
بریدههایی از کتاب توطئه علیه نژاد بشر (یک تدبیر علیه وحشت)
۴٫۲
(۱۶)
از استیون واینبرگ فیزیکدان برنده جایزه نوبل بپرسید که به طرز بدنامی گفت: «هرچه بیشتر درباره جهان بدانیم، بیمعنیتر به نظر میرسد.»
پویا پانا
وقتی کسی از شما میپرسد که حال شما چطور است، بهتر است به اندازه کافی عاقل باشید و پاسخ دهید: «من نمیتوانم شکایت کنم.» اگر شکایت کنید، حتی به طور موجه، مردم از پرسیدن وضعیت شما دست میکشند زیرا شکایت به موفقیت شما و تأثیرگذاری بر افراد کمکی نمیکند. تنها میتوانید در برابر پزشک یا روانپزشک خود شکایت کنید زیرا آنها برای شنیدن شکایت شما پول میگیرند. اما شما نمیتوانید به رئیس یا دوستان خود، در صورت داشتن شکایت، شکایت کنید زیرا به زودی از شغل خود اخراج خواهید شد و از حقوق اجتماعی منع. آن وقت شما با شکایات خود تنها خواهید ماند و کسی به آنها گوش نخواهد داد.
pmpeep
«بیایید محدودیتهای خود را دوست داشته باشیم، زیرا بدون آنها هیچ کس باقی نمیماند.»
پویا پانا
«دانستن اینکه زندگی بیارزش است، گل سر سبد تمام خرد بشری میباشد.»
پویا پانا
سخنی از زاپف:
«.... در هر حال بر اساس تصوری که از زندگی دارم، تصمیم گرفتهام که بچهای را در این برهوت به دنیا نیاورم. زیرا یک سکه بررسی و تنها پس از بررسی دقیق به یک گدا داده میشود، در حالی که کودکی بدون تردید و هیچ بررسی به درون وحشت کیهانی پرتاب میشود. پس باشد که نسل کنونی یک زندگی خوب داشته باشد و در انتها از خود جانشینی باقی نگذارد تا این ویرانه سرا دوباره همچون کرات در گرخش به گرد گویهای درخشان، عاری از این حیات باشد..»
پویا پانا
او اکنون تنها ایستاده است، سرشار از رویاهای خودساخته، خیانت شده توسط کائنات، مبهوت و ترسیده، بسان حیوانی که از غرش رعد و مشاهدهٔ چنگالهای شیر احساس ترس میکند. با این حال انسان از خود زندگی وحشت داشت ـــ در واقع او از ذات خودش وحشت داشت.
پویا پانا
ما از دنیایی که برای خود ساختهایم غایب هستیم.
پویا پانا
عقیده پدر ترتولیان کلیسا، «من معتقدم، چون پوچ است» را میتوان به درستی در چارچوب این باور کامو قرار داد که زنده بودن خوب است، یا به اندازه کافی درست است، هرچند ممکن است پوچ باشد.
پویا پانا
کسانی که مایل به پرسش در علوم مختلف هستند برای همیشه به همین پاسخ خواهند رسید. پاسخی بیهوده به یک سؤال بیهوده است.
پویا پانا
شما دو انتخاب دارید: همانطور که خدا و جامعه شما میخواهند فکر کنید یا همه شما را ترک میکنند. تصمیم با شماست، زیرا شما یک مامور آزاد هستید که میتوانید انتخاب کنید که دوباره به دنیای ساختگی ما بپیوندد یا سرسختانه روی ... پافشاری کنید.
pmpeep
کتاب «توطئه علیه نژاد بشر» یک کتاب غیرداستانی است که توسط او در سال ۲۰۱۰ منتشر شد. لیگوتی در این کتاب مجموعهای از مقالات را ارائه میدهد که بدبینی فلسفی و دیدگاههای آنتی ناتالیسم او را نشان میدهد که در آن از مقالات پیتر وسل زاپف «آخرین مسیحا» و نوشتههای امیل سیوران (۱۹۱۱ ـــ ۱۹۹۵) و فیلیپ ماینلندر (۱۸۴۱ ـــ ۱۸۷۶) به عنوان الهام بخش دیدگاه فلسفی خود نام برده است.
