رنج در تاروپود هستی انسان تنیده شده است. ما نه از روی تصادف، بلکه بهضرورت رنج میبریم.
aryan
ما گناهی مرتکب نشدهایم جز به دنیا آمدن، و همین کافی است که مستحق جزایی وافر و ستمگرانه باشیم.
boratav
«چه نیازی هست برای قسمتهایی از زندگی زار بزنیم؟ کلیت زندگی اشک انسان را درمیآورد.»
aryan
دنیا نوعی دادگاه حقوقی با هیئت منصفه نیست.
aryan
«امروز بد است و فردا بدتر میشود تا درنهایت بدترین اتفاق بهوقوع بپیوندد.»
aryan
دلیلی برای تلخکامی وجود ندارد: هرگز قول سفری آسان و بیدغدغه به ما داده نشده بود.
aryan
احساسات شدید ما نیز شبیه این ستارهٔ دنبالهدار هستند: ناگهان شعله میکشند و به نظر میرسد باید حاوی معنای خاص و مهمی باشند اما در مقیاس وسیع کیهان، آنها لکههایی بس کوچکاند که لحظاتی بسیار کوتاه پدیدار میشوند. آنها معانی عظیمی را که ما تصور میکنیم ندارند و بهزودی ناپدید خواهند شد.
aryan
مشکلات فعلیمان برای ما کاملاً عظیم به نظر میرسند زیرا صف اول را در آگاهی ما اشغال کردهاند، اما این را نیز میدانیم افراد دیگری هستند که در شرایطی بدتر از ما به سر میبرند. این بدان معنا نیست که ما سزاوار دلسوزی نیستیم، فقط اینکه به آن اندازه که احساس میکنیم شکننده نیستیم.
aryan