جملات زیبای کتاب مرگ تخصص | طاقچه
تصویر جلد کتاب مرگ تخصص

بریده‌هایی از کتاب مرگ تخصص

۳٫۵
(۱۱)
مردمی که می‌خواهند بر خود حکومت کنند، باید خود را به سلاح دانش تجهیز کنند. جیمز مدیسون
Narges Ebrahimi
در واقع، نمی‌توانیم بدون پذیرش محدودیت دانش و بدون اعتماد به تخصص دیگران زندگی کنیم. گاهی در برابر این نتیجه‌گیری مقاومت می‌کنیم، زیرا احساس استقلال و خودمختاری‌مان را تضعیف می‌کند. دوست داریم این‌طور فکر کنیم که خودمان می‌توانیم در همهٔ امور تصمیم بگیریم و این‌طور می‌شود که از هرکسی که حرف‌مان را تصحیح کند یا اشتباه‌مان را گوشزد کند یا چیزی را که بلد نیستیم یادمان بدهد، بیزاری می‌جوییم.
سعیده کشتکار
در عین حال، صرف‌نظر از اینکه اختلاف‌نظر دربارهٔ علم باشد یا سیاست، همگی یک ویژگی مشترک دارند: بسیار خودمدار و با زودرنجی بسیار اصرار می‌کنند باید همهٔ عقاید درست انگاشته شوند. آمریکایی‌ها دیگر قادر نیستند تفاوت میان «اشتباه می‌کنی» و «احمق هستی» را بفهمند. از نظر آن‌ها مخالفت کردن یعنی بی‌احترامی کردن و اگر نپذیرید دیدگاه‌های همهٔ افراد، هرقدر هم عجیب و نامعقول باشند، ارزش بررسی دارد، می‌گویند فلانی چقدر کوته‌فکر است.
سعیده کشتکار
منظور از سوگیری تأییدی این است که انسان گرایش دارد به‌دنبال اطلاعات مؤید باورهایش باشد، فقط واقعیت‌هایی را بپذیرد که تبیین‌های مدنظرش را تقویت می‌کنند، و از داده‌هایی چشم‌پوشی کند که دانسته‌های پیشینش را خدشه‌دار می‌سازند.
shahram naseri
اما علت نگارش کتاب پیش‌ِرویتان این است که نگرانم. امروز دیگر خبری از آن بحث‌های اصولی و آگاهانه نیست. اکنون سطح دانش یک آمریکاییِ متوسط چنان پایین است که کف «بی‌اطلاعی» را شکانده، از سطح «اطلاعات غلط» هم پایین‌تر رفته، و دارد به قعر «دفاع پرخاشگرانه از اشتباه» سقوط می‌کند. مردم نه‌تنها باورهای ابلهانه دارند، بلکه به‌جای رها کردن آن باورها، در برابر یادگیری مقاومت می‌کنند.
سعیده کشتکار
معلوم می‌شود علت دقیق‌ترِ اینکه چرا افراد ضعیف و بی‌مهارت خود را دست‌بالا می‌گیرند، این است که از توانایی خاصی به‌نام «فراشناخت» بی‌بهره‌اند. کسی که این توانایی را دارد، می‌تواند متوجه کاری که انجام می‌دهد، بشود و سپس پی ببرد که اشتباه می‌کند و در نتیجه در آن کار توانمند نیست.
سعیده کشتکار
«حتی اگر ما عمداً ارتباط با مخالفان خود را مسدود نکنیم، فیس‌بوک خوراک خبری را چنان تنظیم می‌کند که بیشتر همان چیزهایی را ببینیم که «لایک» می‌کنیم. چه‌چیزی را «لایک» می‌کنیم؟ افراد و محتواهایی را که با ما هم‌رأی و سازگارند.»‌
ImMohammadmahdi
ما در این پژوهش از پاسخ‌دهندگان پرسیدیم آیا با فلان و بهمان مفهوم در فیزیک، زیست‌شناسی، سیاست و جغرافیا آشنا هستند یا خیر. بسیاری گفتند با اصطلاحات واقعی و اصیلی مثل فوتون یا نیروی مرکزگرا آشنا هستند. ولی جالب اینکه اذعان می‌کردند با بعضی از مفاهیم کاملاً ساختگی هم آشنا هستند، مانند «صفحات پارالاکس»، «اولترا لیپید» و «کولارین». در یک پژوهش، تقریباً ۹۰ درصد افراد ادعا کردند دست‌کم یکی از نُه مفهوم کاملاً ساختگی ما را می‌شناسند.
سعیده کشتکار
آنچه نمی‌دانی به تو آسیبی نمی‌رساند، آنچه می‌دانی ولی حقیقت ندارد، به تو آسیب می‌زند.
عادل تنها
متخصص کسی است که در یک موضوع در مقایسه با دیگران اطلاعات بسیار بیشتری دارد و ما هرگاه به توصیه، آموزش یا راه‌حل در آن موضوع از دانش بشری نیاز داشته باشیم، به وی رجوع می‌کنیم. توجه داشته باشید منظور این نیست که متخصص سیر تا پیاز یک موضوع را می‌داند. منظور این است که متخصصان یک موضوعْ در واقع اقلیتی هستند که دیدگاه‌شان در مقایسه با دیگران جنبهٔ «مرجعیت» بیشتری دارد، یعنی درست‌تر یا دقیق‌تر است.
shahram naseri
چطور می‌توانیم متخصصان را از بقیه متمایز کنیم و تشخیص بدهیم؟ تخصص حقیقی، دانشی که دیگران به آن تکیه کنند، ترکیبی است ناملموس ولی قابل‌تشخیص و متشکل از آموزش، استعداد، تجربه و تأیید همتایان. هریک از این‌ها علامت تخصص است،
shahram naseri
تجربه و تأیید افراد حرفه‌ای اهمیت دارد، اما باید این حکمت قدیم چینی را هم در نظر داشت که می‌گوید بر حذر باشید از صنعتگری که می‌گوید بیست سال تجربه دارد، در حالی که در واقعیت فقط یک سال تجربه را بیست سال تکرار کرده است.
shahram naseri
ورنر هایزنبرگ، فیزیک‌دان مشهور، می‌گوید: «متخصص کسی است که برخی از بدترین اشتباهات احتمالی در یک رشته و نحوهٔ اجتناب از آن‌ها را می‌شناسد.» (فیزیک‌دان دیگری به‌نام نیلز بور می‌گوید: «متخصص کسی است که همهٔ اشتباهات ممکن در یک زمینهٔ بسیار محدود را مرتکب شده باشد.»)
shahram naseri
تعریف دقیق تخصص دشوار است و گاهی تمایز متخصص از کسی که تفننی به موضوعی می‌پردازد، سخت است. در عین حال، باید بتوانیم کسانی را که آشنایی مختصری با موضوعی دارند، از کسانی که بر آن موضوع مسلط هستند، بازشناسیم. دانش هیچ شخصی کامل نیست و متخصصان این نکته را بهتر از هرکس دیگری می‌دانند. اما تحصیلات، آموزش، تمرین، تجربه و کسب تأییدیهٔ سایر افراد فعال در همان رشته به ما کمک می‌کنند به‌طور تقریبی متخصصان را از بقیهٔ جامعه تشخیص دهیم.
shahram naseri
کلمهٔ «استاد» آن‌قدر استفاده شده که معنای خود را از دست داده است. این عنوان زمانی نادر بود، اما اکنون نهادهای پسادبیرستانی آمریکا به میل خود از آن بهره می‌گیرند. هرکس که در سطحی بالاتر از دبیرستان به تدریس هر موضوعی مشغول باشد، استاد خطاب می‌شود، از رئیس دانشکده‌ای برتر در دانشگاه پژوهشی مهمی گرفته تا مدرسی پاره‌وقت در کالجی محلی و همان‌طور که هر مدرسی «استاد» است، هر کالج کوچکی «دانشگاه» نامیده می‌شود؛ آشفته‌بازاری که اکنون به وضع مضحکی درآمده است.
shahram naseri
در نتیجهٔ شمار بیش از حد «دانشجویان» و «استادان» و «دانشگاه‌ها» و «مدارک دانشگاهی»، حضور در دانشگاه دیگر نمی‌تواند تضمین کند شخص حرف دهنش را می‌فهمد.
shahram naseri
تحسین‌های نابجا و موفقیت‌های بیهوده غرور دانشجو را تقویت و شکننده می‌کند، و به‌محض اینکه اولین استاد یا کارفرما این توهم را از بین می‌برد، خشم دانشجو برانگیخته می‌شود و به نظر می‌رسد این امر در بزرگ‌سالی مکرر اتفاق می‌افتد.
shahram naseri
مشکل اصلی ارتباط فوری، همین فوری بودن است. به‌لطف اینترنت، در وضعیت تاریخی جدیدی هستیم که هرکس می‌تواند با خیلی‌ها ارتباط برقرار کند، ولی شاید بلافاصله صحبت کردن با دیگران چندان کار درستی نباشد.
shahram naseri
متخصصی که تخصصش عمیق ولی محدود است، ممکن است در موضوعاتی که به رشتهٔ او ربط ندارند، فرقی با بقیهٔ مردم نداشته باشد. آموزش دیدن و مدرک داشتن در یک رشته، تضمین‌کنندهٔ تخصص در سایر رشته‌ها نیست.
shahram naseri
یکی از خطاهای رایج متخصصان این است که تصور می‌کنند چون در بعضی مسائل از بیشتر مردم آگاه‌ترند، در همهٔ مسائل از همهٔ مردم آگاه‌ترند. آن‌ها دانش تخصصی خود را مدرکی برای قضاوت دربارهٔ هرچیز و هرکس تلقی می‌کنند.
