بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هراکلس | طاقچه
تصویر جلد کتاب هراکلس

بریده‌هایی از کتاب هراکلس

۳٫۸
(۴)
من در این اندیشه بودم که از ایشان بخواهم تا این کودکان را از این شهـر برانند، اما فایدهٔ نجات‌دادن جانشـان چیست اگر قرار باشد که در فقری نکبت‌بار بزیند؟ چنین سرنوشتی به‌اندازهٔ خود مرگ رقّت‌بار است.
علی دائمی
سپس زئوس‌ـ‌ـ‌ـ‌این زئوس هرکه می‌خواهد باشدـ‌ـ‌ـ‌مرا به این جهان آورد تا آماج نفرت هرا گردم. (آمفیتریون آشکارا به این اعتراض می‌کند.) نه، نه، دوست پیر، مگذار این تو را رنجه کند، چراکه من تو را پدر راستین خویش می‌دانم نه زئوس را.
mohammad shahriari
آه، کاش زنبور عسلی بودم با بال‌های زرین! این‌سووآن‌سو می‌پریدم و تمامی آه‌های شما را گرد می‌آوردم و همه را یکجا می‌افشردم و در قطره اشکی بزرگ فرومی‌باریدم.
ali73
چنان جامه به تن کرده‌اند که گویی راهیِ خاک‌سپاریِ خویش‌اند
ali73
هیچ میرایی نیست که بدبختی دَرِ خانه‌اش را نزده باشد؛ و اگر آنچه شاعران می‌گویند راست باشد، هیچ خدایی هم نیست که در دام بلا نیفتاده باشد. آیا این خدایان به بستر یکدیگر نرفته‌اند و تن به پیوندهای گناه‌آلود نداده‌اند؟ آیا پدرانشان را با زنجیرهای خفت‌بار در بند نکرده‌اند، تنها بدان خاطر که شاه شوند؟ اما آنجا هستند و هنوز بر کوه المپوس با زندگی گناه‌آلودشان می‌سازند!
ali73

حجم

۹۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۹۳ صفحه

حجم

۹۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۹۳ صفحه

قیمت:
۴۸,۰۰۰
تومان