
بریدههایی از کتاب خطابه ها
۵٫۰
(۲)
حقیقت همیشه از دهان بیگناهان خارج میشود.
AS4438
اگر انسانهای بیملاحظه از رفتارشان شرم داشتند، از بیملاحظگی دست میکشیدند
در پی کتاب های ناشناخته
«برای خوشبخت زیستن باید از نظرها پنهان زیست.»
AS4438
چیزی از خود نمیدانیم. میپنداریم که به آنچه هستیم عادت میکنیم اما درست برعکس این است. هرچه زمان میگذرد کمتر میفهمیم این شخصی که بهنامش حرف میزنیم و کار انجام میدهیم کیست.
در پی کتاب های ناشناخته
همینکه بدانید که هستید، دیگر نمیتوانید خود را تحمل کنید.
در پی کتاب های ناشناخته
وقتی هیچچیزی را دوست نداریم، باید بمیریم.
در پی کتاب های ناشناخته
چیزی از خود نمیدانیم. میپنداریم که به آنچه هستیم عادت میکنیم اما درست برعکس این است. هرچه زمان میگذرد کمتر میفهمیم این شخصی که بهنامش حرف میزنیم و کار انجام میدهیم کیست.
AS4438
سربازهای بیچاره وظیفههای دشوار را دوست دارند چراکه آرامبخش است.
AS4438
«آدم هرگز آنقدر که باید هیچ نیست.»
در پی کتاب های ناشناخته
امتیاز دردسرها این است که پایه و اساس دلیل و برهانهای افراد را از ریشه درمیآورد و انسان را تا اعماق سنگرهای وجودش میکشاند. من که هیچگاه دروننگر نبودم با شگفتی دیدم که در اعماق وجودم میکاوم، گویی امید داشتم که آنجا نیروی بهرهبردارینشدهای بیابم.
در پی کتاب های ناشناخته
ذهن نظامهای دفاعی غیرقابل فهمی دارد: از آن کمک میخواهیم و این ذهن بهجای اینکه به کمکمان بیاید فقط تصاویر زیبایی را تحویلمان میدهد. و درنهایت حق با ذهن است، چون این تصاویر زیبا که قادر به رفع گرفتاری نیستند، موجب نجات موقت میشوند.
در پی کتاب های ناشناخته
ولی انسانهایی که با عشق بیگانهاند همگی چیز دیگری دارند: پوکر، فوتبال، شرطبندی در اسبسواری، اصلاحات در املا هرچیزی، اهمیتی ندارد، تا جایی که بتوانند خود را در آن فراموش کنند.
در پی کتاب های ناشناخته
فرشتگان بچه ندارند. ژولیت هم بچه نداشت. او کودک خودش است و کودک من
در پی کتاب های ناشناخته
موهای ژولیت سفید بود و او موهایش را کوتاه کرده بود. بهغیرازاین تغییری نکرده بود. هیچچیزی در وجودش بیانگر پیری نبود. درعوض بهنظر میرسید که از یک بیماری طولانی که گویی در آن خرمن گیسوانش را از دست داده باشد رهایی یافته است.
در پی کتاب های ناشناخته
مسلماً همیشه کسانی هستند که بگویند خیر و شر وجود ندارد؛ آنها کسانیاند که هیچوقت سروکاری با شر حقیقی نداشتهاند
در پی کتاب های ناشناخته
قوهٔ درکْ تسلیبخش خاطر انسانهای ضعیف است.
مسلماً ارتشی از فلاسفه قبل از من متوجه این موضوع شده بودند. ولی خرد دیگران هیچوقت به هیچ دردی نخورده است. وقتی گردباد جنگ، بیعدالتی، عشق، بیماری، و همسایه پیش میآید، ما همیشه تنهاییم، تنهای تنها. هنوز متولدنشده یتیم شدهایم.
در پی کتاب های ناشناخته
من بهسبب شکل خاصی از ناتوانی گناهکار بودم: من از آرمان خوشبختی و کرامت انسانیام چشم پوشیده بودم.
در پی کتاب های ناشناخته
اینجا ما توی تئاتر نیستیم! کافی نیست وقتی فکر میکنیم تمام شده پرده را پایین بکشیم. تازه اگر نمایشنامه اینقدر بد است، خب تقصیر خودت است. من هم میتوانم یک کرم وارفته باشم: هرکسی در درونش یک تودهٔ بزرگ ساکن دارد. کافی است خودت را رها کنی تا آشکار شود. هیچکس قربانی هیچکس نیست مگر قربانی خودش. بهانهٔ خوبی است که آدم با یک موجود غیرعادی ازدواج کند برای اینکه به خودش اجازه بدهد یک عقبمانده شود.
در پی کتاب های ناشناخته
مگر نه اینکه ما همگی شخصیتی را که در روز از خود میسازیم نابود میکنیم؟
در پی کتاب های ناشناخته
شما خودِ نیستی هستید. و نیستی رنج میبرد. ما این را از زمان برنانوس میدانیم. البته شما آن را نخواندهاید، شما هرگز چیزی نمیخوانید، وانگهی شما هیچوقت هیچ کاری نمیکنید. شما هیچی نیستید و بدون شک هیچگاه هیچی نبودهاید.
در پی کتاب های ناشناخته
حجم
۱۱۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه
حجم
۱۱۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه
قیمت:
۵۲,۰۰۰
تومان