بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب به خاطر خواهرم | طاقچه
تصویر جلد کتاب به خاطر خواهرم

بریده‌هایی از کتاب به خاطر خواهرم

نویسنده:جودی پیکولت
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۶از ۱۲ رأی
۴٫۶
(۱۲)
اگه با یه انزواطلب ملاقات کنی، اهمیتی نداره چی دربارهٔ تنهایی‌ش بهتون می‌گه؛ اما این رو بدونین که منزوی‌بودنش به این خاطر نیست که از تنهایی لذت می‌بره، بلکه به این خاطره که قبلاً سعیِش رو کرده که خودش رو با این دنیا وفق بده، ولی مردم مدام ناامیدش کردن.
یك رهگذر
حقیقت اینه که بعضی شب‌ها هست که واقعاً دلت می‌خواد بدونی یه نفر توی این دنیای بزرگ هست که کنارت باشه.
یك رهگذر
ظرفیت تحمل آدم‌ها مثل بامبو می‌مونه، انعطاف‌پذیرتر از اونیه که در نگاه اول می‌بینی.
یك رهگذر
هرازگاهی زندگی یه دوراهی جلوی پات می‌ذاره و تو جادهٔ شنی رو انتخاب می‌کنی، ولی تمام مدت چشمت دنبال اون یکی جاده‌س و مطمئنی که داری اشتباه می‌کنی
یك رهگذر
دکترها شاید نقشهٔ میدون جنگ رو بکشن، اما این پرستارها هستن که نبرد رو قابل‌تحمل می‌کنن.
یك رهگذر
ببین، هرقدر هم بخوای غم تلخ ازدست‌دادن یه نفر از این دنیا رو تو دلت نگه داری، این حقیقت که تو داری توی این دنیا زندگی می‌کنی عوض نمی‌شه. و ساده‌ترین جریان زندگی اینه: اولش فکر می‌کنی هیچ تغییری حاصل نشده، اما یه روز، پشت‌سرت رو نگاه می‌کنی و می‌بینی درد چقدر کم شده.
Alexa
خیلی راحته که فرض کنی چون دنیای خودت دیگه حرکت نمی‌کنه، پس همه دست از زندگی کشیده‌ان.
یك رهگذر
شک دارم که ستاره‌ها آتش باشند، شک دارم خورشید حرکت کند، شک دارم حقیقت دروغ باشد؛ اما شک ندارم من عاشقم. ویلیام شکسپیر هملت
masoooumeh
اگه یه خواهر داشته باشی و اون بمیره، بعداز اون دیگه نمی‌گی خواهر داری؟ یا تو همیشه، حتی وقتی‌که نیمه‌ت رفته باشه، یه خواهر باقی می‌مونی؟
narry612
یه بار وقتی کیت کلاس دوم بود، عکس یه آتیش‌نشان کشید که بالای کلاه ایمنی‌ش یه حلقهٔ نور بود. به هم‌کلاسی‌هاش گفته بود بابام فقط باید بره بهشت، چون اگه به جهنم بره، همهٔ آتیش‌ها رو خاموش می‌کنه. هنوز اون نقاشی رو دارم.
ₘᵢₘ_ᵣₐ
«هرچی بیشتر بزرگ می‌شی، وقتی یه بازی رو خراب می‌کنی، مربی کمتر تو رو می‌بخشه.»
narry612
انگار قهرمان‌نبودن برای یه بچه مثل قطع‌شدن عضوی از بدنه؛ عضوی که می‌دونی نیست، اما هنوز حسش می‌کنی و این دردناکه.
narry612
آدم به‌خاطر بی‌نقص‌بودنِ کسی عاشقش نمی‌شه، دقیقاً علی‌رغم این حقیقت که کامل و بی‌نقص نیست، عاشقش می‌شه.
narry612
اگه کیت حس می‌کرد سرباره و به این خاطر احساس گناه می‌کرد، پس من باید دوبرابر احساس گناه می‌کردم که اون این‌جوری فکر می‌کرد و چنین حسی داشت، که می‌دونست من این‌جوری فکر می‌کنم.
narry612
اگه مامان و بابای تو، به دلیلی تو رو به دنیا آورده باشن، بهتره اون دلیل وجود داشته باشه، چون همین‌که از بین بره، تو هم از بین رفتی.
یك رهگذر
اوضاع خونهٔ ما مثل یه پتو می‌مونه که واسه تخت کوچیکه. بعضی وقت‌ها خوب می‌پوشوندت، بعضی وقت‌ها هم سردت می‌شه و می‌لرزی. بدتر از همه اینه که نمی‌دونی کدومش قراره اتفاق بیفته.
یك رهگذر
من فکر می‌کنم تو زندگی‌هامون دو راهی‌هایی هست که حتی، بدون اینکه متوجه باشیم، براشون تصمیمات بزرگ و تأثیرگذاری می‌گیریم.
یك رهگذر
به‌خاطرِ هرکسی که یه چیزی به دست می‌آره، یه نفر دیگه باید یه چیزی از دست بده.
یك رهگذر
اگه روی ایجاد استحکامات دفاعی توی ساحل تمرکز کنی، می‌تونی سونامی‌ای رو که درحالِ نزدیک شدنه نادیده بگیری.
یك رهگذر
این رو از من داشته باش: موندگاریِ عشق به‌اندازهٔ رنگین‌کمونه. وقتی هست خیلی قشنگه، اما به‌محض اینکه ناپدید می‌شه هی چشم‌هات رو باز و بسته می‌کنی تا ببینی‌ش اما دیگه نیست که نیست.
یك رهگذر
تازه می‌فهمم چطور یکی از والدین می‌تونه به بچه صدمه بزنه چون وقتی به چشم‌هاش نگاه می‌کنی، انعکاس خودت رو می‌بینی و آرزو می‌کنی کاش ندیده بودی.
یك رهگذر
ببین، هرقدر هم بخوای غم تلخ ازدست‌دادن یه نفر از این دنیا رو تو دلت نگه داری، این حقیقت که تو داری توی این دنیا زندگی می‌کنی عوض نمی‌شه. و ساده‌ترین جریان زندگی اینه: اولش فکر می‌کنی هیچ تغییری حاصل نشده، اما یه روز، پشت‌سرت رو نگاه می‌کنی و می‌بینی درد چقدر کم شده.
یك رهگذر
چیزی که برای یه وکیل اخلاقیه با چیزی که برای بقیهٔ دنیا اخلاقیه، فرق داره. درواقع ما یه رمزِ نوشته‌شده داریم ـ‌قوانین مسؤلیت‌های حرفه‌ای‌ــ که باید بخونیم و ازمون امتحان بگیرن و باید ازش تبعیت کنیم. اما این استانداردها ما رو مجبور به انجام کارهایی می‌کنه که ازنظرِ خیلی از مردم غیراخلاقیه. برای مثال، اگه به دفتر من بیای و بگی: «من بچهٔ لیندبرگ رو کشته‌م.» من ازت می‌پرسم: «جسد کجاست؟» و تو می‌گی: «زیرِ زمینِ اتاق‌خوابم. یه متر پایین‌تر از فوندانسیون خونه.» اگه قرار باشه من کارم رو درست انجام بدم، به احدی نمی‌تونم بگم اون بچه کجاست. درواقع اگه بگم، پروانهٔ وکالتم باطل می‌شه. این به این معنیه که من درس خونده‌م که به این درجه از فهم برسم که اخلاقیات و اعمال افراد لزوماً در راستای همدیگه حرکت نمی‌کنن.
پردیس
حدود پنج سال پیش، یه خونواده خونهٔ روبه‌رویی ما رو خریدن و کوبیدنش. می‌خواستن یه چیز متفاوت بسازن. تنها چیزی که نیاز داشت یه بولدوزر و شیش‌هفت تا سطل زباله بود. کمتر از چند ساعت، خونه‌ای که ما هر روز وقت بیرون‌رفتن می‌دیدیمش، به یه ویرونه تبدیل شد. شاید فکر کنی یه خونه تا ابد َ‌دَووم می‌آره، اما حقیقت اینه که یه باد شدید یا یه توپ ویرانگر، می‌تونه منهدمش کنه. خونوادهٔ داخلش هم تفاوت چندانی نداره. این روزها به سختی شکل و شمایل اون خونه رو به یاد می‌آرم. حالا از در خونه که بیرون می‌رم هیچ‌وقت ماه‌هایی رو که زمین خالی رو که مثل یه دندونِ کشیده شده بود به یاد نمی‌ارم. یه‌کم طول کشید تا قبول کنم، اما صاحب‌خونهٔ جدید چی؟ اون‌ها خیلی راحت همه‌چی رو از نو ساختن.
پردیس
«ته خط اونجاست که هیچ‌وقت عاشق کسایی‌که باید بشیم نمی‌شیم.»
masoooumeh
آتش کوچک به‌سرعت لگدمال می‌شود؛ طوری رنج می‌کشد که رودخانه‌ها نیز نمی‌توانند آن را فرونشانند. ویلیام شکسپیر شاه هِنری
masoooumeh
یک آتش از دل آتشی دیگر فوران می‌کند. یک درد از دلتنگیِ دیگری فروکش می‌کند. ویلیام شکسپیر رومئو و ژولیت
masoooumeh
موندگاریِ عشق به‌اندازهٔ رنگین‌کمونه. وقتی هست خیلی قشنگه، اما به‌محض اینکه ناپدید می‌شه هی چشم‌هات رو باز و بسته می‌کنی تا ببینی‌ش اما دیگه نیست که نیست.
narry612
همهٔ ما توی دنیایی زندگی نمی‌کنیم که مواد توی یخچالمون روی شادی شخصی‌مون تأثیر بگذاره. بعضی‌از ما توی ساختمون‌هایی که دارن می‌سوزن کار می‌کنیم. بعضی‌از ما دختر کوچولویی داریم که داره می‌میره.
narry612
که آیا همهٔ مادرها لحظه‌ای رو تجربه می‌کنن که حس می‌کنن دخترهاشون دارن بزرگ می‌شن؟ انگار غیرممکنه باور کنی که یه زمانی‌که لباس‌هاش رو می‌شستی اندازهٔ لباس‌های عروسک‌ها بودن.
narry612

حجم

۴۰۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۰۶ صفحه

حجم

۴۰۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۰۶ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان