گراس: ماریای عزیز! ما تو یه عصر عجیب و پیچیده زندگی میکنیم. همونطور که هملت میگه، «زمانهٔ ما درهموبرهمه». فقط فکر کن، ما در حالِ رسیدن به ماه هستیم و بااینحال رسیدنِ به خودمون برامون روزبهروز سختتر میشه؛ ما قادر به شکافتنِ اتم هستیم، ولی نمیتونیم از شکافتنِ شخصیتمون جلوگیری کنیم؛ ما ارتباطات عالی بین قارهها ایجاد میکنیم، ولی ارتباط بین انسان و انسان بهطور فزایندهای دشوار میشه.
کاربر ۴۸۴۲۵۹۰
انسانِ دستکاریشده، مکانیزهشده و طلسمشده تجربهٔ کلیت خودش رو از دست میده؛ وحشتزده، مثل غریبهای به خودش خیره میشه، نه میتونه چیزی باشه که نیست و نه چیزی که هست.
کاربر ۴۸۴۲۵۹۰
من یاد گرفتهم که همیشه منتظر بدترینا باشم.
کاربر ۴۸۴۲۵۹۰
گراس: وقتی به گذشته فکر میکنم، میبینم که خودم خیلی چیزا رو تو زندگیم خراب کردم. اغلب خیلی زود وادادم، تسلیمِ تهدید شدم و بیشازحد به مردم اعتماد کردم.
کاربر ۴۸۴۲۵۹۰
گراس: ممکنه تا حدی به این دلیل باشه که من به یه نسل ازدسترفته و عجیب تعلق دارم. ما به تغییرای کوچیک راضی شدیم، بهترین سالای زندگیمون رو روی چیزایی سرمایهگذاری کردیم که معلوم شد ارزشش رو نداشتن. ما اونقدر مشغول صحبتای طولانی در موردِ رسالت بزرگمون بودیم که کاملاً فراموش کردیم کارای بزرگی انجام بدیم. خلاصه، گند زدیم!
کاربر ۴۸۴۲۵۹۰
ما فریب خوردیم و حق داریم بدانیم چهکسی ما را فریب داده است.
کاربر ۴۸۴۲۵۹۰
تو از دنیا چی میدونی، فرزند عزیز! بااینحال، ایکاش میتونستی همیشه همینطور بمونی!
کاربر نیوشک
آدم واقعاً باید همیشه محکم بِایسته. مشکل اینجاست که من هرگز خیلی محکم نبودم، بیشتر یه روشنفکر، همیشه دودل، همیشه پر از شکوتردید، بیشازحد باملاحظه و بیشتر یه رؤیاپرداز بودم تا مردِ عمل... و این بدشانسی منه.
کاربر نیوشک