بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رابعه و بکتاش | طاقچه
تصویر جلد کتاب رابعه و بکتاش

بریده‌هایی از کتاب رابعه و بکتاش

انتشارات:انتشارات هوپا
امتیاز:
۴.۴از ۷ رأی
۴٫۴
(۷)
گفت بی‌فریاد دلت می‌میرد.
niyayesh
به صحرا شدم؛ عشق باریده بود. و زمین تَر شده بود. چنان‌که پای مرد به گِل فرو شود، پای من به عشق فرو می‌شد. ذکر بایزید بسطامی، تذکرۀ‌الاولیاء، عطار نیشابوری
:)☘️
توسنی کردم ندانستم همی کز کشیدن سخت‌تر گردد کمند عشق دریایی کرانه ناپدید کی توان کردن شنا ای مستمند
فاطمه
به صحرا شدم؛ عشق باریده بود. و زمین تَر شده بود. چنان‌که پای مرد به گِل فرو شود، پای من به عشق فرو می‌شد.
niyayesh
نه لحظه‌های خوش، نه درختانی که به زیرشان قدم می‌زدی، نه شهر، و نه نفس کشیدنت... تو مشغول مُردنت بودی و هیچ‌چیز جلودارت نبود.
:)☘️
همهٔ کارها را که خودت نباید بکنی، گل‌جان. کار تو بیدارکردن من و کشیدن ناز من است. و خندید، گل‌جان هم
محسن
پنهان نمی‌ماند عشق. تمام هم نمی‌شود. یک طرف باید توی خودش بریزد تا دنیا برقرار باشد، وگرنه حکایت خاک‌وخون می‌شود
sama.bagheri
«از کعبه کلیسا نشینم کردی آخر در کُفر بی‌قرینم کردی بعد از دو هزار سجده بر درگه دوست ای عشق چه بیگانه ز دینم کردی.»
elayorg
من پُر شده‌ام از تصویرِ تو بی تو و قلبی که به نیرویی موهوم فاصلهٔ روزهای مرا با تو می‌تپد
محسن
واژه که بیرون نزند از دهان، می‌ماند، تلنبار می‌شود، سخت می‌شود گفت دیگر
محسن
بعد از دو هزار سجده بر درگه دوست ای عشق چه بیگانه ز دینم کردی
sama.bagheri
- پیش از اینکه روزگار تنت را خشک کند، عشقت را فریاد بزن، دختر
sama.bagheri
«می‌گوید: شاد زی با سیاه چشمان شاد که جهان نیست جز فسانه و باد»
elayorg
«از کعبه کلیسا نشینم کردی آخر در کُفر بی‌قرینم کردی بعد از دو هزار سجده بر درگه دوست ای عشق چه بیگانه ز دینم کردی.»
elayorg
راز دل اگر به کلام شود، دیگر حرمتی برایش نمی‌ماند، حکیم. جز این است؟
elayorg
من پُر شده‌ام از تصویرِ تو بی تو و قلبی که به نیرویی موهوم فاصلهٔ روزهای مرا با تو می‌تپد من پُر شده‌ام از نگاه تو در آینه‌ها و چشمانی که جهان را از سه دریچه می‌بینند
فاطمه

حجم

۶۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

حجم

۶۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

قیمت:
۲۰,۵۰۰
تومان