بریدههایی از کتاب حزب اللهی افراطی
۴٫۱
(۱۶)
چه زیبا شهید زین الدین میفرماید: «ما افتخار میکنیم که با آمریکا دست و پنجه نرم کنیم و آرزومندیم که با آمریکا و اسرائیل درگیر شویم.» حاج احمد نیز میگفت: «قطعا، با اسرائیل وارد جنگ خواهیم شد.»
پدر موشکی ایران قربان آن سنگ قبر زیبایت که روی آن نوشتی اینجا کسی آرمیده است که آرزو داشت اسرائیل را نابود کند.
سلیمانا
کسی از من سؤال کرد که چرا نسبت به بسیاری از مسائل از رهبر تندروتر هستی؟! مگر نباید پشت سر رهبری بود و دچار افراط و تفریط نشد؟ حرف درستی بود ولی به یاد ابوذر غفاری افتادم. او هر روز در نزد عثمان، گله و شکایت میکرد تا سرانجام، عثمان تبعیدش کرد، اما علیعلیهمالسلام دست حسن و حسینعلیهمالسلام را گرفته بود تا به استقبال ابوذر برود. چه افتخاری میتواند برای ابوذر از این استقبال بیشتر باشد؟ علی علیهمالسلام با بدرقه ابوذر، میخواست نشان بدهد که ما تمام حرفهایت را تأیید میکردیم ولی خودمان نمیتوانستیم آنها را به زبان بیاوریم اما بسیاری از افراد چنین چیزی را درک نمیکنند و آه از این درک نکردنها...
آیا رهبری باید، شخصاً خود به تمامی میدانها وارد شوند؟ پس نقش ما چیست؟
سلیمانا
جان مرا صهیونیستها باید بگیرند. من مفت شهید نمیشوم. این را «حضرت عزرائیل» بداند
سلیمانا
با آواز، میتوان «ربنا» گفت، اما با پرواز، میتوان به «ربنا» رسید. بزرگترین اشتباه اجتماعی، خبط فرهنگی و خطای سیاسی هنرمندان در این است که میپندارند، میتوانند برای این انقلاب، ناز کنند. انقلاب اسلامی اولاً خودش ناز دارد و ثانیاً چیزی که زیاد دارد؛ خریدار ناز است. اگر مجبور به انتخاب شویم، ما ناز پرواز قشنگ شهدا را میخریم؛ بسیجیان خمینی و خامنهای را. اتفاقاً همین، دال بر این است که ما هنر را و جنس هنر را به خوبی میشناسیم که آن عزیز دوران، زیبا گفت: «شهادت، هنر مردان خداست.»
سینا
من ساعت دوزمانه نمیبندم که وقتم به «ساعت گرینویچ» تنظیم شده باشد. وقت ما مقدس است. این چند ساعتی که تا «ظهور» مانده، حیف که به بطالت بگذرد.
Meysamotahari
ما به برخی از رفتارهای «نیروی انتظامی» عادت داریم. مشابه این رفتار را بارها در مقابل سفارت خانهها دیدهایم. در کنار این رفتار، ناکارآمدی این نیرو را هم در کنترل اغتشاشات بعد از انتخابات سال ۸۸ دیدهایم اما هرگز نسبت به آن بیتفاوت نیستیم و نیروی انتظامی را هم با دقت و حساسیت بسیار زیاد نقد میکنیم و تا اصلاح شدن آن ساکت نمیشویم. چیزی که بارها باعث بروز تنش در ورزشگاه میشود، برخوردهای تند و دور از اخلاق و انسانیت برخی از مأموران نیروی انتظامی حاضر در آنجا بود. وقتی دانشجویان خود را برای حضور در بازی پرسپولیس و الاتحاد آماده میکردند، در این اندیشه بودند که از این فرصت برای نشان دادن حمایت خود از مردم مظلوم بحرین و نشان دادن اعتراض خود به رژیمهای سفاک آل سعود و آل خلیفه استفاده کنند. سیاسی یا غیر ورزشی دانستن این حرکت انقلابی و برخورد ظالمانه با این دانشجویان، یعنی سوزاندن این فرصت و هدر دادن زحمات و تلاشهای گروهی که با دغدغههای انسانی و اسلامی پا به عرصه گذاشتهاند. اگر با چنین حرکتی مخالفیم، شایسته نیست طوری با این افراد برخورد کنیم که لبخند بر لبان جنایتکاران آل سعود و آل خلیفه بنشیند. ما را با استادیوم کاری نیست. ما برای فوتبالی که بسیاری از ارزشها را از یاد جوانانمان برده است، ارزشی قائل نیستیم.
سینا
سالها قبلتر نیز حضرت روح الله، نقشه راه را اینگونه برایمان ترسیم کرد: «اصولا آنچه که باید در نظر گرفته شود خداست، نه مردم، اگر صد میلیون آدم، اگر تمام مردم دنیا یک طرف بودند و شما دیدید که همه آنها حرفی میزنند که بر خلاف حکم قرآن است، بایستید و حرف خدا را بزنید ولو اینکه تمام بر شما بشورند. انبیا هم همین طور عمل میکردند؛ مثلا موسی در مقابل فرعون مگر غیر از این عمل کرد؟
سلیمانا
من میترسم سردار! میترسم ما آنقدر حقوق شهروندی ابن ملجم را جدی بگیریم که باز هم «علی» تنها بماند. میترسم آنقدر برای سران فتنه محافظ بگذاریم که دیگر هیچکسی نماند تا از انقلاب محافظت کند.
