بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کفش های مجنون گم‌ گشت | طاقچه
تصویر جلد کتاب کفش های مجنون گم‌ گشت

بریده‌هایی از کتاب کفش های مجنون گم‌ گشت

امتیاز:
۳.۰از ۱ رأی
۳٫۰
(۱)
در تصاعدِ سلوک نازنین! شتاب کن زندگی گریزپاست.
یك رهگذر
مادرم! کفش‌های مانده از پدر کجاست؟
یك رهگذر
من بزرگ می‌شوم، آرزو بزرگ، خواب‌ها، ترانه‌ها بزرگ، کفش‌ها ولی چه تنگ!
یك رهگذر
بی خیالِ کفش، پا برهنه می‌زنم به راه، من مسافرم، چه باک؟ روحِ من به رفتن است، کفش‌ها بهانه‌اند...
یك رهگذر
مرحمت زیاد! کاشکی دل مرا به حال خود رها کنی
یك رهگذر
می‌توان به ضربِ قالبی گشاد کفش‌های تنگ را علاج کرد دلِ تنگ را بگو که چاره چیست؟
یك رهگذر
بندها همین که بسته می‌شوند، کفش‌ها به راه می‌روند... روح‌ها ولی همین که بندها ز دل گسسته می‌شوند.
یك رهگذر
«همسفر! گذارِ فصل‌ها چه عاشقانه بود بعدها که شادکام و بی‌خیال با رفیق‌های نونوار می‌پَری، گاهگاهی از گذشته یاد کن ناسلامتی، رفیق راه بوده‌ایم ما»
یك رهگذر

حجم

۵۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

حجم

۵۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

قیمت:
۱۲,۰۰۰
تومان