
بریدههایی از کتاب زنانی که با گرگ ها می دوند
نویسنده:کلاریسا پینکولا استس
مترجم:سمیه شهرابی فراهانی
انتشارات:انتشارات باران خرد
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۲از ۵۰ رأی
۳٫۲
(۵۰)
وقتی میخواهیم خودمان باشیم خیلیها ما را طرد میکنند و اگر با آنچه که دیگران میخواهند باشیم خودمان را تطبیق بدهیم، باعث میشود که از خودمان دور شویم
ثنا🌱
«دانستن زیادی باعث میشود آدم زودتر پیر شود».
ثنا🌱
میل اجباری و اصرار به زنده نگهداشتن عشق در مثبتترین حالت آن فقط باعث میشود که سرانجام عشق برای همیشه بمیرد.
ثنا🌱
قبل از خوابیدن سؤالی را مطرح کنید، با کمی تمرین بیشتر مواقع هنگام بیدار شدن پاسخ آن را پیدا کردهاید.
مشکات'
میشود زنانی که میگویند خواهان رابطه هستند خودشان دستبهکارهایی میزنند که باعث خراب شدن یک رابطه عاشقانه میشوند. اینها همان زنانی هستند که اهدافی تنظیم میکنند که اینجا، آنجا یا هر جاییکه میخواهند و تنظیم کردهاند باشند و هرگز اولین قدم برای شروع حرکت به سمت هدفشان را برنمیدارند؛ یا با اولین سختی آن را رها میکنند. اینگونه است که تمام تعللهایی که در آنها نفرت از خود وجود دارد و همه احساس شرمهایی که در آن سرکوبی و رهاشدگی هست، تمام شروعهایی که نیازمند آغاز شدن هستند و تمام پایانهایی که مدتهاست به تعویق افتادهاند، رخ میدهند. هرکجا که یغماگر به کمین نشسته باشد و دست بکار شود، همهچیز از مسیر خود منحرف میشود، ویران میشود و گردن زده میشود.
کاربر ۵۰۹۶۴۹۶
هرکس که به زنی نزدیک باشد در حقیقت در حضور دو زن قرار دارد؛ یکی حضوری بیرونی و یکی مخلوقی درونی، یکی که در جهان بیرونی است و یکی در جهانی که بهسادگی قابلرؤیت نیست. موجود بیرونی در نور و روشنایی روز زندگی میکند و بهراحتی قابلمشاهده است. او اغلب عملگرا، فرهنگی و بسیار انسانی است. موجود درونی اغلب از راهی دور به سطح سفر میکند، گاهی ظاهر میشود و بهسرعت ناپدید میشود، اما همیشه پشت احساسات زندگی میکند: موجودی شگفتانگیز، اصیل و خردمند است.
مشکات'
شما میتوانید روح را افسرده کنید و آن را از پای درآورید، میتوانید به آن آسیب بزنید و زخمیاش کنید، میتوانید عوارض بیماری را در آن بهجای بگذارید و نشانههای ترس را برویش حکاکی کنید، اما او نمیمیرد
کاربر ۵۰۹۶۴۹۶
رودخانه همیشه مرا صدا میزد تا پس از تاریکی شب به ملاقاتش بروم، زمینها نیاز داشتند تا کسی در آنها قدم بگذارد تا آنها بتوانند با ما حرف بزنند. آتشها نیاز داشتند تا در تاریکی جنگل برافروخته شوند و قصهها و داستانها نیازمند گفته شدن و شنیده شدن در خارج از حیطه شنیده شدن توسط بزرگترها بودند.
مشکات'
م، تنهایی کسی که بدون تقصیر است ولی دائماً به بیرون پرتاب میشود...بعد شاید بتوانیم درد و رنج او را احساس کنیم.
کاربر ۵۰۹۶۴۹۶
گرگهای سالم و زنان سالم ویژگیهای روانی خاص و مشترکی دارند: احساسات مشتاق، روحیه بازیگوش و ظرفیت فزونی در فداکاری. گرگها و زنان طبیعتاً اجتماعی هستند، استقامت زیادی دارند و دارای حس کنجکاوی و قدرت و نیروی فراوان هستند
پاییزِ🌱
بچهها بهطور غریزی خردمند و جادوگر متولد میشوند. آنها در عمق استخوانهایشان میدانند چه چیزی درست است و در موردش چهکار باید کرد. این ذاتی است
کاربر ۵۰۹۶۴۹۶
. اگر ما نازیبایی را رد کنیم، از زندگی واقعی جدا میشویم و در سرما رها میشویم.
کاربر ۵۰۹۶۴۹۶
چه چیز زیبا نیست؟ عطش پنهان ما برای اینکه دوستمان داشته باشند نازیباست. عدم استفاده و سوءاستفاده ما از عشق نازیباست. عدم وفاداری و ازخودگذشتگیمان دوستداشتنی نیست، احساس ما از بیروح بودن زشت است، عقدههای روانشناختیمان، بیکفایتیمان،
کاربر ۵۰۹۶۴۹۶
یعنی انسان بهجای ترس از تاریکی احیا شدن، جرأت و شجاعت پیدا کند؛ یعنی مرهمی برای زخمهای کهنه؛ یعنی تغییر شیوههای دیدن و بودن و بجای نقصان روح، سلامت روح را بازتاب کردن.
کاربر ۵۰۹۶۴۹۶
اما نفس پرورش نیافته خیلی ساده است، مانند کودکی ضد اجتماع رفتار میکند نه کودکی شاد و خوشحال و خوشبخت؛ بیشتر شبیه به بچههایی است که مدام نگاه میکنند ببینند کدام تکه از چیزی که برمیدارند بزرگتر است، کدام رختخواب نرم است و کدام عاشق خوشقیافهتر است.
کاربر ۵۰۹۶۴۹۶
عشق یعنی در آغوش کشیدن و همزمان مقاومت کردن در برابر پایانهای بیشمار و آغازهای بیشمار ـ و همه اینها در همان رابطه رخ میدهند.
کاربر ۵۰۹۶۴۹۶
پس به یاد داشته باشید که اگر در بیابان سرگردان هستید و نزدیک به غروب آفتاب است و احتمالاً کمی هم گم شده باشید و قطعاً خسته هم باشید، این شانس را دارید که مادهگرگ به شما نظر کند و چیزی به شما نشان بدهد – چیزهایی دربارهٔ روح.
Nirvana
آنها بهطور غریزی میدانند که چه چیزهایی باید بمیرد و چه چیزهایی باید به حیات خود ادامه بدهد؛ آنها میدانند که چطور باید ترک کنند و چطور باید بمانند.
زمانی که زنان با طبیعت وحشی خود ارتباط میگیرند، از موهبت یک ناظر دائمی و درونی، کسی که میداند، خرد و بصیرت دارد، سروشی غیبی و الهامبخش، یک شاهد، سازنده و خالق یک مخترع و یک شنونده که او را راهنمایی میکند و به او پیشنهاد میدهد و زیستن در جهان بیرون و درون را ترغیب میکند، برخوردار میشوند. زمانی که زنان به این ماهیت و طبیعت وحشی نزدیک میشوند، حقیقت این ارتباط از درون آنها میدرخشد.
maryam
اینکه این سرزمین، سرزمینی کهن و با قدمت بالاست امری مسلم است...قدیمیتر از اقیانوسها. سن و سال ندارد؛ عمر معینی ندارد. کهنالگوی زن وحشی لایههای این سرزمین را میپروراند، از روح غریزی آنها جاری میشود، اگرچه میتواند از رؤیاها و تجربیات خلاقانه ما شکل بگیرد، او لایه مادر، دوشیزه، دختر و زن معمولی نیست. او کودک درون نیست، ملکه نیست، زن قبیلهای نیست، عاشق و پیشگو هم نیست. او تنها همان است که هست.
پاییزِ🌱
مردم مراقبه میکنند تا به تعادل و توازن روانی برسند. به همین دلیل است که آنها برای رواندرمانی و روان تحلیلی مراجعه میکنند. به همین خاطر است که خوابهایشان را تحلیل میکنند و کارهای هنرمندانه میکنند. به این دلیل است که برخی فال ورق میگیرند، سراغ ایچینگ۳۱ میروند، میرقصند، طبل میزنند، تئاتر بازی میکنند، شعر میسرایند و برای عبادت کردن آتش برپا میکنند. این علت تمام کارهایی است که انجام میدهیم
پاییزِ🌱
همه ما خواهان این هستیم که همهچیز شگفتانگیز و کامل باشد. هر زنی دوست دارد سوار بر اسبی تزئین شده شود و جنگلهای بیانتهای سبز نفسانی را سواری کند و بتازاند. هر انسانی دلش میخواهد بهشت را خیلی زود و در روی زمین به دست آورد.
پاییزِ🌱
آنها ازدواج میکنند درحالیکه هنوز در مورد یغماگر بیاطلاع و خام هستند و کسی را انتخاب میکنند که زندگی آنها را ویران میکند. آنها مصمم هستند که آن شخص را با عشق «درمان» کنند. آنها به طریقی در حال «خودفریبی» هستند.
پاییزِ🌱
مادامیکه زنی باور داشته باشد که ناتوان است اینطور به او آموزش داده باشند که آنچه را میداند درست است نباید بیان کند، استعدادها و موهبتهای روح زنانهاش رو به نابودی میرود.
پاییزِ🌱
حجم
۶۴۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۷۰۳ صفحه
حجم
۶۴۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۷۰۳ صفحه
قیمت:
۱۱۵,۰۰۰
تومان