پویا پانا
لیگوتی استدلال دارد که تنها راه فرار کامل از مخمصهٔ آگاهی، مرگ است اما تعداد بسیار کمی از انسانها به شکوه مرگ فکر میکنند!
پویا پانا
در نزد لیگوتی هیچ طبیعتی ارزش احترام گذاشتن ندارد. هیچ شخصی وجود ندارد که دوباره به عنوان ناخدای سرنوشت خود بر تخت سلطنت تکیه زند. هیچ آیندهای وجود ندارد که ارزش تقلا کردن یا امید به آن را داشته باشد. زندگی، در مُهر بزرگ عدم تأیید لیگوتی، به طرز بدخیم بیفایده است.
پویا پانا
پیتر وسل زاپف (زاده ۱۸ دسامبر ۱۸۹۹ ـــ درگذشته ۱۲ اکتبر ۱۹۹۰) متافیزیکدان، نویسنده، وکیل و کوهنورد نروژی بود. او اغلب به دلیل دیدگاه بدبینانه و جبرگرایانه فلسفی خود نسبت به وجود انسان مورد توجه قرار گرفته است. سیستم فلسفی او از آرتور شوپنهاور فیلسوف آلمانی و همچنین حمایت قاطع او از آنتی ناتالیسم الهام گرفته شده است.
پویا پانا
از همه جا خندهای تمسخرآمیز بلند است برای تشنگی عدالت یعنی مهمترین اصل نظم را به سخره میگیرند.
پویا پانا
او یک زندانی بیدفاع و درمانده در کیهان است که در آن نگهداری میشود تا زمانی که قربانی احتمالات بینام شود.
پویا پانا
یکی از معایب زندان انفرادی این است که یک زندانی تقریباً از هر مزاحمتی برای ذهن محروم است. از آنجایی که سایر چشم اندازها برای خروج از این وضعیت اندک است، زندانیان در معرض خطر فروپاشی ناشی از ناامیدی قرار دارند و هر اقدامی که میتوانند برای جلوگیری از این ناامیدی بیابند، به عنوان تلاشی برای حفظ خود زندگی موجه است اما برای لحظهای که او روح خود را تنها در جهان تجربه میکند، چیزی به نام ناامیدی مطلق وجود دارد.
پویا پانا
ارتقاء از درجهٔ سرباز به سرجوخه ممکن است ارزش تجربهٔ بیشتری نسبت به ارتقاء از سرهنگ به ژنرال داشته باشد. بر این اساس هر مبنای اعتقاد به پیشرفت "آیندهٔ خوش بینانه"، با این قانون اساسی روانی، از بین میرود زیرا هیچ پایانی برای پیشرفت وجود ندارد. این گرایش انسانی نه تنها با "تلاش به سوی"، بلکه به همان اندازه با "فرار از" مشخص میشود. بنابراین، اشتیاق انسان نه تنها به معنای اشتیاق به چیزی است، بلکه به معنای آرزوی نجات از چیزی است، یعنی از هر کجا که در آن لحظه هستیم.
پویا پانا
«حیات در بسیاری از دنیاها مانند رودخانهای است خروشان، اما زندگی در این جهان مانند یک گودال راکد و یک پساب همچون باتلاقی مردابی است. حال که علامت نابودی روی پیشانیات نوشته شده، تا به کی میخواهی بر روی این ستیغ هولناک همچنان راه بروی؟ چرا هنوز زیر این چرخ آسیاب دانه میافکنی؟»
پویا پانا
یک پیروزی و یک تاج پادشاهی، یک راه نجات و رستگاری و یک پاسخ وجود دارد: «خودتان را بشناسید، عقیم باشید و زمین را ترک کنید تا پس از رفتنتان در زمین سکوت و آرامش پابرجا شود.»
