بریدههایی از کتاب روش علمی: بازخوانی اسلوبهای اندیشه علمی از عصر روشنگری تا کنون
۴٫۸
(۴)
در اوایل قرن بیستم گروهی از دانشمندان و فلاسفه معتبر اروپا خصوصاً متفکران آلمانی زبان، انجمنی تشکیل دادند تا مبانی مشترکی را برای تمایز قائل شدن بین علم و غیر علم ترسیم کنند. به زبان دیگر قصد داشتند روش علمی را تبیین نمایند. این انجمن که در سال ۱۹۲۵ در دانشگاه وین تشکیل شد به «حلقه وین» مشهور گردید. از اعضای مهم این انجمن افرادی مانند رادولف کارناپ هربردت فیگل، فیلیپ فرانک، کورت گودل، هنزهان، کارل منگر، اوتو نوراث، فردریک وایزمن و لودویگ ویتگنشتین را میتوان نام برد (۱۹۹۴: Caldwell) .
از نظر تاریخی این مجموعه افراد چند سنت فکری را ادغام کردند و توسعه دادند.
محمد طاهر پسران افشاریان
ضابطه ابطالپذیری از دهه ۱۹۲۰ که برای اولین بار مطرح شد تاکنون تکاملیافته و به صورت روایتهای مختلفی مطرح شده است. سادهترین و ابتداییترین شکل آن چنین است که اگر چه یک تئوری یا فرضیه یا گزاره علمی را نمیتوان بر اساس هزاران مورد مشاهده اثبات شده تلقی کرد؛ اما وجود یک مورد تجربه یا مشاهده نقض کافی است که تئوری علمی را کنار بگذاریم و ابطال شده تلقی کنیم. این روایت را روایت ابطالگرایی سختگیرانه نام مینهیم. برای مثال نظریه جاذبه مطرح شده توسط دکارت که حرکت دورانی سیارات را ایجاب میکرد با مشاهده این که سیارات به صورت بیضی حرکت میکنند رد شد. به این نحو پیشرفت علم شامل طی مراحل زیر است: افرادی پیشنهادها و فرضیههایی را مطرح میکنند که اثبات شده نیستند یا حتی اثبات شدنی نیز نیستند و بعضی از این فرضیهها بعداً به وسیله مشاهده و آزمون رد میشوند و با نظریههای دیگر جایگزین میگردند.
محمد طاهر پسران افشاریان
به سادهترین سنجشها که سنجش وزن است توجه کنیم. این امر روزمره نیز خود از نظریههای مختلفی ریشه میگیرد. ابتدا در قرن هجدهم واحد رایج وزن یعنی کیلوگرم معادل وزن هزار سانتیمترمکعب آب خالص در دمای ۴ درجه سانتیگراد تعریف شد. پس از آن به دلیل ایرادهای این کار در اواخر قرن هجدهم وزن حجم مشخصی از آلیاژ پلاتین و ایریدیوم انتخاب شد. مشکلات این معیار نیز سبب شد که در کنفرانس بینالمللی اوزان و مقیاسات در سال ۲۰۱۱ واحد وزن (یک کیلو) بر حسب عدد ثابت فیزیکی پلانک و واحد طول و زمان که بر اساس طول موج اتم سِزیم و سرعت نور تعیین میشود، تعریف گردد. مشاهده میشود که هر سنجش و مشاهده نیز خود بر زنجیرهای از تئوریهای ضمنی یا صریح استوار است.
در نتیجه امکان تفکیک گزارهها به صورت گزارههای استنتاج شده از مشاهدات حقیقی و تجربی و گزارههای نظری و تئوری ذهنی عملی نیست. علاوه بر این که بر مبنای نتایج تجربی منطقاً نمیتوان گزارههای عام را تعیین کرد.
