بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جنون قدرت و قدرت نامشروع | طاقچه
تصویر جلد کتاب جنون قدرت و قدرت نامشروع

بریده‌هایی از کتاب جنون قدرت و قدرت نامشروع

انتشارات:نشر قطره
امتیاز:
۳.۵از ۶ رأی
۳٫۵
(۶)
آرام‌آرام که در همه جای جهان نظام‌های حکومتی مبتنی بر سه‌گانهٔ اشرافیت خونی، ادعای نمایندگی خدا و پوتین و سرنیزه، آبروی خود را از دست می‌دهند و نظام‌های مبتنی بر سه‌گانهٔ تفکیک قوا، صندوق رأی و آزادی مطبوعات جایگزین آن‌ها می‌شوند، قدرت‌طلبان هم روش‌های خود را تغییر می‌دهند. اینجاست که دست در دست ستاره‌های موسیقی و سینما و ورزش عکس یادگاری گرفتن یکی از کارت‌های مهم بازی تصاحب قدرت می‌شود و غسلی برای پاک کردن رد پای جنایت: آب‌ها از آسیاب افتاده است، دارها برچیده، خون‌ها شسته‌اند.
Behrouz
«چون روباه می‌آید، چون شیر حکومت می‌کند، چون سگ می‌رود.»
farzan
تغییرات کلان فرهنگی زمانی اتفاق می‌افتد که تغییرات کلان اقتصادی اتفاق بیفت
farzan
سخنی از اینشتین نقل شده است با این مضمون که «نبوغ حدی دارد اما حماقت حدی ندارد!
farzan
آنچه روان‌شناسی باید به شکل تخصصی به آن بپردازد این است که چگونه انسان‌ها چماقی را که بر سرشان فرود می‌آید می‌پرستند. مسئله اینجا اسارت زبانی است. در واقع، نظام‌های سلطه شروع می‌کنند به خلق زبان جدید و با خلق زبان جدید راه تفکر مستقل، خلاق و پرسشگر را می‌بندند. درنتیجه، ما همان‌گونه فکر می‌کنیم که آن‌ها می‌خواهند. همین‌که به اژدهاک بگوییم ضحاک، باورمان می‌شود که مرد خنده‌رویی است. احتمالاً پدر مهربانی نیز باشد. پدر مهربانی که زائده‌هایی هم بر روی شانه‌اش دارد. بالاخره هر خانه‌ای پدری دارد و هر پدری هم ممکن است یک زائده‌هایی داشته باشد، گل بی‌خار کجاست؟! می‌بینید که «استعارهٔ پدر» چگونه نگاه ما به مسئله را تحریف می‌کند؟
Arfalito
مبنای مذهب قدرت یا «ایدئوکراسی» این است که آن کس که دارای قدرت است نمایندهٔ خداست، پس او حق صدور فتوا دارد و آنچه نهادهای قدرت بخواهند خواستهٔ خداوند است
farzan
در این بین، کسانی هم با سکوت در برابر جنایات نازی‌ها به «شر کهتر» تن دادند و «حسابگری شخصی» را جایگزین «مسئولیت مدنی» کردند، همان الگوی «ما نه سر پیازیم، نه ته پیاز!» که در فرهنگ ایرانی هم بسیار شایع است.  کارل یاسپرس در مقاله‌اش موضوع «گناه سیاسی» را مطرح کرد: همهٔ اعضای جامعه مسئول شیوهٔ حکومت جامعه‌اند و هرکس که از این مسئولیت مدنی شانه خالی کند در «گناه سیاسی» حکومت شریک و مقصر است.
farzan
کارل پوپر، یکی از نظریه‌پردازان برجستهٔ لیبرالیسم، می‌گوید: «اگر مرا به انتخاب بین عدالت و آزادی مخیر کنند من آزادی را انتخاب می‌کنم چرا که در یک جامعهٔ آزاد غیرعادلانه من آزادی دفاع از عدالت را دارم ولی در یک جامعه که به نام عدالت آزادی مرا گرفته باشند اگر عدالت محقق نشود من آزادی اعتراض را هم ندارم!»
