بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب روان‌شناسی کاهش وزن دکتر احمد حلت | طاقچه
کتاب روان‌شناسی کاهش وزن دکتر احمد حلت اثر احمد حلت

بریده‌هایی از کتاب روان‌شناسی کاهش وزن دکتر احمد حلت

۴٫۳
(۹)
استاد نگفت چاقی و چربی اضافه را دوست داشته باش! گفت دشمنش نباش! بودنش را به عنوان یک واقعیت بپذیر و خودت را با آن یکی ندان! یعنی به خودت نگو من چاق و بدهیکل و بی‌ریختم! بلکه بگو یک سری چربی‌هایی اضافی در بدن من وجود دارد. خودت را با چربی‌هایت یکی ندان!
امیررضا مزیدابادی فراهانی
در روانشناسی لاغری دکتر حلت که مدل اصلی آن «اَکت» است گفته می‌شود، سعی نکن از چاقی فرار کنی! به سمت لاغری هم پناه مبر! از مبارزه با چربی یا اجتناب و فرار از آن دست بردار. کلا روش مبارزه‌ات با چاقی را متحول ساز! به جای درگیر ساختن خود با مساله‌ای که از ابتدا هم مساله نبوده، روی ارزش‌های زندگی‌ات متمرکز شو و در راستای این ارزش‌ها هدف‌های ارزشمند برای خودت تعریف کن. برای رسیدن به این هدف‌ها تلاش کن. خواهی دید از دل این تلاش ها، ضمن اینکه شادی و رضامندی لحظه به لحظه زندگی نصیبت می‌شود، نتایج فرعی و جنبی مثل تناسب اندام و سلامتی هم خود به خود بدست می‌آید.
احسان رضاپور
بدن برای تولید انرژی همان اول سراغ چربی‌های ذخیره نمی‌رود. این چربی‌ها برای روز مبادا و روزگار قحطی هستند. بدن نخست برای تامین انرژی سراغ کربوهیدرات‌ها می‌رود. اگر کربوهیدراتی نبود آن وقت دست به دامان پروتئین‌ها می‌شود. در انتها اگر باز هم از پروتئین‌های چیزی گیرش نیامد به سراغ بانک چربی‌ها می‌رود که همان طوری که اشاره شد آب کردن و سوزاندشان برای بدن سخت‌تر از پروتئین و کربوهیدرات‌هاست!
احسان رضاپور
اگر یاد بگیریم ذهن آگاهانه، یعنی با هشیاری کامل و بدون قضاوت و پیشداوری و با مهربانی و عطوفت اتفاقات بدن خودمان را شاهد باشیم، در این صورت خیلی سریع می‌توانیم بفهمیم که غذاهای مضر چه بلایی بر سرما می‌آورند و چه وقت واقعا گرسنه هستیم و چه هنگام بایددست از خوردن بکشیم.
احسان رضاپور
اگر بخواهی هفته‌ای یک کیلو کم کنی باید هر روز ۱۰۰۰ کالری بیشتر از مقدار کالری ورودی به بدنت بسوزانی! برای این کار دو راه داری! یا غذای ورودی به بدن را کم کنی یا اینکه با افزایش تحرک و فعالیت بیشتر، کالری بیشتری بسوزانی!
احسان رضاپور
مهم نیست کاری که می‌کنم سخت است یا ساده! مهم این است که باید مرحله به مرحله جلو بروم تا به نتیجه برسم.
Eli
تصور نادرست بعدی در مورد رژیم‌های لاغری این است که خیلی‌ها گمان می‌کنند اتفاق لاغری باید شبیه اتفاق چاقی، در بدن به صورت ناخودآگاه و در بی‌خبری آنها و خلاصه به شکل ناآگاهانه رخ دهد. یعنی براین باورند که اگر هر روز وزن خود را اندازه بگیرند و مقدار غذاهایی که می‌خورند و فعالیت‌های کالری سوز خود را ثبت کنند، کار بیهوده‌ای انجام می‌دهند و موقعی که متوجه شوند کاهش وزن ندارند، رژیم لاغری خود را رها می‌کنند.
ع
بنابراین از چسبیدن و پرستیدن یک رژیم لاغری خاص درست بردارید و همیشه به خاطر داشته باشید که شما برده و اسیر رژیم لاغری خود نیستید. آن را برای به عنوان یک برنامه کاهش وزن انتخاب کرده‌اید و هر وقت که اراده کنید می‌توانید آن را متوقف سازید.
ع
