بریدههایی از کتاب جیران و اسرار حرمسرای ناصرالدین شاه
۳٫۰
(۴۵)
خوشبختی در این دنیا وجود ندارد. منتها چون همهی ما به زندگانی علاقهمند هستیم هر کدام به یک چیز خود را دلبسته نموده و خیال میکنیم زندگانی ما فقط برای آن یک چیز بوده و خوشبختی فقط در رسیدن به آن پیدا میشود.
sama
پایهی سلطنت را فقط رعب و ترس حفظ میکند و رعیت تا از پادشاه نترسد فرمان نمیبرد.
sama
خوشبختی یعنی عشق و روزی که راه عشق بسته شود جادهی مرگ باز خواهد شد.
sama
دل میبری و روی نهـان میکنی چرا؟
خود میکشی مرا و فغان میکنی چرا؟
گر در کـمین کـشتن عـشاق نیستی
تیر کرشمه را به کـمان میکنی چرا؟
گر در خیال مرهم دلهای خستهیی
آن تار طره، مشکفشان میکنی چرا؟
فرنام عسگری
امیر وقتی که در خلوت با شاه مینشست کاملاً خودمانی صحبت میکرد و حتی به شاه امر و نهی مینمود.
ولی همیشه در حضور سایرین، حتی اگر یک نفر از زنان یا خواجهسرایان بود هرگز نمینشست و به شاه کرنش و تعظیم میکرد و کاملاً مبادی آداب حرف میزد.
مهشید
بزرگترین مخاطرات برای انسان مرگ است و مرگ وقتی تأثرآور است که کسی آرزوهای طولانی داشته و آنها را با خود به گور ببرد، اما برای پیرمردی که تمام مراحل عمر را طی کرده و تمام مناظر مختلف عمر را دیده و برای جوانی که مانند من به آخرین نقطهی مقصود رسیده و به زیباترین آرزوهای خود نایل شده مرگ چه تأثیری دارد؟
sama
دل میبری و روی نهـان میکنی چرا؟
خود میکشی مرا و فغان میکنی چرا؟
گر در کـمین کـشتن عـشاق نیستی
تیر کرشمه را به کـمان میکنی چرا؟
گر در خیال مرهم دلهای خستهیی
آن تار طره، مشکفشان میکنی چرا؟
کاربر ۲۷۸۶۸۳۹
ـ جیران عزیز! دیدی بیوفا نبودم، دیدی تو را فراموش نکردم، حال آمدهام که برای همیشه در کنارت باشم.
Nazanin Javadi
دوران ناصرالدین شاه یکی از بهترین موقعیتهای ممتاز و مناسب تاریخ ایران بود که میتوانستیم با استفاده از آرامش و ثبات اوضاع بینالمللی خود را در ردیف کشورهای مترقی و متمدن جهان درآوریم. با کمال تأسف حادثهی قتل امیرکبیر مسیر این تحول اجتماعی و شگرف را عوض کرد و به طور کلی ما را از جادهی تمدن عقب انداخت.
هر ایرانی غیرتمندی ضمن مرور تاریخ معاصر ایران متوجه این نکته میشود که چگونه موقعیتهای حساس در مملکت ما فدای سیاست خارجی شده و جمعی دزد، حیثیت و شرف ملی ما را فدای خویش کردهاند، مسلماً دچار اندوهی عمیق و جانگاه میکرد و بر عناصری که چنین عقبماندگی فکری و اجتماعی را برای ملت بزرگ و زحمتکش ایجاد کردهاند،
mahan
به رنگ و بوی جهانی، نه بلکه بهتر از آنی
به حکم آنکه جهان پیر گشته و تو جوانی
کاربر ۴۶۹۳۴۱۰
حقد و عناد او نسبت به تعلیم و تربیت و نشر دانش از آنجا بیشتر آشکار میگردد که فراشباشیهای شاه هر جا اثری از تدریس و مدرسه مییافتند، آنجا را ویران میساختند. نمونهیی از این فکر ارتجاعی و مستبدانه رفتار ناصرالدین شاه و اطرافیانش نسبت به مرحوم میرزا حسن رشدیه بود که چندین بار مرکز تعلیم و تربیت مدارس او را که با هزاران خون جگر فراهم شده بود از بین بردند و ویران ساختند
کاربر ۳۷۹۳۱۳۰
حجم
۳۵۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۰۸ صفحه
حجم
۳۵۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۰۸ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان