جملات زیبای کتاب اسید سولفوریک | طاقچه
تصویر جلد کتاب اسید سولفوریک

بریده‌هایی از کتاب اسید سولفوریک

نویسنده:آملی نوتومب
انتشارات:نشر قطره
امتیاز
۱.۰از ۲ رأی
۱٫۰
(۲)
«اگر حرف بزنی، می‌میری؛ اگر حرف نزنی، می‌میری. پس حرف بزن و بمیر.»
NeginJr
دوستش دارم و این به هیچ دردی نمی‌خورد!
Mostafa F
اینجا هیچی آسان‌تر از مردن نیست.
صَبا
لذت بردن از بیهودگی زندگی استعدادِ قشنگی است.
Mostafa F
اینکه فکر کنیم چیزی را که در دیگران ناشناختنی است می‌شناسیم هم یک جور تحقیر است.
در پی کتاب های ناشناخته
دست خود را از قضیه‌ای پاک کردن به این معنی نیست که بی‌گناهیم.
Mostafa F
«اسمم یک زندگی را نجات داد. یک اسم هم‌ارز یک زندگی است. اگر هرکداممان به ارزش اسمش آگاه شود و بر اساس آن رفتار کند، زندگی‌های زیادی نجات پیدا می‌کند.»
صَبا
تصمیم گرفت چیزهایی را که در زندگی دوست داشت به خاطر آورد. آهنگ‌هایی را که دوست داشت مرور کرد، بوی لطیف گل میخک را، طعم فلفل سیاه، شامپانْی، نان تازه، لحظه‌های قشنگ با آدم‌های ارزشمند، هوای بعداز باران، پیراهن آبی‌اش، بهترین کتاب‌ها. این‌ها خوب بود ولی برایش کافی نبود «آنچه را بیشتر از هرچیزی دوست داشتم زندگی کنم، زندگی نکردم!»
صَبا
زندگی‌ای که داریم یک جنگ است. جنگ ذات حقیقی آدم‌ها را رو می‌کند.
NeginJr
«آنچه را بیشتر از هرچیزی دوست داشتم زندگی کنم، زندگی نکردم!»
NeginJr
هیچ صلاحیتی لازم نبود تا توقیف شوی. دستگیری جمعی هرجایی اتفاق می‌افتاد: همه را می‌بردند، بی‌هیچ امکان تخطی. آدمیزاد بودن یگانه معیار بود.
Mostafa F
هیچ‌وقت برای اینکه دیگر هیولا نباشیم دیر نیست.
Mostafa F
متأسفید که محشر بودید؟ نه. ولی انتظار نداشتم برای هیچی بوده باشد. قهرمان بودن همین است: برای هیچی است.
Mostafa F
تعداد کمی از آدم‌ها واقعاً قادر به خودکشی‌اند. من مثل اکثریتم، غریزهٔ بقا دارم. شما هم همین‌طور. صادقانه بگویم، اگر شما نبودید مطمئن نیستم چنین غریزه‌ای می‌داشتم. حتی در زندگیِ قبل از اینجا هم هرگز آدمی مثل شما نشناخته بودم: آدمی که می‌توانیم فکرمان را وقفش کنیم. کافی است به شما فکر کنم تا از نفرت نجات پیدا کنم.
صَبا
لذت بردن از بیهودگی زندگی استعدادِ قشنگی است
صَبا
وقتی ماهی زنده‌ای را تکه‌تکه می‌کنیم، فریاد نمی‌زند. آیا شما نتیجه می‌گیرید که درد نمی‌کشد، کاپو اِزدنا؟
NeginJr
تا زمانی که بتوانیم کسی را درک کنیم می‌توانیم دوستش داشته باشیم.
NeginJr
فکر کرد: «من خالی‌ام.»
NeginJr
دوستش دارم و این به هیچ دردی نمی‌خورد!
NeginJr
نباید بچه‌ها را احمق فرض کرد. بچه‌ای که به‌طور جدی پرورش پیدا کرده باشد، آن احمقی نیست که می‌خواهند به ما تحمیلش کنند.
در پی کتاب های ناشناخته
 ـ می‌شود بدانیم چی شد که آن کار را کردید؟ پانونیک گفت: یاد جمله‌ای از یک قهرمان الجزایری افتادم: «اگر حرف بزنی، می‌میری؛ اگر حرف نزنی، می‌میری. پس حرف بزن و بمیر.»
در پی کتاب های ناشناخته
وقتت را تلف می‌کنی. حتی اگر جهنمی هم در کار باشد، برام مهم نیست که در آن کباب بشوم. جهنم وجود دارد، همین الان توی جهنمیم. برای من که خوب است. فکر می‌کنید شرایط دیدارمان مطلوب است؟ بدون «اردوگاه» من هیچ‌وقت نمی‌شناختمت. اتفاقاً به‌دلیل «اردوگاه» شما هرگز من را نمی‌شناسید.
در پی کتاب های ناشناخته
چه درد و رنجی! چه روز سیاهی است برای بشریت! حق نداریم نگاهش نکنیم: چنین وحشتی باید شاهد داشته باشد، باید حساب پس داد. وقتش که برسد نمی‌گوییم ما آنجا نبودیم.
در پی کتاب های ناشناخته
من که زندگی‌اش را نجات ندادم، کاش دست‌کم می‌توانستم مرگش را نجات بدهم. دوستش دارم و این به هیچ دردی نمی‌خورد!
در پی کتاب های ناشناخته
«این بنزین و شراب نمی‌توانند باهم قاطی شوند، یکی روی آن یکی شناور است. هرچی که بشود من را یاد چیزی می‌اندازد. نمی‌خواهم بدانم کداممان بنزین بود و کداممان شراب.»
در پی کتاب های ناشناخته

حجم

۸۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۲۶ صفحه

حجم

۸۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۲۶ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
۲۲,۵۰۰
۵۰%
تومان