بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب گفت‌وگوی مد و مرگ | طاقچه
تصویر جلد کتاب گفت‌وگوی مد و مرگ

بریده‌هایی از کتاب گفت‌وگوی مد و مرگ

انتشارات:نشر روزگار نو
امتیاز:
۵.۰از ۲ رأی
۵٫۰
(۲)
اگه قرار بود دوباره، با همۀ خوبی‌ها و بدی مثل قبل زندگی کنیم، هیچ کس دوست نداشت از نو متولد بشه. زندگی وقتی قشنگه که، راجع بهش ندونیم. مثل آینده.
باران
به‌علاوه، تو دنیا رسم و رسومی به راه انداختم که زندگی، چه بدن چه روح، بیشتر مرده است تا زنده. انقدر که میشه گفت این قرن، قرنِ مرگه.
باران
فهمیدم چقدر پوچه که فکر کنی اگه با بقیه زندگی کنی و کسی رو اذیت نکنی، کسی هم تو رو اذیت نمی‌کنه.
باران
هرچند آدما، حرف و قضاوت رو مدام اشتباه می‌گیرن و بر اساس فرضیاتی که خودشون درست کردن و فکر می‌کنن درسته، نتیجه گیری می‌کنن.
باران
در واقع، فکر می‌کنی که از بین رفتن حس، خودش یه حسه؟
باران
حماقته که آدما به‌خاطر ‌لذتهای الکی و چیزای بدرد نخور، با هم دیگه بجنگن و برای هم کلی دردسر و نگرانی درست کنن. این خیلی ناراحت کننده است و بهشون صدمه می‌زنه. هر قدر بیشتر دنبال خوشبختی می‌گردن کمتر پیداش می‌کنن.
باران
در تو ای مرگ، روح برهنۀ ما می‌ارامد؛ نه مسرور، بلکه ایمن از رنج کهن.
باران
به نظر می‌رسه هیچ کدوم از قضاوتهای بشر قابل اعتماد نیست. مگه اینکه کاملاً براساس تجربه و حواس پنجگانه باشه.
باران
تو این دنیا، زندگی، چرخۀ دائم تولید و تخریبه. و هردوی اینا اونقدر به هم نزدیکن که یکی دائم به سمت اون یکی درحال حرکته و تو دنیا هر کدوم که از کار بایسته اون یکی روهم از بین می‌بره. پس، هر چیزی که فارغ از درد بشه به دنیا آسیب می‌زنه.
باران

حجم

۶۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

حجم

۶۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان