بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سلام بر ابراهیم (۱) | طاقچه
تصویر جلد کتاب سلام بر ابراهیم (۱)

بریده‌هایی از کتاب سلام بر ابراهیم (۱)

۴٫۷
(۲۶۱۷)
همیشه می‌گفت: در زندگی،آدمی موفق‌تراست که در برابر عصبانیت دیگران صبور باشد. کار بی‌منطق انجام ندهد و این رمز موفقیت او در برخوردهایش بود.
ツAlirezaツ
ابراهیم خندید وگفت:‌ای بابا، همیشه کاری کن که اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد، نه مردم.
seyed
او همیشه می‌گفت کاری که برای خداست، گفتن ندارد.
F313
مشکل کارهای ما این است که برای رضای همه کار می‌کنیم، به جز خدا.
رضا. 1
بندگان(خاص خداوندِ)رحمان کسانی هستند که با آرامش و بی تکبر بر زمین راه می‌روند و هنگامی که جاهلان آنان را مخاطب سازند (وسخنان ناشایست بگویند) به آن‌ها سلام می‌گویند»
پاییز🍁
آگاه باش عالم هستی ز بهر توست غیراز خدا هرآنچه بخواهی شکست توست
monika
هرکس ظرفیت مشهور شدن رو نداره، از مشهور شدن مهمتر اینه که آدم بشیم.
F313
آرزوی من شهادت هست ولی حالا نه! من دوست دارم در نبرد با اسرائیل شهید شوم
ساکورا 桜 サクラ
روی دیوار حدیثی از پیامبر(ص) نوشته شده بود: «آسمان‌ها و زمین و فرشتگان، شب و روز برای سه دسته طلب آمرزش می‌کنند: علماء ،کسانی‌که به دنبال علم هستند و انسان‌های با سخاوت».
seyed
ابراهیم در اول اردیبهشت سال ۱۳۳۶ در محله شهید آیت الله سعیدی حوالی میدان خراسان دیده به هستی گشود.
📖
ابراهیم خندید وگفت:‌ای بابا، همیشه کاری کن که اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد، نه مردم.
roza
خوشش آمد. من هم هدیه دادم به او!
بر چرخ زمان
همیشه می‌گفت: در زندگی،آدمی موفق‌تراست که در برابر عصبانیت دیگران صبور باشد.
monika
محور همه فعالیت‌هایش نماز بود. ابراهیم در سخت ترین شرایط نمازش را اول وقت می‌خواند. بیشتر هم به جماعت و در مسجد. دیگران را هم به نمازجماعت دعوت می‌کرد. مصداق این حدیث بود که امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند: هر که به مسجد رفت و آمد کند از موارد زیر بهره می‌گیرد: «برادری که در راه خدا با او رفاقت کند، علمی تازه، رحمتی که در انتظارش بوده، پندی که از هلاکت نجاتش دهد، سخنی که موجب هدایتش شود و ترک گناه.»
seyed
دنیا همین است، تا آدم عاشق دنیاست و به این دنیا چسبیده، حال و روزش همین است. اما اگر انسان سرش را به سمت آسمان بالا بیاورد و کارهایش را برای رضای خدا انجام دهد، مطمئن باش زندگیش عوض می‌شود و تازه معنی زندگی کردن را می‌فهمد.
رضا. 1
همیشه می‌گفت: در زندگی،آدمی موفق‌تراست که در برابر عصبانیت دیگران صبور باشد.
seyed
«رفاقت و ارتباط با شهدا دو طرفه است. اگر شما با آن‌ها باشی آن‌ها نیز با تو خواهند بود.»
رضا. 1
همیشه کاری کن که اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد، نه مردم.
پاییز🍁
ابراهیم خندید وگفت:‌ای بابا، همیشه کاری کن که اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد، نه مردم.
محدثه
آگاه باش عالم هستی ز بهر توست غیراز خدا هرآنچه بخواهی شکست توست
رضا. 1
حدیث پیامبر اکرم(ص)را گفت که فرمودند: «چشمان خود را از نامحرم ببندید تا عجایب را ببینید.»
hashem
به ابراهیم گفتم: آقا ابرام این‌ها کی هستند دنبال خودت می‌یاری!؟ با تعجب پرسید: چطور، چی شده؟! گفتم: دیشب این پسر دنبال شما وارد هیئت شد. بعد هم آمد وکنار من نشست. حاج آقا داشت صحبت می‌کرد. از مظلومیت امام حسین(ع)وکارهای یزید می‌گفت. این پسرهم خیره خیره و با عصبانیت گوش می‌کرد. وقتی چراغ‌ها خاموش شد. به جای اینکه اشک بریزه، مرتب فحش‌های ناجور به یزید می‌داد!!
هاچ
نحوه برخورد او مرا به یاد این آیه می‌انداخت: « بندگان(خاص خداوندِ)رحمان کسانی هستند که با آرامش و بی تکبر بر زمین راه می‌روند و هنگامی که جاهلان آنان را مخاطب سازند (وسخنان ناشایست بگویند) به آن‌ها سلام می‌گویند»
seyed
جلوی در ورزشگاه هنوز شلوغ بود. همان حریف فینال ابراهیم با مادر و کلی از فامیل‌ها و رفقا دور هم ایستاده بودند. خیلی خوشحال بودند. یکدفعه همان آقا من را صدا کرد. برگشتم و با اخم گفتم: بله؟! آمد به سمت من و گفت: شما رفیق آقا ابرام هستید، درسته؟ با عصبانیت ‌گفتم: فرمایش؟! بی‌مقدمه گفت: آقا عجب رفیق با مرامی‌دارید. من قبل مسابقه به آقا ابرام گفتم، شک ندارم که از شما می‌خورم، اما هوای ما رو داشته باش، مادر و برادرام بالای سالن نشستند. کاری کن ما خیلی ضایع نشیم. بعد ادامه داد: رفیقتون سنگ تموم گذاشت. نمی‌دونی مادرم چقدر خوشحاله. بعد هم گریه‌اش گرفت و گفت: من تازه ازدواج کرده‌ام. به جایزه نقدی مسابقه هم خیلی احتیاج داشتم، نمی‌دونی چقدر خوشحالم.
العبد
در بالای صفحه آیات ۱۰۹ به بعد سوره صافات جلوه‌گری‌ می‌کرد که می‌فرماید: سلام بر ابراهیم اینگونه نیکوکاران را جزا می‌دهیم به درستی که او از بندگان مؤمن ما بود
monika
«به نماز نگوئید کار دارم ، به کار بگوئید وقت نماز است.»
Alireza
آگاه باش عالم هستی ز بهر توست غیراز خدا هرآنچه بخواهی شکست توست
علی
«یا علی، اگر یک نفر به واسطه تو هدایت شود از آنچه آفتاب بر آن می‌تابد بالاتر است»
F313
جلوی غار یک نفر مسلح نشسته بود. اول فکر کردم یکی از شماست. ولی وقتی جلو آمدم باتعجب دیدم ابوجعفر، همان اسیر عراقی در حالی که اسلحه در دست دارد مشغول نگهبانی است! به محض اینکه او را دیدم رنگم پرید. اما ابوجعفر سلام کرد و اسلحه را به من داد. بعد به عربی گفت: رفقای شما خواب بودند. من متوجه یک گشتی عراقی شدم که از این جا رد می‌شد. برای همین آمدم مواظب باشم که اگر نزدیک شدند آن‌ها را بزنم!
F313
خدا کند که شفاعت شویم
"Shfar"

حجم

۳٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۳۹ صفحه

حجم

۳٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۳۹ صفحه

قیمت:
۲۱,۰۰۰
۱۰,۵۰۰
۵۰%
تومان