جملات زیبای کتاب کارناوال وحشت | طاقچه
تصویر جلد کتاب کارناوال وحشت

بریده‌هایی از کتاب کارناوال وحشت

انتشارات:نشر موج
امتیاز
۴.۳از ۳۶ رأی
۴٫۳
(۳۶)
این دلقک‌ها نیستن که ترسناکن، این‌که ما هیچ چیزی در مورد ذات آدمایی که این‌جا باهاشون گیر افتادیم نمی‌دونیم ترسناکه!»
الکسا
«چه هدفی؟ زندگی همینه. بمون و لذت ببر، بمیر و فراموش شو.»
الکسا
آدم وقتی تو شرایط سخت قرار می‌گیره تازه می‌فهمه چیزایی که قبلا براش مهم بود چقدر می‌تونه بی‌اهمیت به‌نظر برسه.
Amirhosein
زندگی بعد از مرگ؟ می‌خوای نظر منو بدونی؟ همه‌اش ساخته و پرداختهٔ ذهن گذشتگان و افرادیه که نمی‌تونستن ناامیدی و وحشت از مرگ رو تحمل کنن! برای همین دنیایی ساختن و شروع به داستان‌سرایی درمورد زندگی پس از مرگ کردن. مرگ آخر راهه! قرار نیست بعدش واسه‌مون جایی فرش قرمز پهن کنن برندا!»
الکسا
انسان هیچ‌وقت به داشته‌هاش قانع نیست. همیشه می‌خواد جای دیگران باشه چون از نظرش زندگی دیگران خیلی بهتر از زندگی خودشه. غافل از این‌که نمای زندگی بقیه فقط یه ویترین پرزرق و برقه که پشتش هیچی نیست. مثل یه جعبهٔ کادویی لوکس و خوش‌آب و رنگ که باعث می‌شه هرکسی بهترین حدس‌ها رو درموردش بزنه اما در حقیقت پشت اون ظاهر لوکس و غلط‌انداز چیزی جز پوچی نیست...
فرشته
انسان‌هایی مثل ما هرگز قدر داشته‌هاشون رو نمی‌دونن، هرگز نمی‌دونیم چه چیزاهایی داریم تا این‌که از دست‌شون می‌دیم، اون‌موقع می‌فهمیم چه چیزهایی رو از دست دادیم... چیزهایی که حالا تبدیل به حسرت شده بودن.
Hasti.765
انسان هیچ‌وقت به داشته‌هاش قانع نیست.
کاربر ‹میـــرانا›
کاش می‌شد فکر نکرد، کاش می‌شد برای چند ساعت هم که شده مغز رو خاموش کرد! کاش صدای ذهنم خفه می‌شد!
کاربر ‹میـــرانا›
وقتی موریانه به پیکرهٔ یه مجسمهٔ چوبی بزنه، هرچقدر اون مجسمه بزرگ باشه اما بازم آسیب‌پذیر شده و هر لحظه ممکنه فرو بریزه...
کاربر ‹میـــرانا›
«امروزه دیگه کی وفاداره؟»
SAFA
«آدما یه مشت تنوع‌طلب مزخرفن!»
کاربر ‹میـــرانا›
«آدما بعضی وقتا می‌تونن بد بشن. زندگی منصفانه نیست.»
کاربر ‹میـــرانا›
گاهی آدم به جایی می‌رسه که می‌بینه عمرش رو صرف چیزای پوچی کرده. به جایی می‌رسه که می‌گه اگه می‌تونستم برگردم به اون زمان از وقتم استفاده‌های بهتری می‌کردم.
کاربر ‹میـــرانا›
انسان‌هایی مثل ما هرگز قدر داشته‌هاشون رو نمی‌دونن، هرگز نمی‌دونیم چه چیزاهایی داریم تا این‌که از دست‌شون می‌دیم، اون‌موقع می‌فهمیم چه چیزهایی رو از دست دادیم... چیزهایی که حالا تبدیل به حسرت شده بودن.
کاربر ‹میـــرانا›
زمان هرگز به عقب برنمی‌گشت... و این تلخ‌ترین حقیقتی بود که تا به حال باهاش مواجه شده بودم.
کاربر ‹میـــرانا›
ترس از گرسنگی از خود گرسنگی بدتر بود.
میم الف
ناامید که بشیم یعنی مرگ رو پذیرفتیم.
کاربر ‹میـــرانا›
«این‌قدر تو خودت نریز تو هم آدمی قرار نیست همیشه تو خودت بریزی. اگه درد داری داد بزن.»
کاربر ‹میـــرانا›
ترس نقطه ضعفت می‌شه و همه یاد می‌گیرن چطور باید تورو بترسونن پس نذار هیچ‌وقت کسی بفهمه از چیزی ترسیدی.
کاربر ‹میـــرانا›
«نیاز نیست با خشونت خودتو ثابت کنی. گاهی وقتا برعکسش بیشتر ارزشت رو بالا می‌بره.»
کاربر ‹میـــرانا›
نمی‌شه هیچی بعدش نباشه. مگه می‌شه زندگی این‌قدر پوچ باشه؟ به همین سادگی؟ به دنیا بیایم و بمیریم؟ پس هدف چی می‌شه؟
کاربر ‹میـــرانا›
پول کثیف آدمارو هم کثیف می‌کنه...
کاربر ‹میـــرانا›
آدم وقتی تو شرایط سخت قرار می‌گیره تازه می‌فهمه چیزایی که قبلا براش مهم بود چقدر می‌تونه بی‌اهمیت به‌نظر برسه.
کاربر ‹میـــرانا›

حجم

۲۵۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۴۶ صفحه

حجم

۲۵۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۴۶ صفحه

قیمت:
۷۸,۰۰۰
۳۹,۰۰۰
۵۰%
تومان