سلیمانا
اما همۀ اتفاقات استادیوم آزادی دست به دست هم داد تا نگارنده به این نتیجه برسد که از بین تمام آن همه تماشاچی و خبرنگار و نیروهای یگان ویژه و عکاس و... فقط عدهای شیعۀ با غیرت هستند. همانها که دیگران با شعار «سیاسی برو بیرون» او را محکوم میکردند. جنگ آغاز شده است و عدهای هنوز در خواب ناز به سر میبرند. خط مقدم جنگ برای مایی که نمیتوانستیم پا به پای شیعیان بحرین، در منامه بجنگیم و یا در صنعا فریاد ارحل سر دهیم، استادیوم آزادی است. در همان روزهایی که خیلی تنها بحث مفیدشان آمدن یا نیامدن بازیکنان به لیگ مجیدی لابد احمدی روشنها و رضایینژادهای به کار علمی خود مشغول بوده و هستند اما آمدن و نیامدن یک فوتبالیست در این فوتبال نیم بند، آنقدر رسانههای ما را پر کرد که جایی برای تنفس رسانهای اهل علم و فنآوری نیست. واقعاً این همه رسانه لازم دارد فوتبال ما؟! و آیا این همه جوان ایرانی که برای اعتلای نام کشور، کار علمی میکنند، لایق هیچ رسانه مستقلی نیستند. این روزها دقیقا مصداق این شعر شدهایم:
«دیگر نه پلاک و نه جسد میبینیم
بعد از تو هنوز مستند میبینیم
دیگر خبر از روایت فتحات نیست
هر هفته دوشنبهها نود میبینیم»
سینا
آیا این عملی از سر بصیرت است؟! همه این مباحث تأکیدی بر مظلومیت جمهوری اسلامی در عرصه هنر بود اما باید بدانیم اصل انقلاب اسلامی از جنس هنر عاشوراست؛ پس مقتدر است. نه جمهوری اسلامی و نه انقلاب اسلامی اگر طلبکار نباشد، بدهکار هیچ هنرمندی نیست. آنجا که سخن از انقلاب اسلامی است، ما از موضع بالا سخن میگوییم. انقلاب اسلامی از هر هنری زیباتر است. اگر شکستن دل یک هنرمند، کار نادرستی است، دل این انقلاب و این ملت را هم نباید شکست. باید به همه هنرمندان ما آموخته باشد که «پرواز» بسی زیباتر از «آواز» است. با آواز، میتوان «ربنا» گفت، اما با پرواز، میتوان به «ربنا» رسید. بزرگترین اشتباه اجتماعی، خبط فرهنگی و خطای سیاسی هنرمندان در این است که میپندارند، میتوانند برای این انقلاب، ناز کنند. انقلاب اسلامی اولاً خودش ناز دارد و ثانیاً چیزی که زیاد دارد؛ خریدار ناز است. اگر مجبور به انتخاب شویم، ما ناز پرواز قشنگ شهدا را میخریم؛ بسیجیان خمینی و خامنهای را. اتفاقاً همین، دال بر این است که ما هنر را و جنس هنر را به خوبی میشناسیم که آن عزیز دوران، زیبا گفت: «شهادت، هنر مردان خداست.»
سینا
کسانی هستند که با نام آیه شریفه "لا یکلف الله نفسا الا وسعها" از انجام تکلیف فرار میکنند. گویی اینان پاسخ امام صادق (ع) را به سوالی در خصوص معنای کلمه وسع در این آیه شریفه نشنیدهاند که میفرمایند: «وسع یعنی به لحاظ درهم، تا آخرین درهم و به لحاظ خون، تا آخرین قطره خون.» باید باور کنیم که عافیت نشینی در مرام ما ممنوع است.
Meysamotahari
وقت ما مقدس است. این چند ساعتی که تا «ظهور» مانده، حیف که به بطالت بگذرد.
امیرحسین
حکایت ما در مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن، حکایت اهالی سرزمینی است که وقتی فهمیدند احتمال حمله ملخها به شهر وجود دارد، همایش ملخشناسی برگزار کردند. وقتی گفته شد ملخها به گندمزار نزدیک شدند، همایش بررسی عوارض حمله ملخ به کشتزارها را برگزار نمودند و وقتی گفتند ملخها گندم زارها را ویران کردند، همایش رفع عوارض بحران حمله ملخ گذاشتند. این در حالی است که عدهای باید اطراف شهر خندق میکندند، آتش روشن میکردند، سم میپاشیدند و یا برای مقابله با این جانوران به خارج از شهر میرفتند.» حالا حکایت ما هم، شبیه اهالی همین شهر است.
Meysamotahari
بهشت ما، در ترک تعلقات است ولی بهشت بسیاری از افراد در اثبات آن است.