shahram naseri
ایزاک آسیموف، نویسندهٔ فقید داستان‌های علمی‌تخیلی (و استاد بیوشیمی) می‌گوید شاید کسانی که در به وجود آمدن بزرگ‌ترین پیشرفت‌های علمی نقش داشتند، به‌جای اینکه در آن لحظات گفته باشند «یافتم!»، گفته‌اند: «چه بامزه!»
shahram naseri
ما به متخصص به‌عنوان تکنسین اعتماد می‌کنیم. «گفت‌وشنودی» بین متخصص و بقیهٔ جامعه صورت نمی‌گیرد، بلکه فقط هنگام نیاز و تا حد مدنظر از دانش جاافتاده همچون ابزاری در دسترس بهره‌برداری می‌شود. پایم را بخیه کن، ولی نگو چطور باید رژیم بگیرم (بیش از دوسوم آمریکایی‌ها اضافه‌وزن دارند). کمکم کن این مشکل مالیاتی را حل کنم، ولی به من یادآوری نکن که باید وصیت‌نامه بنویسم (حدود نیمی از آمریکایی‌های صاحب فرزند وصیت‌نامه ندارند). امنیت کشورم را تأمین کن، ولی سرم را با هزینه‌ها و مخارج امنیت ملی درد نیاور (بیشتر شهروندان ایالات متحده کوچک‌ترین شناختی از مبالغی ندارند که صرف نیروهای مسلح کشورشان می‌شود).
NashenasNotes
مرگ تخصص فقط به‌معنای انکار دانش موجود نیست، بلکه به‌معنای انکار علم و عقلانیت بی‌تعصب است که بنیان‌های تمدن مدرن‌اند. به‌قول رابرت هیوز که در جایی آمریکای اواخر قرن بیستم را توصیف کرده، این وضع نشانهٔ «سیستمی است که نسبت به روان‌درمانی وسواس فکری دارد، سر تا پایش تخریب سیاست رسمی است، دچار بیماری مزمن شک به مرجعیت است، و طعمهٔ چرب‌ونرمی برای خرافات به شمار می‌رود».
NashenasNotes
هرگاه متخصصی واقعی به هر شکلی تخصصش را ابراز کند، بخشی از مردم آمریکا خشمگین می‌شوند و می‌گویند این حرف‌ها مصداق مغالطهٔ «توسل به مرجعیت»، نشانهٔ بارز «نخبه‌گرایی» و تلاشی برای سرکوب گفت‌وگو (لازمهٔ دموکراسی «واقعی») با سوءاستفاده از مدرک است. امروزه آمریکایی‌ها معتقدند داشتن حقوق یکسان در سیستم سیاسی یعنی عقیدهٔ هر شخص دربارهٔ هرچیزی باید معادل عقیدهٔ هر شخص دیگری قلمداد شود. با اینکه معلوم است این دیدگاه بی‌اساس است، بسیاری از مردم باورش دارند. این تفکر که همه را با هم برابر می‌بیند، همواره غیرمنطقی، گاهی خنده‌دار، و اغلب خطرناک است.
NashenasNotes
اگر با کسی مخالف هستید، می‌توانید بگویید اشتباه می‌کند، اطلاعاتش نادرست است، نادقیق است یا هرچیز دیگری. ولی هرگز او را احمق خطاب نکنید.
NashenasNotes
علت دقیق‌ترِ اینکه چرا افراد ضعیف و بی‌مهارت خود را دست‌بالا می‌گیرند، این است که از توانایی خاصی به‌نام «فراشناخت» بی‌بهره‌اند.
NashenasNotes
«نتیجهٔ منفی هم نتیجه محسوب می‌شود»، ولی هیچ‌کس نمی‌خواهد دریابد فرضیاتش غلط بوده است.
NashenasNotes
دانشگاه دیگر مسیری برای رسیدن به بلوغ تحصیلی نیست، بلکه ترفندی است برای به تأخیر انداختن بزرگ‌سالی، و گاهی این قضیه علاوه بر دانشجویان برای اعضای هیئت‌علمی هم صادق است.
NashenasNotes
لازمهٔ دانشجو بودن آن است که فرد تا حدی فروتنی پیشه کند.
NashenasNotes
حتی بدون این فشارهای مالی، هجوم دانش‌آموزان ناآماده به کالج‌ها تحت‌تأثیر فرهنگ تأیید و خودشکوفایی هم هست؛ فرهنگی که جلوی مواجههٔ کودک با شکست را می‌گیرد. رابرت هیوز در سال ۱۹۹۵ نوشت: «در فرهنگ آمریکا مراقب کودک‌اند که مبادا تصور کند خنگ است.
عادل تنها

حجم

۳۳۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

حجم

۳۳۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

قیمت:
۲۱۸,۰۰۰
تومان