بریدههایی از کتاب در شرق کوهی ست که ریشه همه دلتنگی های جهان است
۴٫۳
(۲۱)
سالهاست گریه نکردهام... قلبم سنگینی میکند اما بغضم را فرومیخورم زیرا دریافتهام که اشک انسانها بهمانند برف تبخیر میشود و به ابرها می پیوندد و بر سر دریاها و خاک فرومیریزد. دلتنگی تکثیر می شود حالآنکه دنیا به خنده محتاج است؛ به شنیدن قهقهٔ کودکان؛ به پیچیدن نغمه و آواز دختران...»
سایهبیسایگی:).میر
در شرق کوهیست که ریشهٔ تمام دلتنگیهای جهان است
Tara
«شادی آزادی میآورد و آزادی شادی....»
بچه ای که کوچیک موند(:
«چارهٔ رهایی از اینهمه دلتنگی چیست؟»
Tara
او از سرزمینهای زیادی گذشته بود؛ از کنار درختان زیتون و مادران اشکبار، از کنار نهرهای بزرگ و مردان غمزده، از سرزمینهایی که دخترانش آفتاب را از یاد برده بودند، از دیاری که جشنها خاطرهای دور بودند.
اقیانوس آرام
«آزادی انسانها از سیطرهٔ تلخکامی و دلتنگی، تنها از راه منعکسکردن آوای شادیهایشان بر کوه ِبلند است؛ اما پیام آزادی را تنها میتوان با شادی به آدمیان رساند... شادی، شادی میآورد و شادی، آزادی ...»
حسین
«ابرها بیتقصیرند. کوه بیتقصیر است. همهچیز زیر سر آدمیست.
kamrani
«شادی آزادی میآورد و آزادی شادی
kamrani
لعنت به این ابرها! چرا باید لبخند مادران را بدزدند؟ چرا دلتنگی را در چشمهای پدران جاری میکنند؟ مگر ما آدمها چه بدی در حق آنها کردهایم؟»
اقیانوس آرام
شادی، شادی میآورد و شادی، آزادی ...»
شمع
«شادی آزادی میآورد و آزادی شادی....»
robert miller
«ابرها بیتقصیرند. کوه بیتقصیر است. همهچیز زیر سر آدمیست.
آلما
قلبم سنگینی میکند اما بغضم را فرومیخورم
شمع
«چارهٔ رهایی از اینهمه دلتنگی چیست؟»
شمع
قلبش از انبوه ِاندوه آدمیان لبریز آمده بود
شمع
«اما من از چشمهٔ غم نوشیدم. جایی که عصارهٔ انعکاس ناله و اندوه آدمیان جاری بود. سالهاست گریه نکردهام... قلبم سنگینی میکند اما بغضم را فرومیخورم زیرا دریافتهام که اشک انسانها بهمانند برف تبخیر میشود و به ابرها می پیوندد و بر سر دریاها و خاک فرومیریزد. دلتنگی تکثیر می شود حالآنکه دنیا به خنده محتاج است؛ به شنیدن قهقهٔ کودکان؛ به پیچیدن نغمه و آواز دختران...»
𝐋𝐢𝐠𝐡𝐭
حجم
۳۰۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۶ صفحه
حجم
۳۰۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۶ صفحه
قیمت:
۳,۰۰۰
تومان