امیرحسین
با کمی دقت و تأمل نیز در مییابیم که بیشتر آیاتی که قصهها در آن ذکر شدهاند، مکی هستند وتفاوت آیات مکی و مدنی در این است که آیات مکی، بیشتر دارای مضامین اعتقادی هستند. خداوند برای ایجاد باور و اعتقاد از قصه استفاده میکند و برای تکرار نیز از نگاه و زاویه دیگری به آن میپردازد ولی ما در کتابهای دانشآموزانمان برای اثبات خدا آنان را در بحثهای غیر منعطف فلسفی فرو میبریم.
نون والقلم
هر که طاووس اهل بهشت خواهد، جور فتنهها را نیز باید بکشد!
نون والقلم
در این غبارآلود تفرقۀ حزبالله و هرولۀ اغیار جمله سید مرتضای آوینی چه زیبا بر دل مینشیند که میگوید: «خون دادن برای امام خمینی زیباست، اما خون دل خوردن برای امام خامنهای از آن هم زیباتر است. از حق دفاع کردن نه افراط است و نه تفریط. ما باید حق را بشناسیم و از آن دفاع کنیم حتی اگر هزاران عنوان و برچسب بر پیشانیمان زدند.»
sarina
«شهادت، جانمایه انقلاب اسلامی است.»
heydar
حکایت ما در مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن، حکایت اهالی سرزمینی است که وقتی فهمیدند احتمال حمله ملخها به شهر وجود دارد، همایش ملخشناسی برگزار کردند. وقتی گفته شد ملخها به گندمزار نزدیک شدند، همایش بررسی عوارض حمله ملخ به کشتزارها را برگزار نمودند و وقتی گفتند ملخها گندم زارها را ویران کردند، همایش رفع عوارض بحران حمله ملخ گذاشتند. این در حالی است که عدهای باید اطراف شهر خندق میکندند، آتش روشن میکردند، سم میپاشیدند و یا برای مقابله با این جانوران به خارج از شهر میرفتند.» حالا حکایت ما هم، شبیه اهالی همین شهر است. وقتی حرف مبارزه به میان میآید، همیشه دینداران راحت طلب به جای کار فکری و جهاد به دنبال برگزاری جلسات دعا، زیارت و روضهاند و مسئولان غافل نیز هم، بیشتر تلاش میکنند تا به جای مقابله عملی با مشکلات با برگزاری همایش، سمینار و نشستها، رفع تکلیف کنند.
آمرلی
در این غبارآلود تفرقۀ حزبالله و هرولۀ اغیار جمله سید مرتضای آوینی چه زیبا بر دل مینشیند که میگوید: «خون دادن برای امام خمینی زیباست، اما خون دل خوردن برای امام خامنهای از آن هم زیباتر است. از حق دفاع کردن نه افراط است و نه تفریط. ما باید حق را بشناسیم و از آن دفاع کنیم حتی اگر هزاران عنوان و برچسب بر پیشانیمان زدند.»
heydar
بهقول شهید بیگلو: «دشمن منتظر غفلت و سستی ماست، استراحت بماند بعد از شهادت.»
آمرلی
در خاطرات شهید قدوسی مدیر مدرسه حقانی، قبل از انقلاب نقل شده است که او، گاهی برای آن که یک طلبه را به مبارزه و حرکت دعوت کند، یازده ساعت با او به گفتگوی رو در رو مینشسته است. هرچند انقلابی شدن مهمتر است، اما انقلابی ماندن آن مهمتر و سختتر است. بهشت ما، در ترک تعلقات است ولی بهشت بسیاری از افراد در اثبات آن است.
آمرلی
امام خامنهای فرمودند: «ببینید نیاز لحظه چیست؟ امروزه باید هنر را تمامعیار و با قالبی مناسب به میدان بیاورید تا اثرگذار شود؛ فعالیتهای فرهنگی را باید هدفمند نمود.»
آمرلی
امام خامنهای فرمودند: «ببینید نیاز لحظه چیست؟ امروزه باید هنر را تمامعیار و با قالبی مناسب به میدان بیاورید تا اثرگذار شود؛ فعالیتهای فرهنگی را باید هدفمند نمود.»
آمرلی
من و تو درست وسط یک میدان جنگ ایستادهایم و چه بخواهیم و چه نخواهیم، پذیرفتهایم که مسلمانیم و مسلمان دشمن دارد.
آمرلی
من و تو درست وسط یک میدان جنگ ایستادهایم و چه بخواهیم و چه نخواهیم، پذیرفتهایم که مسلمانیم و مسلمان دشمن دارد.
آمرلی
من و تو درست وسط یک میدان جنگ ایستادهایم و چه بخواهیم و چه نخواهیم، پذیرفتهایم که مسلمانیم و مسلمان دشمن دارد.
آمرلی
«ما همایش زده شدهایم. به جای کار عملی و برای مبارزه با دشمن مدام سمینار، گردهمایی و نشست برگزار میکنیم.
آمرلی
حجم
۱۲۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۱۲۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
قیمت:
۵,۵۰۰
تومان