سروپالی راداکریشنان درباره راه و رسم زندگی یونانیان باستان مینویسد:
آنان فرهنگ انسانی را از طبیعت جدا نمیدانستند و میان دنیای درونی فرهنگ و دنیای بیرونی طبیعت جدایی نمیشناختند، طبیعی و ساختگی را وابسته به یکدیگر میشمردند و به وحدت فکر و اراده و باطن و ظاهر اعتقاد داشتند. میگفتند که هر چه انسان را در راه صدق و شرف به پیش راند عاملی فرهنگی است؛
مسلم عباسپور
هراکلیتوس: «حکمت، تنها عبارت از معرفت بر احوال اشیای بیشمار نیست، بلکه عبارت از ادراک وحدت بنیادی اضداد متخاصم است»
پروا
«ما از طریق حواس هیچ چیز قابل اطمینانی درباره حقیقت نمیدانیم»
پروا
نحوه زندگی و فلسفیدن سقراط، خود شاهدی است بر این ادعا که از نظر وی حقیقت رستگاری (یا به بیانی مادر تمامی فضائل) در «پرسشگری» آدمی است.
پروا