به برادرت کمک کن قایقش را از آب بگذراند، قایق خودت نیز به ساحل خواهد رسید.
ـ ضربالمثل هندی
zohreh
مُردن
یک هنر است، مانند هرچیز دیگری.
من این کار را به طرز فوقالعادهای خوب انجام میدهم.
این کار را انجام میدهم چون احساس درد و بدبختی میکنم.
این کار را انجام میدهم چون احساس میکنم واقعی است.
Mahsa
«تو به یه راه خروج نیاز داری. همهچیز رو تویِ خودت نگه میداری. این برات خوب نیست.»
zohreh
«نمیخوام مثل هِمینگوِی باشی. هِمینگوِی آدم احمقی بود. میخوام هرچی رو به ذهنت میرسه بنویسی. اتفاقات زندگی روزمره، فکرت، احساساتت.»
zohreh
حتی نمیتونم خاطرهٔ لحظههای شاد رو از وسط خاطرههای دیگه بکشم بیرون.
zohreh
جالبه که چطوری بعضیوقتها اتفاقات بدیهی رو که داره میافته نمیبینی. فکر میکنی میدونی زندگی برای تو چی در نظر داره. تو فکر میکنی آمادهای. فکر میکنی میتونی از پسش بربیای. و بعدش... بووم، مثل یه صاعقه، یه چیزی از ناکجا میآد بیرون و یقهت رو میگیره وقتی که انتظارش رو نداری.
Mahsa
خیلی سخته درمورد ای کاشها و چی میشد اگهها فکر کنیم.
Mahsa
«اونهایی که دوستشون داریم واقعاً نمیرن و ما رو ترک نمیکنن.
Mahsa