بریدههایی از کتاب تو، تویی؟! داستانهای کوتاه و شگفتانگیز؛ جلد سوم
۴٫۶
(۲۷)
به محض اینکه کاری در جهت منافع کسی انجام میدهید،
نه تنها او به شما فکر میکند، بلکه خداوند هم به شما فکر میکند.
negin
سایرین میتوانند مرا موقتا متوقف سازند، اما «من» تنها کسی
هستم که میتوانم خودم را برای همیشه متوقف سازم.
زیگ زیگلار
VIIRoad
زندگی به ما میآموزد که عشق خیره شدن به یکدیگر نیست،
بلکه با هم به یکسو نگریستن است.
آنتوان دوسِنت اگزوپری
M.J
به محض اینکه کاری در جهت منافع کسی انجام میدهید،
نه تنها او به شما فکر میکند، بلکه خداوند هم به شما فکر میکند.
پاراما هانسا یوگاناندا
ثنا
زندگی واقعی شما زمانی است که کاری برای کسی انجام دهید
که توان جبران محبت شما را نداشته باشد.
بنجامین فرانکلین
VIIRoad
خداوند، انسانها را به آبهای عمیق میبرد،
نه بهخاطر غرق شدن بلکه به خاطر تطهیر شدن.
عاطفه
خداوندا! اگر تکهای زندگی میداشتم، نمیگذاشتم حتی یک روز از آن سپری شود بیآنکه به مردمانی که دوستشان دارم، نگویم که عاشقتان هستم
m.n
چقدر خندهداره که یک ساعت عبادت طولانی به نظر میاد، ولی دو ساعت فیلم دیدن به سرعت میگذره!
.
هی مرد! یک روز دیگر شروع شده. امروز دوست داری شادی را انتخاب کنی یا غم را؟ خیلی جالب است! چون هر روز تصمیم میگیرم شادی و سرور را انتخاب کنم.»
VIIRoad
ما انسانها در واقع با کمک کردن به همدیگر، به نوعی به خود کمک میکنیم.
M.J
اگرچه یک شبه به موفقیت رسیدم؛ اما همین یک شب،
سی سال به درازا کشید!
ری کراک
(بنیانگذار رستورانهای زنجیرهای مکدونالدز)
VIIRoad
نگذار زنجیره عشق و محبت به تو ختم بشه!»
فاطمه
محبّت همهچیز را شکست میدهد ولی خود شکست نمیخورد.
عاطفه
به محض اینکه کاری در جهت منافع کسی انجام میدهید،
نه تنها او به شما فکر میکند، بلکه خداوند هم به شما فکر میکند.
پاراما هانسا یوگاناندا
.
وقتی جوان بودم، آدمهای زرنگ را تحسین میکردم،
حالا که پیر شدهام آدمهای مهربان را تحسین میکنم.
ابراهام شل
.
پشتکار
از «وینستون چرچیل» درخواست شد تا در یک مدرسه ابتدایی که خود او زمانی در آن تحصیل میکرد، سخنرانی کند. مدیر مدرسه به دانشآموزان گفت که متفکر دنیای غرب، تا دقایقی دیگر برایتان سخنرانی خواهد کرد؛ و به آنان پیشنهاد کرد که قلم و کاغذ به دست گرفته و سخنان او را یادداشت کنند.
وینستون چرچیل پس از آنکه پشت تریبون قرار گرفت، نگاهی به اطراف خود کرد و گفت:
«هیچوقت، هیچوقت و هیچوقت تسلیم نشوید!»
سپس رفت و در جایش نشست.
دنیا از آن کسانی است که برای تصاحب آن با خوشخُلقی و
ثبات قدم، گام برمیدارند.
چارلز دیکنز
حسین آقا
خدا وجود دارد، فقط مردم به او مراجعه نمیکنند! برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد.
.
برای کسی که شگفتزده خود نیست، معجزهای وجود ندارد!
اشنباخ
.
خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباسهایی در کمد داشتی، بلکه خواهد پرسید به چند نفر لباس پوشاندی؟
.
