بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب غوغای خموش | طاقچه
تصویر جلد کتاب غوغای خموش

بریده‌هایی از کتاب غوغای خموش

نویسنده:آرمان آرین
انتشارات:نشر موج
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأی
۵٫۰
(۱)
تقدّسِ هر چه واژه هست، از توست‌ای یکتاخدای جهان‌ها.
چڪاوڪ
تنگی دلِ من این شب‌ها چه اسرارآمیز شده است؛ گویی دستی قوی پنجه، چنگ بر من انداخته یا بر سینه‌ام می‌فشارد. ای تابناک بی‌سایه؛ ببخش و یاری بده به منی که همیشه محتاج توام. ای نیرومندِ محکم برجای نشسته، سنگدلی‌ام را چنان نرم کن که رستگاری‌ام در آن باشد.
چڪاوڪ
تنها خداست که ارزش اندیشیدن دارد. دیگر چیزها نیز همه از او مایه می‌گیرند که قابل اندیشیدن می‌شوند. این را به یقین دریافته‌ام، حتی همین واژه‌ها نیز «این... را... به... یقین... دریافته‌ام» اگر ارزشی دارند از اوست. و این قلم و کاغذ و خودِ تویی که این‌ها را می‌خوانی...
چڪاوڪ
کلامِ تو، گنجِ من است و تو پروردگارِ گنج‌هایی؛ و تو یگانه گنجورِ بی‌پایان هستیِ خویشی. سرودن برای تو باد ای سرودبانِ در خورِ ستایش؛ و بیداری از پیِ خفتن، نصیب تو باد ای بجامانندهٔ تنها و شگفت. من چه هستم؟! جز سایه‌ای در پیِ ابری گذرنده و شتابان، برآمده از آب و روینده از خاک... زمان در پنجهٔ نیروی توست و من همچون مکان، بی‌اختیارِ جهانِ خطیرِ توام. چگونه شد که «تو» آفریدی و «من» شدم؟! پرسش درون توست و پاسخ درون تو. چه کسی می‌پرسد؟! چه کسی می‌اندیشد؟! چه کسی در پاسخ درنگ می‌کند؟!... جز تو! تویی که در آسمانی و زمین سرشار از توست.
چڪاوڪ
تویی که در زمینی و آسمان بارور ز توست. ای لایتناهی که هر چه بیشتر به تو می‌اندیشم، وسیع‌تر می‌شوی و هر چه بیشتر به تو می‌اندیشم، ژرف‌تر می‌شوم؛ این است که در می‌مانَم از تو؛ وا می‌مانَم از خود! چیست این روانِ بلندِ بی‌پایانِ تو که چشم را یارای پیمودنِ راه‌های تو نیست. و ما همه در راهِ مدّوری چرخانیم و حیرانِ واژگانِ تو که گنجی‌ست ورای جهان‌ها. عبرت ناگیرندگانیم؛ بی‌خِردان افسوس خورانیم؛ و تو یگانه‌ای در میان گنج‌هایی که در توست و اینگونه تو در خویشتنِ خویش، یگانه گنجِ جهان‌هایی.
چڪاوڪ
ابرها سخنان مرا آسانتر از آدمیان باور می‌کنند! راه من، سایه روشن است. بوی خاک می‌گوید که آنگاه که باران بزند او نیز به من اعتماد خواهد داشت بیش از آدمیان. و امواج نیز که حتی به ماه باج می‌دهند اگر توان خواندن داشتند انکار نمی‌کردند. اینک خداست که می‌داند من چه‌ها در دل می‌پرورم و چه می‌نویسم. منی که در پیچ پیچ جهانی مستغرق‌ام که خدای را دارد. خداوندی که بیماری کاینات را پیش از آفرینش دانست و نیشتری بر آن زد و آن را گشود تا جاودانه درمان شود. بی‌تردید همه چیز ارزشش را داشت که چنین هزینهٔ بیکرانی در ماجرای جهان‌ها پیموده شود.
چڪاوڪ

نوع

حجم

۲۹۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

نوع

حجم

۲۹۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

قیمت:
۶۹,۰۰۰
تومان