بریدههایی از کتاب فیزیک و طبیعت
۳٫۲
(۵)
در نهایت به این نتیجه میرسیم که آن قوانین طبیعی که نظریهٔ کوانتوم به شکل ریاضی تدوین میکند، دیگر با ذرّات بنیادین سر و کار ندارد و فقط با دانش ما از این ذرّات سر و کار دارد. در ضمن دیگر نمیتوان از وجود عینی این ذرّات در فضا و زمان پرسید، چون تنها به فرایندهایی میتوان به عنوان حادثشونده اشاره کرد که نمایشگر تعامل ذرّات با دستگاه فیزیکی دیگر، مثلاً با دستگاه اندازهگیری باشند.
پس امروزه حقیقت عینی ذرّات بنیادین، به گونهای حیرتانگیز پراکنده شده است. این پراکندگی به دلیل رسیدن به ابهامِ همراه با مفهومی تازه و ناقص یا مفهومی تدویننشده از حقیقت نیست؛ دلیل آن سادگی و شفافیت دستگاهی ریاضی است که دیگر رفتار ذرّات بنیادین را وصف نمیکند، بلکه دانستههای ما را بررسی میکند
محسن
در این باره گفتهاند که عصر فنّاوری، علاوه بر دگرگونیهای بنیادینی که در محیط اطراف و در شکل زندگی ما ایجاد کرده است، تفکر ما را هم به صورت خطرناکی تغییر داده است. ریشهٔ تمامی بحرانهایی که زمانهٔ ما را فرا گرفته است و مثلاً در هنر مدرن نیز بیان میشود همینجاست. درست است، این اعتراض بسیار دیرینهتر از فنّاوری و علم نوین است
محسن
در این باره گفتهاند که عصر فنّاوری، علاوه بر دگرگونیهای بنیادینی که در محیط اطراف و در شکل زندگی ما ایجاد کرده است، تفکر ما را هم به صورت خطرناکی تغییر داده است. ریشهٔ تمامی بحرانهایی که زمانهٔ ما را فرا گرفته است و مثلاً در هنر مدرن نیز بیان میشود همینجاست. درست است، این اعتراض بسیار دیرینهتر از فنّاوری و علم نوین است
محسن
عبارت «بشر معاصر تنها با خود مواجه است» در عصر فنّاوری بیش از پیش صادق است. بشر در گذشته تصور میکرد تنها طبیعت را در برابر خود دارد. انواع جانوران مختلف در طبیعت میزیستند و طبیعت گسترهای بود که بنا بر قوانین خاص خود عمل میکرد؛ قوانینی که انسان ناگزیر از تطبیق خود با آنها بود. اکنون اما، جهانی داریم که انسان آن را به حدی دگرگون کرده است که تنها با ساختههای دست بشر مواجه میشویم، یعنی تنها خود را میبینیم... چه با ابزار زندگی روزمره سر و کار داشته باشیم، غذایی دستگاهپخته بخوریم یا در طبیعتی که انسان دگرگون کرده است سفر کنیم. درست است که این روند در کل جهان به انجام نرسیده، اما در نواحی دستنخورده نیز قوای برتر انسان دیر یا زود دخالت خواهد کرد.
محسن
از همان ابتدا، درگیر بحث میان طبیعت و بشر هستیم، بحثی که علم تنها یکی از جنبههای آن است. به همین دلیل تقسیمبندی رایج جهان به ذهنیت و عینیت، به دنیای درون و برون و به جسم و روان، دیگر کافی نیست و برای ما مشکلزا شده است. حتی در علم نیز، هدف از تحقیق دیگر شناخت طبیعت نیست، شناخت کاوش بشر در طبیعت است.
محسن
البته معادلات نوین ریاضی، دیگر وصفکنندهٔ طبیعت نیستند، تنها شناخت ما را از طبیعت بیان میکنند. ناگزیر شدیم توصیف طبیعت را که برای قرون متمادی هدف مشخص علم دانسته میشد کنار نهیم.
محسن
در گذشته، جهان به فرایندهایی عینی در فضا و زمان و به ذهنی که آن را میبیند تقسیم میشد. به کلام دیگر، تمایز دکارتی میان نفس یا عامل اندیشنده و جسم یا موضوع اندیشه بود. اما این، دیگر آغازگاه مناسبی برای درک ما از علم نوین نیست. دریافتهایم که علم در حال حاضر شبکهٔ روابط انسان و طبیعت را مطالعه میکند، یعنی چهارچوبی را بررسی میکند که ما را -که موجود زنده هستیم- تابع طبیعت کرده است. چهارچوبی که ما -که انسان هستیم- موضوع تفکر و عمل خود کردهایم. علم دیگر هنگام رویارویی با طبیعت، خود را شاهد عینی نمیداند، بازیگر تعامل انسان و طبیعت میداند.
محسن
قوای مادی بشر در ظاهر به شکل نامحدودی توسعه یافتهاند. این رشد سبب شده بشریت خود را در موقعیتی همتای یک ناخدا بیابد. کشتی این ناخدا با آهن و فولاد تقویت شده است، به حدی که آهنربا شمال را نشان نمیدهد بلکه فقط به آهن کشتی واکنش نشان میدهد. هدایت کشتی به سوی یک هدف ممکن نیست و باد و امواج آن را به همهسو میبرند. اما خطر تنها تا زمانی باقی خواهد ماند که ناخدا درنیافته باشد که آهنربا به میدان مغناطیسی زمین جواب نمیدهد. لحظهای که این را بفهمد، نیمی از خطر رفع شده است. ناخدایی که نخواهد سرگردان بماند و هدفی شناختهشده (حتی ناشناخته، اما یک هدف) داشته باشد، راهی برای تعیین جهت کشتی پیدا میکند
محسن
حجم
۱۷۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۱۷۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
۴۲,۰۰۰۳۰%
تومان