وقتی یک رژیم لاغری می‌گوید با کاهش این مقدار کالری در روز می‌توانید آخر هفته این مقدار وزن کم کنید، همه این‌ها با این فرض است که رفتار سسیستم گوارش، سیستم غدد و ترشح هورمون‌ها و همینطور سرعت سوزاندن کالری در بدن انسان قابل پیش بینی است. حال آنکه در واقعیت امر چنین نیست. بی‌نظمی هورمونی در بعضی افراد باعث می‌شود متابولیسم یا سرعت سوخت و ساز انرژی در بدن آنها فرق کند. در نتیجه وقتی آخر هفته برای وزن کردن خودتان روی ترازو می‌روید منتظر اعداد غیر قابل پیش بینی هم باشید. یعنی عددی که روی ترازو ظاهر می‌شود باعث نشود شما نسبت به درستی و اعتبار رژیم غذایی‌تان دچار تردید شوید.
احسان رضاپور
درست است که ما این توانایی را داریم که احساسات خود را درک و تجربه کنیم؛ اما در عین حال «خود واقعی ما» چیزی بیشتر از این احساسات است. ما شبیه آسمانی هستیم که احساسات شبیه ابرها داخل آن ظاهر و ناپدید می‌شوند. خود واقعی ما شبیه لیوانی است که داخل آن گاهی آب انار، زمان آب لیمو و زمانی حتی خاکستر ریخته می‌شود. با همه این‌ها ما خود لیوان هستیم نه محتویات داخل آن که گذری‌‌اند و می‌آیند و می‌روند.
احسان رضاپور
ما آدم‌ها به خاطر افکار توجیه‌گر و چاق کننده، هیجانات شدید ناراحت کننده، حس‌های تنی آزاردهنده و عادت‌های رفتاری نادرست، بی‌آنکه بدانیم ناخودآگاه بیشتر از اندازه مورد نیاز بدنمان غذا می‌خوریم و به همین دلیل ساده هم چاق می‌شویم.
احسان رضاپور
ولی در روزگار کنونی، اکثر آدم‌ها غذا را نه به عنوان منبعی برای زنده ماندن، بلکه به عنوان چیزی شادی بخش و لذت آفرین می‌بینند،
کاربر ۲۵۵۱۷۳۶
پژوهش‌ها نشان داده که خوردن غذاهای چرب و شکردار، شیمی مغز را مشابه مصرف مواد مخدر تغییر می‌دهند. البته همه می‌دانیم که پیتزا ماده مخدر نیست، اما خوردن پیتزا باعث می‌شود که مغز ما در آینده پیتزای بیشتری را طلب کند و شما پیتزاخورتر شوید! مبتدی: پس اگر ما عاشق خوردن غذاهای ناسالم و چرب و شکری و پرنمک هستیم دلیلش این است که مغز ما دارد به ما خیانت می‌کند و درواقع مراکز پاداش مغز ما، هنگام خوردن این غذاهای ناسالم اما خوشمزه فعال‌تر می‌شوند و با آزادساختن مواد شیمیایی شادی بخش به ما پاداش هم می‌دهد. از سوی دیگر اگر به زور و به واسطه قوانین رژیم لاغری، موقتا خوردن این خوراکی‌های زیان بخش را ترک کنیم، باز در آینده چون خوردن آنها برای مغز خوشمزه‌تر از قبل است، در نتیجه به محض اینکه حواسمان نباشد لغزش می‌کنیم و دوباره پرخوری مان شروع می‌شود. در نتیجه ما همیشه در مسابقه رژیم لاغری بازنده هستیم. چرا که دشمن درونی داریم! چطور می‌توان چیزی را ترک کرد که همه وجود ما برای خوردن آن التماس می‌کند؟
Akram Rezaie
خوردن یک واکنش رفتاری است که اگر غلط باشد به بدن آسیب می‌رساند و حس‌های بدنی ناخوشایند را ظاهر می‌سازد و اگر سالم و درست باشد، فرد به نشاط و رضامندی از زندگی دست می‌یابد.
Eli
این وسوسه چه کنم؟ استاد: مشکل نخست اسم و برچسبی است که برای توصیف این وضعیت روی خود می‌گذارید. شما زندانی محکوم به اجرای سخت گیرانه رژیم لاغری خود نیستید. شما این برنامه کاهش وزن را انتخاب کرده‌اید، چرا که با ارزش‌های مهمی که در زندگی برایتان اهمیت دارند همخوان است و باعث رضامندی بیشتر شما از زندگی‌تان می‌شود. شما چون با اراده و «ذهن آگاهی» برنامه لاغری را انتخاب کرده‌اید، داوطلبانه پای رنج و ناراحتی‌های آن هم ایستاده‌اید. خود را قربانی دیدن و محکوم برنامه لاغری إحساس کردن، یک باور اشتباه نادرست است که تقریبا امید به ادامه برنامه و رسیدن به نتیجه را از فرد می‌گیرد و او را در مارپیچ رو به پائین شکست رژیم قرار می‌دهد. فکر مخرب: من شبیه یک محکوم زندانی
کاربر ۱۱۳۴۴۵۶

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۷۸ صفحه

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۷۸ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد