. هیولاست. او پدر من هم هست.
کاربر ۴۹۹۰۸۹۸
بعد نورا از اتاقش بیرون آمد و دیدم یک سرنگ و یک شیشه گلوکونات کلسیمی را که در انباری داشتیم برداشت. او را تا اتاقش تعقیب کردم و گوشم را به در چسباندم. وقتی خوابه این رو بهش تزریق کن. همه فکر می‌کنن حملهٔ قلبیه. دیگه بیدار نمی‌شه. یک هفتهٔ بعد خانم کلوگ برگشت تا به ما بگوید همسرش بر اثر حملهٔ قلبی مرده است. می‌دانم نورا چه‌کار کرده است. او آن مرد را کشته یا حداقل مسئول مرگش است. این اتفاق اصلاً اذیتش نکرد. حتی ذره‌ای اذیتش نکرد. پس دیدید. او بیش از چیزی که همه فکر می‌کنند شبیه ماست.
nastaran
او آن مرد را کشته یا حداقل مسئول مرگش است. این اتفاق اصلاً اذیتش نکرد. حتی ذره‌ای اذیتش نکرد. پس دیدید. او بیش از چیزی که همه فکر می‌کنند شبیه ماست. هرگز از چیزی که درمورد آرنولد کلوگ می‌دانم به پلیس حرفی نزدم. رازش را حفظ کردم. هرچه باشد خواهرم است. هیچ‌وقت نمی‌دانید که چه موقع چنین اطلاعاتی به کارتان می‌آیند.
nastaran
ناگهان چند چیز به ذهنم می‌رسد. بردی دقیقاً از همان وقتی‌که قتل‌ها شروع شدند در زندگی‌ام ظاهر شد. فکر کردم تصادفی یا همچین چیزی است.
nastaran
اینکه مثل بقیه نیستم تقصیر من نیست، اما به این معنی هم نیست که مثل پدرم هستم.
nastaran

حجم

۲۴۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۷۲ صفحه

حجم

۲۴۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۷۲ صفحه

قیمت:
۳۹,۹۰۰
۲۷,۹۳۰
۳۰%
تومان