یکی از نکات مورد نظر فیثاغورث این بود که توصیف صحیح واقعیت باید با فرمولهای ریاضی بیان شود.
kazhal
تقلیلگرایی نوعی روش تبیین است که شیئی را که روبه روی ما قرار دارد در ظاهر متعلق به نوعی از چیزها میداند، اما نشان میدهد که در سطح عمیقتر و پوشیدهتری از تحلیل، این شیء را میتوان به نوع پایهایتری از چیزها تقلیل داد.
kazhal
اسطورهها این مزیت را داشتند که یک دنیای اجتماعی کامل خلق میکردند که در آن همهٔ کردارها معنادار بودند. بدی آنها این بود که جوامعی ایستا خلق میکردند که در مقابل نوآوری مقاومت میکرد، و به گفتهٔ عدهای دروغ بود.
kazhal
ذهن بشر با استفاده از ظرفیتهای خود میتواند حقایق غایی مربوط به واقعیت را کشف کند.
kazhal
یونان حقیقتاً گهوارهٔ فلسفهٔ غرب است.
kazhal
«لوگوس»، نوع معینی از اندیشیدن دربارهٔ جهان را مشخص میکند؛ نوعی تحلیل منطقی که چیزها را در بستر منطق قرار میدهد و آنها را صرفاً به نیروی اندیشه تبیین میکند.
kazhal
همهٔ کنشهای انسانی تحت تأثیر منافع شخصی و تلاش برای کسب قدرت قرار دارند. نوعدوستی فکر بدی نیست، اما ناممکن است. خودپرستی نه تنها صفتی غیراخلاقی نیست، بلکه تنها نمایش موجود در شهر است: «هدف از اقدامات داوطلبانهٔ هر آدمی، دست یافتن به چیز خوبی برای خود او است.»(۵)
hakimpoor
این کتاب تا حدود زیادی موفقتر از کتاب پیشین بود، و علتاش هم احتمالاً این بود که قدری معتدلتر شده بود. امروزه هیوم به عنوان تیزهوشترین، و بغرنجترین تجربهگرای بریتانیا شناخته میشود.
فلسفهٔ هیوم با احیاء تمایز تحلیلی / ترکیبی لایبنیتس آغاز میشود که هیوم آن را تمایز «نسبت میان تصورات» و «امور واقع» مینامد. باید به خاطر داشت که گزارههای تحلیلی با جملات زیر بیان میشوند:
الف ـ نفی
کاربر ۶۰۷۰۰۰۲