بریدههایی از کتاب هفتتا هفتتا
۴٫۶
(۵۷)
«هیچ وقت اجازه نده کسی بهت بگه نمیتونی کاری رو انجام بدی.»
plato
«هیچ وقت اجازه نده کسی بهت بگه نمیتونی کاری رو انجام بدی.
__mohadeseh.b__
پایانها همیشه آغاز چیزی دیگرند.
plato
اگر میتوانستید یک سال در جزیرهای متروکه همراه شخصیتی داستانی زندگی کنید، کی را انتخاب میکردید؟
آفتاب
معتقدم چای قدرتهایی را دارد.
plato
مامانم وقتی خوشحال است گریه میکند. وقتی غمگین است فقط ساکت میشود.
فکر میکنم در این بخش سیمکشی عاطفیاش به هم ریخته.
plato
نابغه، چیزی را که هیچ کس دیگری آن را نمیبیند، هدف قرار میدهد و به هدف میزند.
sarar-'
(جز رفتن به آن زندان اجباری که اسمش را گذاشتهاند مدرسهی راهنمایی و بازدید هفتگی از کتابخانهی مرکزی)
._.
اما در هفتهی دوم، دروغ گفتن راحتتر از هفتهی اول بود، چیزی که آدم را غمگین میکرد.
کاربر963963
هیچ وقت اجازه نده کسی بهت بگه نمیتونی کاری رو انجام بدی.
._.
وقتی شکلات سرد میشود، بستنی خوشمزهی وانیلی را توی خودش میگیرد و زندانی میکند.
کار ما این است که آزادش کنیم.
plato
او کنارم است.
و وقتی دنیایت از هم میپاشد، نود و نه درصد همین مهم است که کسی کنارت باشد.
plato
وقتی دنیایت از هم میپاشد، نود و نه درصد همین مهم است که کسی کنارت باشد.
Elham jannesari
یکی از مشکلات من این است که متفکر خوبی هستم
plato
واقعیت، مخلوطکنی است که در آن امیدها و رؤیاها با ترس و ناامیدی در هم میآمیزند.
._.
حالا میفهمم که زندگی، سفر بزرگی وسط میدان مین است و آدم نمیداند با کدام قدم میرود هوا.
fahime
دل دوک آدم بدی نیست. فقط توی آدم بودن بد است.
vania
دوست ندارم کسی را از جمع بیرون بیندازم (این منم که همیشه از جمع بیرون میمانم، برای همین میدانم چه حالی دارد)
._.
زندگی، سفر بزرگی وسط میدان مین است و آدم نمیداند با کدام قدم میرود هوا.
._.
نامه را خواندم.
تویش نوشته بود من "خیلی بااستعدادم. "
یعنی بعضی مردم "کم بااستعدادند"؟
یا فقط "بااستعدادند"؟ شاید تمام صفتها و برچسبها نفرینند. مگر اینکه روی محصولات بهداشتی چسبیده باشند.
چون به نظر من فکر خوبی نیست که مردم را به شکل موجودات شبیه هم ببینیم.
هر کسی مواد تشکیلدهندهی زیادی دارد که او را به مخلوقی منحصر به فرد تبدیل کند.
M.R.A
دیسفیجیا اصطلاحی پزشکی است به معنای عدم توانایی بلعیدن، و میدانم که دو نوع دیسفیجیا وجود دارد: اوروفارینجیل و اسوفاجیل.
اما شاید نوع سومی هم وجود داشته باشد که وقتی قلب آدم میشکند و خرد میشود پیش میآید.
نمیتوانم چیزی ببلعم، چون آن نوع دیسفیجیا را دارم.
میمْ؛ مثلِ مَنْ
نابغه، چیزی را که هیچ کس دیگری آن را نمیبیند، هدف قرار میدهد و به هدف میزند.
قدسیه خدامی
درختهایی را دیدهام که از آتشسوزی جان سالم به در بردهاند.
پوستشان سوخته و تنهشان شاخههایی خشک است.
اما زیر آن اسکلت، نیرویی است که یک شاخهی سبز میفرستد بیرون.
شاید اگر شانس بیاورم، روزی همچین اتفاقی برایم بیفتد.
Elham jannesari
وقتی به دیگران اهمیت میدهید، حواستان از بدبختیهای خودتان پرت میشود.
fahime
واقعیت، مخلوطکنی است که در آن امیدها و رؤیاها با ترس و ناامیدی در هم میآمیزند.
M.R.A
بیشتر روز با پتیام.
او کنارم است.
و وقتی دنیایت از هم میپاشد، نود و نه درصد همین مهم است که کسی کنارت باشد.
پاییز
وقتی غذایمان تمام میشود، برای هر کداممان یک کاسه بستنی وانیلی میآورند که رویش دانههای رنگی پاشیدهاند.
دختری که کنارم است با دیدن دانههای رنگی میزند زیر گریه.
شاید نگران آثار جانبی بلندمدت مصرف رنگهای خوراکی است.
که نگرانیِ به جایی است.
اما به این نتیجه میرسم که به خاطر این موضوع گریه نمیکند، چون دستش بد جوری سوخته و همانطور که گریه میکند با آن ور میرود.
ز.م
خلق و خوی ملایمش یکی از بهترین خصوصیاتش است و دارد حفظش میکند. تا حدی.
شاید وقتی خیلی چیزها را پشت سر بگذارید همچین اتفاقی برایتان میافتد. مثل شیشهای که توی دریا افتاده باشد، تمام زوایای خشنتان سابیده میشود و از بین میرود.
Elham jannesari
ویلو به او گفت که اگر آفتابگردانهای کوچکشان را زود توی خاک نکارند دیگر نمیتوانند رشد کنند.
گفت باید ریشهای واقعی بسازند تا تمام توانشان شکوفا شود.
مای فکر کرد، همهمان همینطور نیستیم؟ و با عجله به طرف مادرش دوید.
همهمان همینطور نیستیم؟
Elham jannesari
گریهاش شدیدتر میشود.
سرش را بلند و نگاهم میکند. هنوز دستم دور شانههای خمیدهاش است.
اما چیزی را توی چشمهایش میبینم.
قلبش شکسته است.
این قیافه را میشناسم.
aseman
حجم
۲۲۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۸۷ صفحه
حجم
۲۲۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۸۷ صفحه
قیمت:
۱۲۰,۰۰۰
تومان