Behrouz
جنایت‌های سازمان‌یافته و کلان زمانی محقق می‌شوند که «جنایت» تبدیل به «وظیفه» شود! شعبدهٔ رهبران توتالیتر همچون هیتلر، استالین و مائو این است که جنایت را تبدیل به تکلیف می‌کنند!
fateme I
در جنایات بزرگ و نظام‌مند به دنبال شخصیت‌های ضداجتماعی نگردید، شاگرداول‌هایی با معدل بالا و نمرهٔ انضباط بیست بدنهٔ ماشین‌های سرکوب را می‌سازند و نوابغ خودشیفته این کارمندان شریف، وظیفه‌شناس و مطیع را به «انجام وظیفه» مکلف می‌کنند! جنایت‌های سازمان‌یافته و کلان زمانی محقق می‌شوند که «جنایت» تبدیل به «وظیفه» شود!
Arfalito
مردم آلمان مردمی باسواد و متمدن و وارث کانت، شوپنهاور، نیچه، گوته، هگل و نیز باخ و بتهوون و صدها فیلسوف و ادیب و هنرمند بی‌نظیر بودند، تحلیل روان‌شناختی و فلسفی آنچه توسط آنان اتفاق افتاده به فهم شکل‌گیری استبداد، فاشیسم، توتالیتاریسم و جنایات سازمان‌یافته در جامعهٔ امروزی بیشتر کمک می‌کند.
Arfalito
«اگر مرا به انتخاب بین عدالت و آزادی مخیر کنند من آزادی را انتخاب می‌کنم چرا که در یک جامعهٔ آزاد غیرعادلانه من آزادی دفاع از عدالت را دارم ولی در یک جامعه که به نام عدالت آزادی مرا گرفته باشند اگر عدالت محقق نشود من آزادی اعتراض را هم ندارم!
farzan
ویژگی دیگر فاشیسم این است که دولت را در جایگاه مذهب می‌نشاند. فاشیسم برای حکومت مقامی قدسی قائل می‌شود به‌گونه‌ای که گویی حکومت تجلی الوهیت در زمین است!
Behrouz
فاشیست‌ها بر شانه‌های اوباش سوار می‌شوند: تکنیک موفقیت آن‌ها این است که یک مذهب جدید خلق می‌کنند، مذهبی که در آن اطاعت از پیشوا تنها شرط رستگاری است! در مذهب خلق‌شده توسط فاشیست‌ها، برخلاف اغلب مذاهب رایج عالم، نیازی به پرهیزکاری، پارسایی، درون‌نگری و ارتباط شخصی با الوهیت وجود ندارد. همهٔ آیین مذهبی در مناسک جمعی و با شور و غلیان هیجانات صورت می‌گیرد: مراسم رژه، گردهمایی‌های عظیم خیابانی، تکان دادن پرچم‌ها و به بازو بستن بازوبندهایی که عضویت در آیین پیشوا را نشان می‌دهند.
Behrouz
اوباش کسانی هستند که فاقد یک هویت فردی و یک نظام ارزشی درونی هستند. آن‌ها نه تمایل به پارسایی و انضباط دارند و نه توان درون‌نگری و گوشه‌گیری و اعتکاف. پس برای چنین کسانی که همیشه دچار احساس گناه و احساس حقارت عمیق بوده‌اند مذهب فاشیست‌ها نور امید رستگاری است: به‌جای سکوت شعار بدهید و فریاد بزنید، به جای تنهایی برای شما اعتکاف گروهی فراهم می‌کنیم و به‌جای ارتباط درونی با الوهیت یک ارتباط جمعی با پیشوا را به شما پیشنهاد می‌کنیم. فاشیست‌ها به اوباش اعتمادبه‌نفس می‌دهند، به آن‌ها وعدهٔ تعمید و رستگاری می‌دهند و این همان چیزی است که اوباش به آن نیاز دارند.
Behrouz
جالب است بدانید علی‌رغم لغو کامل برده‌داری در انگلستان از ۱۸۲۷ و در آمریکا از ۱۸۶۵، در ایران تا سال ۱۹۲۸ میلادی برده‌داری آزاد بود و ایران پس از افغانستان (۱۹۲۳) و عراق (۱۹۲۴) برده‌داری را لغو کرد! در روز ۱۸ بهمن ۱۳۰۷، لایحهٔ دوفوریتی زیر در مجلس شورای ملی به تصویب رسید: «مادهٔ واحده ـ در مملکت ایران هیچ‌کس به‌عنوان برده شناخته نشده و هر برده‌ای به مجرد ورود به خاک یا آب‌های ساحلی ایران آزاد خواهد بود. هرکس انسانی را به‌عنوان برده خریدوفروش کند یا رفتار مالکانهٔ دیگری نسبت به انسانی بنماید یا واسطهٔ دیگری در حمل‌ونقل برده بشود محکوم به یک تا سه سال حبس تأدیبی خواهد بود.»
