بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب زن خوب ایالت سچوان | طاقچه
تصویر جلد کتاب زن خوب ایالت سچوان

بریده‌هایی از کتاب زن خوب ایالت سچوان

نویسنده:برتولت برشت
انتشارات:نشر افکار
امتیاز:
۳.۵از ۱۱ رأی
۳٫۵
(۱۱)
سنگینی بار نیات خیر مرا به قعر خاک فرو می‌برد، درحالی‌که اگر ظلم روا می‌داشتم، قدرت از آنم بود و از بهترین نوع گوشت تغذیه می‌کردم. باید دنیای شما نقصی داشته باشد. چرا بدی را پاداش می‌دهند و مجازاتی این‌چنین سنگین در انتظار نیکوکاران است؟
هلیا قاطع
آیا لگدمال کردن همنوع کاری بس دشوار نیست؟ حرص و ولع رگ‌های پیشانی آنان را متورم ساخته است. دست‌ها، دستی را به گرمی می‌فشارند که از روی صفا به‌سوی آن‌ها دراز شود. تنها آزمندان باید در این راه سختی را بر خود هموار سازند. وه که چه لذتی است در بخشایش و چه لطفی در مهر ورزیدن! سخن محبت‌آمیز، به‌راحتیِ آهی آرامش‌بخش، از دهان خارج می‌شود.
Mojde
بر برادرتان ستم رفته و شما پلک‌ها را برهم می‌نهید. ستم‌دیده نعره می‌کشد و شما لب از لب نمی‌گشایید. ستمگر آزادانه می‌گردد و قربانی می‌جوید. و شما می‌پندارید که از ستم او در امان‌اید، زیرا نافرمانی نکرده‌اید. این چه شهری است؟ شما چگونه انسان‌هایی هستید؟
هلیا قاطع
در سرزمین ما نمی‌بایست غروب‌های غم‌بار وجود داشته باشد و پل‌های غول‌پیکر بر فراز رودها نیز، حتی ساعات میان شامگاه و سپیده‌دم و روزهای زمستان هم خطرناک است، زیرا در اثر تهی‌دستی کوچک‌ترین چیزی سبب می‌شود که مردم زندگی تحمل‌ناپذیر خویش را به دور افکنند.
fereshteh
در سرزمین ما کاردان به شانس نیاز دارد. تنها زمانی می‌تواند اظهار وجود کند. که پشتیبان قدرتمندی داشته باشد. نیکان را توان آن نیست که خود را یاور باشند و خدایان درمانده‌اند. چرا خدایان صاحب تانک و توپ ناوشکن و بمب‌افکن و مین نیستند تا مردم بدنهاد را از پای درآورند و نیکان را نگهبان باشند؟
fereshteh
خدای سومی: افسوس، ای مرد آب‌فروش، ظاهراً فرمان‌های ما خیلی طاقت‌فرساست. از آن می‌ترسم که مجبور شویم بر تمام احکام اخلاقی‌ای که وضع کرده‌ایم، خط بطلان بکشیم. مردم برای نجات زندگی سادهٔ خود به‌اندازهٔ کافی گرفتاری دارند. نیّات خیر آن‌ها را به لب پرتگاه سوق می‌دهد و انجام اعمال نیک آنان را به قعر پرتگاه سرنگون می‌سازد. (رو به دو خدای دیگر): این دنیا قابل زیست نیست. باید این واقعیت را بپذیرید.
fereshteh
بدبختانه دارم به این حقیقت پی می‌برم که انسان باید خیلی خوش‌شانس و دارای افکار بکر و دوستان بی‌شماری باشد که زیر چرخ روزگار خرد نشود.
Nilpar
بر برادرتان ستم رفته و شما پلک‌ها را برهم می‌نهید. ستم‌دیده نعره می‌کشد و شما لب از لب نمی‌گشایید. ستمگر آزادانه می‌گردد و قربانی می‌جوید. و شما می‌پندارید که از ستم او در امان‌اید، زیرا نافرمانی نکرده‌اید. این چه شهری است؟ شما چگونه انسان‌هایی هستید؟ در شهری که به کسی بی‌عدالتی می‌شود، باید مردم سر به شورش بردارند. شهری که در آن از شورش نشانی نیست، چه بهتر که قبل از رسیدن غروب آفتاب در میان شعله‌های آتش نابود شود.
نسترن گشتاسبی
. به‌قول قدیمی‌ها، استعداد انسان مثل ناقوسی است که چون آن را بنوازی، به‌صدا درمی‌آید و در غیر این صورت خاموش است.
fereshteh

حجم

۱۲۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۳۶ صفحه

حجم

۱۲۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۳۶ صفحه

قیمت:
۵۴,۰۰۰
تومان