محمد طاهر پسران افشاریان
فلسفه هایدگر که یکی از پایهگذاران مکتب «اصالت وجود» محسوب میشود در اطراف بحث دربارة معنی واژه «بودن» و انواع کاربردهای آن قرار داشت. هایدگر استدلال میکرد که از بعد از زمان ارسطو مفهوم بودن با «آنچه هست» یا باشنده مخلوط شده و وظیفه فلسفی خود میدانست که بودن را از «مجموع رابطه بین چیزهایی که هست» به آنچه ذات بودن است تعمیم دهد. پرسش او این بود که «معنی بودن چیست» او پیشنهاد میکرد که پرسش اصلی که هر فرد باید عمیقاً از خود بپرسد این است که هدف از بودن چیست؟ حتی اگر نتوان پاسخی برای این سؤال یافت باز هم باید این پرسش را پیوسته مطرح کرد. بودن انسان مفهوم پرسشبرانگیزی است در بین هیچ شدن در اجتنابناپذیری مرگ و بینهایتی زمان (Heidegger: ۱۹۲۷) . او سفارش میکرد که در این میانه باید مواظب بود که انسان ذات خود را به اشیایی که در اطراف او هستند نبازد و تسلیم اشیاء نشود. روشی که هایدگر برای یافتن پاسخ به اینگونه پرسشها به کار میگرفت روش دانشمندان شناختهشده آن زمان نبود
محمد طاهر پسران افشاریان
گالیله در ایتالیا به دلیل طرح ادعای گردش زمین به اتهام کفرگویی محاکمه شد و پارلمان فرانسه در سال ۱۶۱۵ قانونی را گذراند که هر کس نظریات ارسطو را رد کند به اعدام محکوم خواهد شد. دکارت چاپ کتابی را که در آن حرکت زمین را تأیید میکرد به تعویق انداخت چون از شنیدن سرنوشت گالیله دچار نگرانی بود. در همین دوران بود که بسیاری از متفکران که پشتوانه سیاسی یا مذهبی نداشتند به دلیل نقد از شیوههای تفکر سنتی و بازخواست کردن باورهای کهن زنده زنده در آتش سوزانده میشدند (تابلو مشهور برونو متفکر ایتالیایی قرن شانزده در آتشدان در ضمیمه این فصل آمده است) .
محمد طاهر پسران افشاریان
آنچه در گذشته اتفاق میافتاد این بود که اهل معرفت در مورد گزارههای صحیح به گفتهها و آموزشهای اهل معرفت قدیمتر یا آنچه در کتابهای متقدمین نوشته شده بود استناد میکردند یا از قول حکمای مورد وثوق متقدم یا معاصر خود استفاده میکردند. به همین دلیل نیز برای قرنها بحث علمی عمدتاً منحصر میشد به مقایسه و معارضه بین اقوال افراد مختلف و نویسندگان و متفکران گوناگون. این که ارسطاطالیس چنین گفت و منظور او چنین و چنان بود و افلاطون چنین گفت و بقراط به این قول تشکیک کرد و ابنسینا و فارابی چنین گفتند و این یکی یا دیگری را رد کردند و آن دیگر را تأیید نمود...
محمد طاهر پسران افشاریان
برای مثال به مورد مشاهده سیارهها از طریق تلسکوپ گالیله توجه میکنیم. وی بر روی کره ماه کوهها و بر روی خورشید لکههایی را مشاهده کرد. این مشاهده ممکن بود نظریه ارسطو و دیگران را در مورد این که ماه و خورشید گویها یا دایرههای یک دست هستند رد کند. اما منتقدان گالیله میتوانستند از او بپرسند که تلسکوپ او بر مبنای چه نظریه نور تنظیم شده است؟ و این نظریه نور و مشاهدهای که از طریق ایجاد یک تصویر مجازی با تلسکوپ مربوط انجام میشود چگونه میتواند قابل اتکاء باشد؟ از کجا معلوم که تصویر کوههای ماه و لکههای خورشید در نتیجه عملکرد عدسیها و انعکاس نور در آنها ایجاد نشده باشد (کما این که ابهام مشابهی در مورد تصویر کانالهای موجود بر سطح مریخ در مشاهده با تلسکوپ مطرح شد) یا این که انعکاس تصویر مزبور در چشم و مغز بر مبنای کدام تئوری از عملکرد چشم و مغز تبیین میشود؟ ملاحظه میشود که ابتداییترین نوع مشاهده و آزمون نیز خود بر مبنای نظریهها و تئوریهای دیگری قرار میگیرد.
محمد طاهر پسران افشاریان
از نظر حلقه وین وظیفه اولیه فلسفه این است که «معنای» مفاهیم و عبارتها را تعیین کند. خصوصاً تعیین «معنا» در مورد عبارتها و جملههای علمی از اهمیت عمده برخوردار است. از نظر این گروه هدف فلسفه نباید جستوجو به دنبال ذات و غایت و هدف حیات و مانند آن باشد؛ چرا که برای یافتن پاسخ به این پرسشها در چارچوب برداشتهای حسی و منطق متعارف انسان راه مشخص و معلومی قابل تعریف نیست. این دیدگاه در واقع عکسالعملی بود در مقابل آثار فکری و فلسفی رایج و تأثیرگذار فلسفه آلمانی آن زمان که تحت تأثیر هگل و هایدگر شکل گرفته بود. افکار این فلاسفه در اروپای نیمه اول قرن بیستم جایگاه ویژه و فراگیری داشت و ذهنیت متفکران و اندیشمندان اروپایی را تحت تأثیر قرار داد. این فلاسفه نوعی متافیزیک غایتنگر آرمانی و مطلقگرا را اشاعه میکردند.
محمد طاهر پسران افشاریان
حجم
۹۵۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۹۵۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان