بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سقراط اکسپرس | طاقچه
تصویر جلد کتاب سقراط اکسپرس

بریده‌هایی از کتاب سقراط اکسپرس

نویسنده:اریک وینر
انتشارات:نشر گمان
امتیاز:
۴.۰از ۲۱ رأی
۴٫۰
(۲۱)
مایلز کینگتون، موسیقی‌دان بریتانیایی، می‌گوید: «دانش یعنی بدانیم گوجه‌فرنگی میوه است. حکمت یعنی تشخیص بدهیم نباید آن را در سالاد میوه بریزیم.»
Mohammad Hassan Moeini
برزویهٔ طبیب، سرآمدِ طبیبان ایران، پس از سال‌ها طبابت و ترجیح ثواب آخرت بر کسب ثروت و شهرت، می‌شنود که در کوه‌های هند گیاهانی‌ست که چون با نسبتی دقیق و رازآمیز به‌هم بیامیزند اکسیرِ حیات حاصل شود، پس در سودای این اکسیر از انوشیروان رخصت می‌خواهد و راهیِ هند می‌شود. در آنجا هرچه می‌کوشد پنهانی از راز اکسیر سر در بیاورد موفق نمی‌شود. تا سرانجام پیرِ خردمندی راز اکسیر حیات را بر او می‌گشاید: این افسانه یک تمثیل است؛ در پیِ دارو مباش، «کوه‌ها» همانا مردان خردمندند، «گیاهان» را بگیر همان کتاب‌های ایشان، و «مرگ» چیزی جز نادانی نیست، و «حیات» و «زنده‌شدن» نیز همان آگاهی و خرد است، یعنی آن اکسیر حیات همان دانشی‌ست که حکیمانِ خردمند در سخن و کتاب‌هایشان ثبت کرده‌اند.
احسان رضاپور
درست است که راه رفتن با رفیق لطف و لذت خودش را دارد، کلوپ‌های پیاده‌روی هم همین‌طور، اما پیاده‌روی اساساً مقوله‌ای شخصی‌ست. تنها و محضِ خاطرِ خودمان پیاده‌روی می‌کنیم
hamideh
روسو از کالسکه خوشش نمی‌آمد و تا می‌توانست، هرجا که می‌خواست، پیاده می‌رفت. او می‌گوید: «هیچ‌وقت آن‌قدر فکر نکرده‌ام، در زندگی‌ام حی وحاضر نبوده‌ام، زندگی نکرده‌ام، خودم نبوده‌ام... جز حینِ پیاده‌روی.»
hamideh
کتاب‌های این مجموعه نسخه نمی‌پیچند و سیاهه‌ای از اعمال نیک و بد پیش روی شما نمی‌گذارند؛ بلکه می‌خواهند به فهم بهتر زندگی و پرسش‌ها و تجربه‌هایمان کمک کنند؛ چراغی بیفروزند تا در این اتاق تاریکِ زندگی و در لحظاتِ دشوار، درکمان از پرسش‌های بی‌پایان انسانی روشن‌تر شود؛ بدانیم فیلسوفان و حکیمانِ جهان به این پرسش‌ها چطور فکر کرده‌اند؛ تا با فهمِ دقیق‌تر و دیدِ بازتر در زندگی‌مان تصمیم بگیریم؛ مسئولیت تصمیم‌مان را شجاعانه برعهده بگیریم و با عواقب تصمیم‌هایمان آگاهانه روبرو شویم.
احسان رضاپور
ویکتور هوگو در نامه‌ای به تاریخ ۲۲ اوت ۱۸۳۷ منظره‌ای را که از پنجرهٔ قطار می‌دید این‌طور وصف کرد: «گُل‌های کنار جاده دیگر گُل نیستند؛ لکه‌های رنگی‌اند، شاید هم خط‌خطی‌های قرمز یا سفید... همه‌چیز خط‌خطی می‌شود. گندم‌زارها را به شکل گیسوان طلایی در باد می‌بینم. یونجه‌زارها، طرّه‌های بلند سبز... گهگاه سایه‌ای، شمایلی، پَرهیبی پشتِ پنجره به سرعتِ برق‌وباد پیدا و بعد ناپدید می‌شود.»
hamideh
چون در هند سخنِ آن پیر شنیدم، تأمل کردم. دیدم هیچ طبیبی نمی‌تواند جسم انسان را سلامتِ ابدی ببخشد، پس طبابت پیش چشمم خوار شد و در پیِ معنای زندگی و خوشبختی و حقیقت برآمدم چندان که سال‌ها در میان اصحاب حکمت و ادیان جست‌وجو کردم. و حیران بماندم میان آن‌ها، بدیدم «اگر در حیرت روزگار گذرانم» فرصتِ عمر از دست برود و «ناساخته رحلت باید کرد»، چون مجادلهٔ پیروانِ طریقت‌ها و ستیزشان را می‌دیدم سرگشته بودم. روزی آخر با خود گفتم ای دل! دریغا که اگر در این وادیِ حیرت بمانی به هیچ منزل نرسی، و «راه مخوفست و رفیقان ناموافق و رحلت نزدیک و هنگامِ حرکت نامعلوم»، یعنی مرگ بیاید و از هدفت بازمانده باشی «چنانکه هردو جهان از دست بشود». پس آن‌وقت دانستم بایستی جوهرِ طریقت‌ها و حکمت‌ها را اختیار کنم
sahar
مایلز کینگتون، موسیقی‌دان بریتانیایی، می‌گوید: «دانش یعنی بدانیم گوجه‌فرنگی میوه است. حکمت یعنی تشخیص بدهیم نباید آن را در سالاد میوه بریزیم.» (۱) دانشْ آگاهی می‌آورد، حکمتْ بصیرت. در تفاوتِ میان دانش و حکمتْ حرف بر سرِ نوع و گونه است، نه درجه و میزان.
sahar
«در فرهنگ ما عمدتاً این‌طور جا افتاده که مسائل را بی‌آن‌که تجربه کنند حل می‌کنند.»
r.saraiany
سقراط با خودش گفت نکند حرف‌های کاهنِ غیب‌گو درست بوده باشد؟ شاید واقعاً صاحبِ حکمت است، حکمتِ آگاهی به نادانی‌هاش. در نظر سقراط، بدترین نوع جهل و نادانی آن است که در هیئتِ علم و دانش ظاهر شده باشد. جهلِ عمیق اما صادقانه بهتر است از دانشِ سطحی و شبهه‌دار.
r.saraiany

حجم

۴۱۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۷۲ صفحه

حجم

۴۱۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۷۲ صفحه

قیمت:
۱۴۰,۰۰۰
تومان