وقتی آنها به بزرگسالی میرسند و از شرایط سوءاستفاده خارج میشوند، استراتژیهای دفاعیشان بهطور پیچیدهای با هستهٔ شخصیتشان درهم تنیده میشود که سخت و غیرقابل انعطاف شده است. کودک سازگار شونده، یک بزرگسال مبتلا به اختلال شخصیت شده است.
کاربر ۴۱۱۱۶۲۳
من همیشه همینطور بودهام.
کاربر ۴۱۱۱۶۲۳
بسیاری از این اختلالات ریشه در تجارب کودکی دارد که مشخصهٔ آن بیتوجهی، کشمکش، درگیری و سوءاستفادهٔ احساسی و مدلسازی رفتار بیمارگونهٔ بزرگسالان است. محققان در حیطهٔ روابط، سبک وابستگی ارتباطی را با رشد اختلالات شخصیتی ارتباط میدهند.
کاربر ۴۱۱۱۶۲۳
عجیب نیست که متوجه شویم فرد اسکیزوئید در زمان کودکی مورد غفلت واقع شده و نادیده گرفته شده است. به گونهای دیگر، فرد اسکیزوئید با چالشهای بزرگی سازگار شده یا در غیر اینصورت محیط کودکی آشفتهای را تجربه کرده است و درمییابد که آسودگی ناشی از تنهایی، برای او یک پادزهر است. گاهی اسکیزوئید به بزرگسالی میرسد. اینبار استراتژی سازگاری، به یک بُعد شخصیتی همچون سنگ تبدیل میشود. فرد اسکیزوئید که علاقهای به ارتباط ندارد و از دیگران بریده است، اکنون با همکارانش بیگانه میشود و از هرگونه رابطهٔ شخصی اجتناب میکند.
کاربر ۴۱۱۱۶۲۳
یکی از رشتههای تحقیقی در مورد اشخاص مبتلا به اختلالهای شخصیتی نشان میدهد آنها دارای مشکلات روانی، اجتماعی و شغلی هستند که با آن همزیستی پیدا کردهاند
کاربر ۴۱۱۱۶۲۳
بیماریها در مقابل معالجه بسیار مقاومند
کاربر ۴۱۱۱۶۲۳