بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب راه و رسم تجارت | طاقچه
تصویر جلد کتاب راه و رسم تجارت

بریده‌هایی از کتاب راه و رسم تجارت

گردآورنده:رضا مصطفوی
انتشارات:عهد مانا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۶ رأی
۵٫۰
(۶)
معاویة بن‌وهب به امام صادق (ع) گفت: می‌گویند مردی از انصار از دنیا رفت و دو دینار بدهکار بود. پیامبر (ص) بر او نماز میت نخواند و فرمود: خودتان بر دوستتان نماز بخوانید. تا این‌که برخی از خویشانش بدهی او را ضامن شدند.
علیرضا یونسی
نُه جزء روزی در کسب و تجارت است.
شمع
امیرمؤمنان علی (ع) فرمود: وقتی چیزها با هم هم‌جفت می‌شدند، کسالت و تنبلی، با بی‌حوصلگی درهم آمیخت و فرزندی به نام فقر و تنگدستی برای صاحب خود به‌بار آوردند.
شمع
بلکه باید بگویی: خدایا، از روزیِ گسترده‌ات نصیبم کن.
شمع
بارالها! من روزیِ گسترده و پاکیزه‌ای از روزی‌های تو را می‌خواهم.
شمع
امیر مؤمنان علی (ع) فرمود: بی‌گمان خدا(عز)کسی را که حرفه بداند و امانت‌دار باشد، دوست می‌دارد.
شمع
مگر نمی‌دانی که اصحاب کهف هم صرّاف بوده‌اند؟
شمع
۶. اسماعیل رازی می‌گوید: خدمت امام صادق (ع) رسیدم و دو پیراهن همراهم بود. آن‌حضرت به من فرمود: از طرف شما لباس‌های بسیاری به من می‌رسد، ولی هیچ‌یک همانند این‌دو پیراهنی که با خود آورده‌ای نیستند. گفتم: قربانت گردم! همسرم آن‌ها را می‌بافد و من نیز می‌دوزم. حضرت فرمود: تو بافنده‌ای. گفتم: بله. فرمود: بافندگی را رها کن. گفتم: چه‌کار کنم؟! فرمود: شمشیر تیز کن. من دویست‌درهم داشتم که با آن شمشیرها و آینه‌های کهنه خریدم و در ری فروختم و سود بسیاری کردم.
رامین سلطانیان
از امام باقر (ع) دربارهٔ شغل حجامت‌گری پرسیدند. فرمود: اگر شرط پرداخت مزد نکند، اشکالی ندارد.
رامین سلطانیان

حجم

۰

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

قیمت:
۵۸,۵۰۰
۱۷,۵۵۰
۷۰%
تومان