موفقیت یعنی تمرکز
روزگاری، مردی پیکانساز در دهکدهای کوچک در هند زندگی میکرد. یک روز وقتی مشغول ساخت و پرداخت دقیق تیر در کارگاهش بود، سپاهیان شاه از آنجا گذر کردند... سپاهیان از کنار او عبور نمودند و او حتی، سر خود را هم بلند نکرد!
یکی از فرزانگان دهکده، که این صحنه را دیده بود، از پیکانساز پرسید: آیا سپاهیان پادشاه را ندیدی؟
پیکانساز با تعجب پاسخ داد: کدام سپاهیان؟!
آن مرد فرزانه، بلافاصله در برابر او تعظیم کرد و گفت: تو مرشد منی.
نتیجه:
حسین آقا
من سرد و گرم زندگی را بسیار چشیدهام و به این نتیجه رسیدهام که راز زندگی در چهار کلمه خلاصه میشود:
۱ـ اوّلین کلمه «اندیشیدن» است؛ یعنی همیشه به ارزشهایی فکر کن که دلت میخواهد زندگیات را بر پایه آنها بسازی.
۲ـ دومین کلمه «باور داشتن» است؛ یعنی وقتی همه آن ارزشها را مشخص کردی، حالا خودت را باور کن.
۳ـ سومین کلمه «در سر داشتن رؤیا» است؛ یعنی رؤیای رسیدن به خواستههایت را در سر داشته باش.
۴ـ چهارمین و آخرین کلمه «شهامت» است؛ یعنی وقتی که خودت را باور کردی و به ارزش وجودی خودت کاملاً پی بردی، حالا نوبت به آن میرسد که با شهامت هرچه تمامتر، رؤیاهایت را به واقعیت تبدیل کنی.
آن پیرمرد کسی جز «والت دیسنی» (بنیانگذار شرکت بزرگ و موفق دیسنیلند) نبود.
حسین آقا
چقدر خندهداره که یک ساعت خلوت کردن با خدا طولانی و طاقتفرساست، ولی ۹۰ دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد میگذره!
Sobhan Naghizadeh
چقدر خندهداره که یک ساعت عبادت طولانی به نظر میاد، ولی دو ساعت فیلم دیدن به سرعت میگذره!
Sobhan Naghizadeh
چقدر خندهداره که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمون به وقت اضافی میکشه لذت میبریم و از هیجان تو پوست خودمون نمیگنجیم، اما وقتی مراسم دعا و نیایش طولانی میشه شکایت میکنیم و آزردهخاطر میشیم!
.
چقدر خندهداره که خوندن یک صفحه یا حتی بخشی از کتاب آسمانی سخته، اما خوندن صد سطر از پرفروشترین کتاب رُمان آسونه!
.
خداوند از تو نخواهد پرسید که خانهات چند متر بوده، بلکه خواهد پرسید به چند نفر در خانهات خوشامد گفتی؟
.
دو راهب در سفری زیارتی به رودخانهای رسیدند و در آنجا دختری زیبارو را با لباسی فاخر دیدند که نمیدانست چگونه از رودخانه عبور کند. یکی از آن دو راهب، بیآنکه کلامی بر زبان آورد، او را به پشت گرفت و از عرض رودخانه گذراند و در آن سوی رودخانه او را بر زمین گذاشت. پس از آن، هر دو راهب به راهشان ادامه دادند.
ساعتی بعد، راهب دیگر لب به شِکوه گشود: «دست زدن به آن زن، خلاف احکام است. چرا خلاف قوانین راهبان رفتار کردی؟!»
راهبی که آن عمل را انجام داده بود، سکوت کرد و به راهش ادامه داد... اما راهب دیگر همچنان شکوه میکرد. همین امر سبب شد که او سکوت خود را بشکند و اینچنین بگوید:
«من او را یک ساعت پیش در کنار رودخانه به زمین گذاشتم، ولی تو هنوز او را به دوش داری!»
حسین آقا
وقتی جوان بودم، آدمهای زرنگ را تحسین میکردم،
حالا که پیر شدهام آدمهای مهربان را تحسین میکنم.
ابراهام شل
Sobhan Naghizadeh
حجم
۱۰۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۵۸ صفحه
حجم
۱۰۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۵۸ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان