بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب از فرانکفورت تا رقه | طاقچه
تصویر جلد کتاب از فرانکفورت تا رقه

بریده‌هایی از کتاب از فرانکفورت تا رقه

امتیاز:
۴.۲از ۲۳ رأی
۴٫۲
(۲۳)
آمریکایی‌ها که آمدند، موضوع شیعی _ سنّی را پیش کشیدند، و تفرقه ایجاد شد؛ و الا قبل از آن، همه در داخل یک کشور زندگی می‌کردیم و در کنار هم بودیم.
Sobhan Naghizadeh
برایم عجیب بود که نه در مساجد و نه در دوره‌ها، چیز زیادی در خصوص اسرائیل و فلسطین نمی‌گفتند. نمی‌خواهم بگویم نبود! نه! می‌گویم به‌ندرت در خصوص فلسطین حرفی می‌زدند؛ اما برعکس، تبلیغات برضد شیعیان و آمریکا، بسیار پرحجم بود.
aminiamin150
تشکیلات به ما یاد داده بود که چاره‌ای جز چنین عملیات‌هایی نیست. مهم، نیت توست! تو که قصد کشتن بی‌گناهان را نداری! تو می‌خواهی یک فرمانده بلندپایهٔ نظامی یا یک مسئول حکومتی را از پا درآوری و هدفت کشتن بی‌گناهان و مردم عادی نیست! با این حال، این از نتایج عملیات توست و نه از اهداف اولیهٔ تو!
violet
مبلغان داعش می‌گفتند کشتار و مقابله با شیعیان، حتی از مبارزه با صهیونیست‌ها هم واجب‌تر است. برای همین، ابتدا باید بغداد را تصرف کنیم و بعد به سمت فلسطین برویم.
aminiamin150
این ماجرا، بیانگر این است که در منطقهٔ پیچیدهٔ ما، جنبش‌های حامل ابرروایت‌ها و فراروایت‌ها، ظرفیت بسیار زیادی برای برساختن نظم اجتماعی متفاوت و نوین دارند؛ چون خود، انقلاب و شورشی هستند برضد قیدها و چارچوب‌های مسلط بر ساختار اجتماعی حاکم.
Vahid.Nouri.p
روز پنجم، داعشی‌ها آمدند و گفتند که «شهر آزاد شده و شما می‌توانید به منازلتان برگردید.». آن روزها، بسیاری از مردم در موصل جشن گرفته بودند و شادمانی می‌کردند. البته این رسم مردم بود. هر کس که پیروز می‌شد، برای او کف می‌زدند و هلهله می‌کردند. داعش پیروز شد؛ برای او کف زدند. ارتشی‌ها پیروز شدند؛ مجدداً برای آن‌ها هلهله کردند. حالا هم اگر کسی دیگری پیروز شود، باز بیرون می‌ریزند و برای او هلهله و شادمانی می‌کنند. این، واقعیت جامعهٔ ماست
Vahid.Nouri.p
محال است جنگی اتفاق بیفتد و در آن هیچ نقض قانونی نشود؛ خانه‌ای بمباران نشود؛ بی‌گناهی کشته نشود؛ اسیری شکنجه نشود؛ به زنی یا دختری تجاوز نشود!
حنانه
خوب، خیلی هم نمی‌توانستیم با مربیانمان بحث کنیم. من می‌خواستم در دوره موفق شوم و به جبهه بروم. اگر با آن‌ها بحث و جدل می‌کردیم، یا برداشت‌های آن‌ها را زیر سؤال می‌بردیم، ما را مجازات می‌کردند و می‌گفتند شما از شیعیان دفاع می‌کنید. اساساً انتقاد از باورهای تشکیلات یا مربیان در طول دوره‌ها و حتی پس از آن ممنوع بود.
کاربر ۱۴۱۶۴۵۸
زن و جنس مؤنث در نظام فرهنگی و اجتماعی عرب و به‌ویژه عراق، نه در «سیاست مدن» و نه حتی در «تدبیر منزل»، جایگاه و نقش چندانی ندارد؛ حالا شاید در میان حکمت‌های سه‌گانهٔ ارسطویی، نقشی در «تهذیب اخلاق» داشته باشد؛ آن هم تنها شاید!
شهید زهره بنیانیان
در فرهنگ اصیل جامعهٔ عربی عراق، زن‌ها به گونه‌ای جامعه‌پذیر و فرهنگ‌پذیر می‌شوند که وجودشان به‌تمامی وقف همسر و فرزندان و مدیریت امور داخلی منزل می‌شود. زن، در نهاد خانوادهٔ عراقی، کاملاً در فرایند شکل‌گیری خانواده و پیشرفت همسر و فرزندان ذوب می‌شود و برای خود موجودیتی مستقل و در عرض دیگر اعضای خانواده تعریف نمی‌کند. کمال مطلوب و نقطهٔ اوج افتخار برای چنین زنی، خدمت به همسر و فرزندان است. برای همین، حتی در شهرهای بزرگ عراق چون موصل و بغداد و در قیاس با ایران امروز، حرص و ولع دختران برای تحصیل مدرک یا شغل و هر آن چیزی که به آن در ایران، پیشرفت زن یا دختران اطلاق می‌شود، کمتر دیده می‌شود.
شهید زهره بنیانیان
این کم‌لطفی‌ها منجر به آن نشد که این جوانِ سمج و کنجکاو، از پی‌گیری‌های خود دست بردارد؛ چه آن‌که می‌دید در کشورش فقرِ شناختی و معرفتی گل‌درشتی در خصوص جهادگرایی سلفی وجود دارد که جز با مطالعات میدانی جبران‌شدنی نیست! باور نویسنده، این بود که نمی‌توان چنین پدیدهٔ ژرفی را از پشت صفحهٔ رایانه تحلیل و تماشا کرد! نمی‌شد باور کرد انسانی که به آغوش مرگ می‌رود، مزدور باشد؛ یا تنها برای پول و مال دنیا، چوب حراج بر متاعِ جان خویش بزند! احساس می‌کرد پشت این چهره مخوف و هولناک باید عاشقانه‌هایی نیز جریان داشته باشد؛ مخلوق الهی که نمی‌تواند سراسر بغض و کینه باشد؛ که او، هم وامدار جلال است و هم پرده‌دار جمال!
hosainmohammadi17
محال است جنگی اتفاق بیفتد و در آن هیچ نقض قانونی نشود؛ خانه‌ای بمباران نشود؛ بی‌گناهی کشته نشود؛ اسیری شکنجه نشود؛ به زنی یا دختری تجاوز نشود!
کاربر ۸۶۵۹۱۷۷

حجم

۸۶۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۱۲ صفحه

حجم

۸۶۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۱۲ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان