
بریدههایی از کتاب از گوشه و کنار ترجمه
۵٫۰
(۲)
اصولاً، درک نکته و پیام اصلی در ترجمه بسیار مهم است. به عبارت دیگر، آنچه بعضی از ترجمهها را خراب میکند دقت زیادی است.
Dandelion
حروف بزرگ یکی از مؤلفههای نظام خطی زبان انگلیسی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت، همانطور که نمیتوان آن را به فارسی تحمیل کرد
sss
دستگاه صرف زبان فارسی در برخورد با اصطلاحات زبانهای غربی همواره باید «باز» باشد، طوری که بهآسانی بتوان واژهسازی کرد.
Dandelion
اصطلاح را به اصطلاح برگرداند و چنانچه زبان مقصد فاقد اصطلاح معادل باشد، تا جایی که امکان دارد، بکوشد معادلی بسازد.
sss
انگلیسیها واژهٔ pirate را دارند که به معنی دزد دریایی است. در فرهنگ ما، بین معنی این واژه و سارق ادبی خیلی تفاوت است، اما آنها هر دو معنی را با همین کلمه بیان میکنند. به نظر میرسد بتوان نتیجه گرفت که فرهنگی که سرقت ادبی را با همان برچسبی مینامد که به دزدی دریایی اشاره میکند فرهنگی است که در آن سرقت ادبی بسیار مذموم است. پرسشی که در اینجا به ترجمه مربوط میشود این است که آیا هنگامی که piracy را به سرقت ادبی ترجمه میکنیم، آن بخش از معنای ضمنی مربوط به دزدی دریایی را همراه آن منتقل میکنیم. مسلماً نه. این هم دلیلی دیگر برای ناممکن بودن ترجمهٔ کامل.
طهورا
همایندهایی چون زن و مرد، کموبیش، ترش و شیرین، داس و چکش، دیر یا زود، نظم و قانون، بیم و امید و بسیاری دیگر که در انگلیسی ترتیبی برعکس دارند:
men and women, more or less, sweet and sour, hammer and sickle, sooner or later, law and order, hope and fear
sss
مترجم غربی بسیار بیش از آنکه نگران انتقال دقیق مطلب از زبان مبدأ به زبان مقصد باشد در اندیشهٔ روانبودن متن ترجمه و لذتبردن خواننده از متن ترجمه است.
sss
ترجمهٔ شعر دشوار و گاه ناممکن است. این مشکل به برگرداندن زبان (شکل) شعر همراه با محتوای آن برمیگردد. توجه به زبان محتوا را کمرنگ میکند و متمرکز شدن بر محتوا چیزی از زبان باقی نمیگذارد. و تازه، این بحث ناظر به شعری است که محتوای آن مبهم نباشد. سرزمین هرز، اثر تی. اس. الیوت، یکی از این شعرهاست. این شعر ریشه در اسطورههایی دارد که شاعر با استفاده از آنها به کل یک تمدن و فرهنگ مینگرد. برای درک این شعر راهی جز آگاهی از جزئیات این ارجاعات نیست. این ارجاعات را نمیتوان در ترجمهٔ این شعر گنجاند. از سوی دیگر، زبانِ این شعر را نمیتوان از بار اسطورهای این ارجاعات جدا کرد. درک این قطعه و لذت توأمان حاصل از آن مستلزم زیست فرهیخته در زادگاه خود آن است. هیچ المثنایی قادر به انتقال این درک و لذت نیست.
این شعر با عنوان سرزمین هرز، سرزمین ویران، دشت سترون، و عنوانهای دیگر به فارسی ترجمه شده است.
طهورا
اوکتاویو پاز، شاعر، نویسنده و مترجم مکزیکی مینویسد، «هر متنی در عین یگانهبودن ترجمهای از متن دیگر است. هیچ متنی کاملاً اصیل نیست، زیرا زبان ماهیتاً خودْ ترجمه است. نخست از جهانِ غیرلفظی و سپس به این سبب که هر علامت و هر جمله ترجمهای از علامت و جملهٔ دیگر است. معکوس این استدلال نیز کاملاً درست است. تمام متنها اصیلاند زیرا هر ترجمه ویژگی خود را دارد»(۱۹۷۱).
طهورا
زبان و دایرهٔ واژگانی این پیشخدمت (راوی داستان) زبانی خاص است و با زبان ارباب اشرافی و معاشران او تفاوت دارد. نجف دریابندری، مترجم این رمان، در مقدمه مینویسد، «حقیقت این است که خود من هم پس از خواندن بازماندهٔ روز درآوردن آن را به زبان فارسی آسان نمیدیدم. مشکل در پیدا کردن ‘صدایی’ بود که بتواند جانشین صدای راوی داستان بشود، و من بهزودی به این نتیجه رسیدم که چیزی بسیار نزدیک به این صدا از لابهلای سفرنامهها و خاطرات و مکاتبات دورهٔ قاجار به گوش میرسد ــ و البته در آنچه از زبان اربابها و نوکرها و پیشخدمتهای آن دوره در خاطرهها مانده است. همینکه این صدا پیدا شد، روند ترجمه در عمل نهتنها بهآسانی پیش رفت، بلکه باید بگویم که دنبال کردن آن بسیار لذتبخش شد.»
طهورا
عمراً به گمان من گرتهای است که بر اساس not on your life وارد زبان فارسی شده است.
بچهننه گرتهای است برداشتهشده از mama’s boy؛ البته، انگلیسیزبانها اصطلاح daddy’s girl (دختر مورد توجه بابا) هم دارند که ما نداریم.
تیکه این اصطلاح، به معنی دختر یا زن جذابی که میتوان با او رابطه داشت، گرتهای است که از طریق عبارتهای زیر وارد زبان فارسی شده است: a piece of stuff یا a piece of tail.
دست به آچار به احتمال قوی، بر گرتهٔ handyman انگلیسی ساخته شده است، که به معنی مردی است که در تعمیرات خانه و لوازم آن مهارت و آمادگی دارد.
پادو ساخت و معنای این اصطلاح احتمالا از footboy انگلیسی گرفته شده است.
طهورا
یکی از امکانات معادلیابی برای واژههای خارجی بهکارگرفتن کلمات محلی است. اما این در صورتی است که واژهٔ غیرمحلی و رسمی در میان نباشد، زیرا در این حالت بعید است که واژهٔ محلی بتواند جای آن را بگیرد. دریابندری در ترجمهٔ زیبای خود از پیرمرد و دریای همینگوی به جای کوسه از کلمهٔ محلی (بندری) بمبک استفاده کرده است. با در نظر گرفتن شهرت جهانی و محتوای نمادین این اثر و نقش اصلی این موجود در آن، به نظر میرسد اگر از واژهٔ کوسه استفاده میشد، بهتر میبود.
طهورا
چنین مترجمی نمیخواهد خواننده را با جملهای که خودش آن را نفهمیده به حال خود واگذارد.
طهورا
حجم
۲۶۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۲۶۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
قیمت:
۹۶,۰۰۰
تومان