من پسر پرچم ایرانم، من برادر مردم ایرانم.»
Alireza.Izadi
زندگی زیباست، ای زیباپسند
زندهاندیشان به زیبایی رسند
آنقدر زیباست این بیبازگشت
کز برایش میتوان از جان گذشت
Alireza.Izadi
«ای کاش بدنم تکهتکه شود، خونم به تمام وسعت ایران پاشیده شود و من فدایی تکتک مردم ایران شوم.»
میگفت «اصلاً نمیخواهم جسدی باقی بماند که دفن شود. دوست دارم خونم بعد از من، پاسدار این وطن و این مردم باشد.»
Alireza.Izadi
افتخار میکنم که مردانه جنگیدیم. شبها به اتفاق دوران، سعیدی، سپیدموی و ضرابی در آشیانه میخوابیدیم تا هر لحظه نیاز باشد در دسترس باشیم.
Alireza.Izadi
مادرم میگفت «وقتی حسین را باردار بودم، یک زن اهل بصیرت گفت: فرزندت پسر است. او را آسمان از تو میگیرد.»
Alireza.Izadi
اگر من شهید شوم، دلم میخواهد به تعداد مردم وطنم شوم. در این صورت است که از مرگ لذت میبرم.»
Alireza.Izadi