از برخی لحاظ مرگِ رؤیا میتواند غمانگیزتر از مرگ موجودی زنده باشد.
mohsen
کِیلی میگوید، «مامان باید سیگار کشیدن رو شروع کنه.»
و تِوی میپرسد، «چرا؟»
کِیلی میگوید، «باعث میشه استراحت کنه، هر بار که خواست سیگار بکشه، باید دست از کار بکشه، بره بیرون و سیگار بکشه.»
تِوی میگوید، «بستگی داره چی زودتر میکُشَتِش، سیگار کشیدن یا کار کردن بیش از حد.»
asiyeah
با پدرت روی یک شانه و عمویت روی شانهٔ دیگر. نور تیراندازی سربازان شوروی کمکم از گوشهٔ چشم محو میشود. بیشتر و بیشتر به دل تاریکی غار فرو میروی و احساس میکنی مجبوری که به راه رفتن در تاریکی ادامه بدهی؛ با این که مطمئن نیستی پدرت و برادرش هنوز زندهاند یا نه؛ آیا در آن هیاهو تیر خوردهاند و حالا جسدی بیش نیستند؟
علی همتی
با پدرت روی یک شانه و عمویت روی شانهٔ دیگر. نور تیراندازی سربازان شوروی کمکم از گوشهٔ چشم محو میشود. بیشتر و بیشتر به دل تاریکی غار فرو میروی و احساس میکنی مجبوری که به راه رفتن در تاریکی ادامه بدهی؛ با این که مطمئن نیستی پدرت و برادرش هنوز زندهاند یا نه؛ آیا در آن هیاهو تیر خوردهاند و حالا جسدی بیش نیستند؟
علی همتی
کِیلی میگوید، «مامان باید سیگار کشیدن رو شروع کنه.»
و تِوی میپرسد، «چرا؟»
کِیلی میگوید، «باعث میشه استراحت کنه، هر بار که خواست سیگار بکشه، باید دست از کار بکشه، بره بیرون و سیگار بکشه.»
تِوی میگوید، «بستگی داره چی زودتر میکُشَتِش، سیگار کشیدن یا کار کردن بیش از حد.»
asiyeah