هریک از ما زمانی که در کودکی ناگهان فاصلهٔ بین خود و دیگران را حس کردهایم، این رنج را کشیدهایم. آن هنگام که دریافتهایم از سایرین جداییم، متفاوتیم، پیکری هستیم تنها در میان پیکر بیگانگان، تنها در میان حصار ذهنی خود. چه ظلمی است آگاهی! برای برخی این آگاهی به معنای یک تابش خیرهکننده است، برای برخی دیگر به معنای سقوط و انحلال. اگر برای دستهٔ اول پردهای برداشته میشود، برای دستهٔ دوم دیواری کشیده میشود که در آن زندانی میشوند. تنهایی امپراتوری است که برخی در آن تخت پادشاهی را میبینند و برخی دیگر محدودیت را.
bec san
شهرت، همواره نتیجهٔ افراط است، افراط در نشان دادن استعداد یا افراط در وحشیگری؛ افراد عادی، قابلیت این را ندارند که معروف شوند.
katy
ما یک اتفاق را نمیبخشیم، ما یک شخص را میبخشیم. یک عمل همچنان بد باقی میماند، اما کسی به آدم بد تبدیل نمیشود. ما نمیتوانیم یک شخص را در عمل مضری که مرتکب شده است، خلاصه کنیم. بخشش یعنی در نظر گرفتن آن شخص به طور کامل و به جا آوردن احترام و اعتباری که شایستهٔ اوست.
مرجان