Behrouz
خطر غرق شدن در افسانه‌هایی شبیه «شمس و مولانا» کم نیست. برخی با «رهبران سیاسی» چنان تعامل می‌کنند که گویا در مقابل یک مرشد خطاناپذیر افسانه‌ای قرار دارند! رهبران سیاسی بر اساس یک قرارداد اجتماعی دارای اختیارات ویژه شده‌اند نه بر مبنای ارائهٔ معجزه و کرامت!
Behrouz
رسانه‌های فراگیر یک «کلان‌روایت» خلق می‌کنند و آن‌قدر ما را تحت بمباران خود قرار می‌دهند که ما کلان‌روایت آن‌ها را باور می‌کنیم و به تجربه‌های بلافصل خودمان شک می‌کنیم. مثلاً، می‌بینیم که سبد خرید ما کم و خالی شده است اما در سینما مردمی را می‌بینیم که با سبد پر از فروشگاه‌ها خارج می‌شوند. با خودمان می‌گوییم شاید سبد پر است، اما من نمی‌فهمم. یک روشنفکر می‌گوید وقتی رسانه‌های فراگیر سعی می‌کنند چیزی را نشان بدهند، شما حواستان را جمع کنید که چه چیزی را از شما پنهان می‌کنند.
fateme I
«هنگامی‌که جامعه‌ای به دروغ‌گویی سازمان‌یافته روی آورد و دروغ گفتن تبدیل به اصل کلی شود و به دروغ گفتن در موارد استثنایی و جزئی اکتفا نکند، صداقت به خودی خود تبدیل به یک عمل سیاسی می‌شود و گویندهٔ حقیقت حتی اگر به دنبال کسب قدرت یا هیچ منفعت دیگری هم نباشد یک کنش‌گر سیاسی محسوب می‌شود!» در چنین شرایطی شما نمی‌توانید از سیاست کناره بگیرید و راه خود را بروید، شما ناچارید یکی از این دو راه را انتخاب کنید: یا به وزارت دروغ می‌پیوندید، یا یک مخالف سیاسی محسوب می‌شوید!
fateme I
یک روشنفکر می‌گوید وقتی رسانه‌های فراگیر سعی می‌کنند چیزی را نشان بدهند، شما حواستان را جمع کنید که چه چیزی را از شما پنهان می‌کنند. وقتی یک خبر بارها در اخبار تکرار می‌شود، وقتی یک سوژه مرتب روی بیلبوردهاست، شما بیشتر از اینکه به آن فکر کنید، فکر کنید چه چیزی پشت آن خبر یا سوژه پنهان می‌شود.
احسان رضاپور
پایتخت ضحاک کجاست؟ بیت‌المقدس! فردوسی حکیم باز به فریب‌کاری واژه‌ها اشاره می‌کند، خانهٔ ناپاکی را بیت‌المقدس نام گذاشته‌اند، ضحاک هاله‌ای از تقدس به دور خود کشیده است!
احسان رضاپور
ضحاک ماردوش تصمیم می‌گیرد از رعایا نامه‌ای بگیرد مبنی بر اینکه سلطانی دادگر است! رعایا اطاعت می‌کنند! به صف می‌ایستند تا طوماری را امضا کنند به نفع دادگری ضحاک! می‌ایستند و امضا می‌کنند، در صف می‌ایستند و امضا می‌کنند! در صف می‌ایستند و...!
احسان رضاپور
آیا اساساً تاکنون چیزی به نام ملت ایران محقق شده است یا «هویت جمعی ما» همان نجات‌دهندهٔ افسانه‌ای است که قرار است همچون فریدون و ابومسلم و سوشیانت بیاید و ما را نجات دهد؟! چرا این ملت ده‌ها سال صبر می‌کند تا فریدون و آرش و ابومسلم ظهور کنند و بیگانگان را بیرون کنند؟ اگر سربداران باشتین توانستند مغولان را فراری دهند، چرا ده‌ها سال باشتیان مال و ناموس خود را به مغولان دادند و صبوری کردند؟! من در پس تمام این سؤال‌ها یک پاسخ می‌بینم: مثلث کارپمن! قرائت تاریخی ما شباهت غریبی با مثلث کارپمن دارد، قربانی بودن انتخاب جمعی ناخودآگاه ماست! دشمن بهانه است!
احسان رضاپور

حجم

۹۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۹۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۱۲,۰۰۰
۷۰%
تومان