بریدههایی از کتاب تاوان کلمات
۳٫۵
(۲)
عشق تو آشنا شد با آتش درونم
زخمی که تا قیامت در جسم و جان ما بود
R.Khabazian
تا شب هراسانم، غرورم هست و شورم نه
تا صبح بیدارم، خیالم هست و خوابم نیست
R.Khabazian
فردا سراغ ما را از لالهها بگیرید
اینجا نشان ما بود، آنجا نشان ما بود
R.Khabazian
بیحاصلی از برزخ سی سال تکاپو
نه طالع نحسی، نه سرانجام شهیدی
R.Khabazian
چشم میدوزم در چشم رفیقام، حیف
عشق در باورشان قد سر سوزن نیست
دست برداشتم از عشق که هر دست سلام
لمس آرامش سردی ست که در آهن نیست
R.Khabazian
کجای گریه بخندم، کجای خنده بگریم
که پشت گریه و لبخند، توأمان تو نباشی
کدام قصه بسازم که بیتو رنگ نبازد
کدام شعر بخوانم که در دهان تو نباشی
R.Khabazian
گلدسته شاهد است که در دنیا
آواز خوان نام تو ما بودیم
R.Khabazian
ای جان و دل به گنبد و گلدستهات مقیم
جان را کجا گذارم و دل را کجا برم؟
R.Khabazian
دل را به بحر تو بسپارم حبابوار
مس را به آتش تو بسوزم، طلا برم
R.Khabazian
چون سایه روز و شب، در آب و آتشم
آرامش جهان، بیاضطراب نیست
R.Khabazian
جا ماندۀ شما، واماندۀ دل است
پاداش زندگیش غیر از عذاب نیست
R.Khabazian
تُنگم شکسته است بر ساحل شما
تاب ِعذاب من بیرون از آب نیست
R.Khabazian
از من چرا ـ با خویش گفتمـ دور کردهست
دست سفر، آن خوب را، آن خوبتر را
R.Khabazian
گم کردهام در خندههایت، گریههایم را
در چشمها، در چشمهایت، دست و پایم را
R.Khabazian
میوزد به سمت چشمهای من
گرمی نگاه عاشقانهات
شبنم لطیف کوچه باغهاست
اشکهای روشن شبانهات
R.Khabazian
ذوالفقار خفته در زنگار غیبت سر برآر!
سینه را بگشا ببین اندوه با جانم چه کرد!
R.Khabazian
چنان ز دست خویش میگریزم
که سایهام خبر ز من ندارد
تنم، به هیچ، تن نمیسپارد
سرم، ارادتی به تن ندارد
نمیتواند از دلم بگوید
کسی که شعله در دهن ندارد
مرا مپیچ در غباری از آه
شهید عشق تو، کفن ندارد
R.Khabazian
رهی رو به آفاق خورشیدوش
دل از آب و آیینه آغاز کرد
R.Khabazian
مضمون سَبُک دستی مرگیم من و تو
در چشم به هم آمدنی نوبت من شد
R.Khabazian
حجم
۱۱۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۵۵ صفحه
حجم
۱۱۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۵۵ صفحه
قیمت:
۵۷,۳۷۵
۱۷,۲۱۲۷۰%
تومان