قصه علم هم قصه نور است کسی دلش نورانی باشد بهتر علم را فهم می کند
حامیم
داستان علم از قلب شروع می شود
حامیم
نوشتهٔ در یک کتاب اخلاقی شاید آنقدر تأثیر نداشته باشد نسبت به آن که در سیره یک بزرگی آن را مشاهده می کنیم.
حامیم
و خدا نورش را تمام خواهد کرد هرچند کافران را خوش نیاید.
حامیم
آنان با چشم خود میدیدند که ستمکاران به زشتکاری و فساد پرداختهاند و باز منعشان نمیکردند و این سکوت به خاطر علاقهٔ به مال بود که از آنان دریافت میکردند و نیز به خاطر ترسی بود که از آزار و تعقیب آنان به دل راه میدادند در حالی که خدا میفرماید: از مردم نترسید و از من بترسید و میفرماید: مردان مؤمن دوستدار و رهبر و عهدهدار یکدیگرند همدیگر را امر به معروف و نهی از منکر میکنند.
حامیم
خدا میفرماید: از مردم نترسید و از من بترسید
حامیم