پویا پانا
انسان یک «هیچ خودآگاه» است!
پویا پانا
اما برگردیم به بانسن "انسان یک هیچ چیز خودآگاه است. " از نظر ظاهری، این بیانیه یک پارادوکس و یک وحشت است. خودآگاه بودن و هیچ چیز بودن باید یکدیگر را رد کنند اما در عوض، آنها با هم ترکیب شدهاند تا هیولایی غیرواقعی را آشکار سازند، یک تناقض وجودی به مانند «مردگان متحرک».
پویا پانا
خوانندگانی وجود دارند که آثار فلسفی و ادبی با ماهیت بدبینانه، پوچگرایانه یا شکست گرا را برای وجودشان ضروری میدانند.
پویا پانا
با در نظر گرفتن دقیق، تنها حق طبیعی ما حق مردن است. هیچ حق دیگری جز به عنوان ساختگی، چه در دوران مدرن و چه در روزگار گذشته هرگز به هیچ کس اعطا نشده است.
پویا پانا
آگاهی اغلب به عنوان ابزار تراژدی در زندگی انسان تلقی نمیشود. اما از نظر زاپف، اگر ما کاری در مورد آن انجام نمیدادیم، آگاهی برای انسانها کشنده میبود. زاپف پرسید: چرا بشر چندی پیش در طی همهگیریهای بزرگ جنون منقرض نشده است؟ چرا فقط تعداد نسبتاً کمی از افراد از بین میروند؟ زاپف خود پاسخ میدهد: "بیشتر مردم یاد میگیرند با محدود کردن مصنوعی محتوای آگاهی، خود را نجات دهند.
پویا پانا
هرچه زودتر بشر جرات کند خود را با مخمصه بیولوژیکی خود هماهنگ کند، بهتر است. و این بدان معنی است که با تحقیر شرایط دنیوی، خود را با کمال میل کنار بکشیم، درست همانطور که گونههای گرمازی با کاهش دما منقرض شدند.
پویا پانا
«زندگی جهنم است و مرگ مطلق در شبی شیرین، نابودی جهنم».
پویا پانا
ممکن است سالهایی بگذرد که در طی آن زندگی، معنای آن، ما را آزار ندهد همانطورکه بعضی روزها از خواب بیدار میشویم و معصومانه میگوییم: «زنده بودن خوب است.»
پویا پانا
ما نمیتوانیم زندگی کنیم مگر به عنوان خودفریبی که باید در مورد خودمان و همچنین در مورد موقعیت غیرقابل پیروزی خود در این دنیا به خودمان دروغ بگوییم.
پویا پانا
ما مشتاقان چهار طرح زاپفه برای خفه کردن آگاهی هستیم:
انزوا («زنده بودن اشکالی ندارد»)، لنگر انداختن («یک ملت تحت نظر خدا با خانواده، اخلاق و حقوق طبیعی برای همه»)، حواس پرتی («بهتر است زمان را بکشی تا خود را بکشی»)، و تصعید («من هستم» نوشتن کتابی با عنوان توطئه علیه نژاد بشر»). این شیوهها از ما موجوداتی با عقل زیرک میسازند که میتوانند خود را «به نفع خود» فریب دهند. انزوا، لنگر انداختن، حواسپرتی و تصعید از جمله حیلههایی هستند که ما برای دور نگه داشتن خود از حقیقت استفاده میکنیم یعنی توهمی که ما را سرپا نگه میدارد. بدون این رفتار دوگانه شناختی، ما در معرض آنچه هستیم قرار میگیریم.
پویا پانا
حجم
۴۸۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
حجم
۴۸۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
قیمت:
۸۸,۰۰۰
تومان