بریدههایی از کتاب موانع دلبستگی و صمیمیت
۳٫۱
(۱۹)
اینکه کودک باور داشته باشد خودش ارزش دوست داشته شدن ندارد آسانتر از این است که باور کند «موضوع»هایش -نگارههای دلبستگیاش- از دوست داشتن او ناتواناند.
Golnaz Javaheri
هیچگاه احساس نکرده بود که برای پدر و مادرش و به خصوص مادرش مهم است و این موضوع شرمی در او به جای گذاشته بود. در یکی از جلسات آخرش به من گفت: «یک جایی توی اعماق وجودم، انگار باور دارم که اشتباهی کردم.» جواب دادم: «فکر کنم احساس میکنی اون اشتباه خود تو هستی». اشکهایش جاری شد.
niiiloufariii
تجارب دوران کودکی با مراقبان درونی شدهاند و در صورتی که این تجاربْ ناخوشایند باشند، هستهٔ یک سوپرایگوی سختگیر و تنبیهکننده یا رابطهای مشابه با خود شکل میگیرد: «رفتاری که در کودکی با ما شده همان رفتاری است که با خود در ادامهٔ زندگی در پیش خواهیم گرفت. اغلب دردناکترین رنجهایمان را بر خود تحمیل میکنیم. ما هرگز نمیتوانیم از شکنجهگر درونمان رهایی یابیم.»
niiiloufariii
تروی به عنوان پسری «قابل کنترل» و «سازگار» توصیف میشد. او اعتراضی نداشت که چرا بهندرت با او ارتباطی برقرار میشود؛ چرا باید اعتراض میکرد؟ او با موقعیتی بهتر از این آشنا نبود و این تمام انتظاری بود که از زندگی داشت. بیشتر اوقات به حال خود رها شده بود،
niiiloufariii
او خود را تحقیر میکند و باور دارد که سزاوار زجر کشیدن است و همین باورْ نمیگذارد آرزوی هیچ چیز بهتری را داشته باشد. شاید حتی لازم است این دردِ هیجانی را بر خود تحمیل کند تا درواقع چیزی برای احساس کردن داشته باشد. آرزو دارد دیده نشود و رابطهٔ آزارگری-آزارخواهیاش با خودْ رابطهای خصوصی باقی بماند. از آنجایی که نمیخواهد هیچکس کاری به «اسارتش در بند موضوعهای بد» داشته باشد، به خود متعهد شده نگذارد هیچ فایدهای از هر چیز خوبی که بر سر راهش قرار میگیرد به او برسد. امتناع او از پذیرش، جذب کردن و تغذیه شدن از هر چیز مثبتی شکلی از/ مانند «بیاشتهایی ارتباطی» است.
niiiloufariii
تروی به عنوان پسری «قابل کنترل» و «سازگار» توصیف میشد. او اعتراضی نداشت که چرا بهندرت با او ارتباطی برقرار میشود؛ چرا باید اعتراض میکرد؟ او با موقعیتی بهتر از این آشنا نبود و این تمام انتظاری بود که از زندگی داشت. بیشتر اوقات به حال خود رها شده بود، حتی پذیرندگان احتمالی فرزندخواندگی، او را در حالی در یک کالسکه دیدند که شیشهٔ شیری در دهان داشت که به بالشتش تکیه داده شده بود. او طی هزاران ساعت یادگیری آموخته بود که نمیتوان از بزرگسالان انتظار زیادی داشت.
niiiloufariii
پیرو نظریهٔ دلبستگی، فیربرن اذعان داشت چون کودک به والدینش نیاز دارد باید از آنها محافظت کند؛ راهبرد حفظ بقایی که به بهای رابطهای مادامالعمر با یک سوپرایگوی انتقادگر و حس فراگیر گناه و شرم تمام میشود
niiiloufariii
فناوری برای ارتباط با دیگران مسیرهایی در اختیار ما میگذارد، اما از سوی دیگر میتواند به عنوان حائلی بین خود و دیگری قرار بگیرد و یا مانند فیلتری صمیمیت را در رابطه کنترل کند. این امکان وجود دارد که فناوریهای دیجیتال جامعهای اجتنابیتر را به وجود بیاورند (Cundy, ۲۰۱۵, Greenfield, ۲۰۱۵, ۲۰۰۸, Turkle, ۲۰۰۵, ۲۰۱۱).
Golnaz Javaheri
این کتاب را با نقل قولی نه از بالبی، بلکه از فروید به پایان میرسانم:
«فرد روانرنجوری که درمان شده، واقعاً به انسان دیگری بدل شده است، حتی اگر او همانطور مثل قبل باقی مانده باشد؛ به عبارت دیگر او به همان چیزی تبدیل شده که اگر خوشبین باشیم در بهترین شرایطِ ممکن به آن تبدیل میشد و همین میزان هم خیلی زیاد است.» (۱۹۱۶- ۱۹۱۷/ ۱۹۹۱، صص ۴۸۶- ۴۸۷)به زبانِ دلبستگی، او امنیت کسب کرده است.
Golnaz Javaheri
کودکان نیاز دارند تا احساسات دشوارشان درک شود و وقتی بدانند که در حضور بزرگسالانی هستند که سعی در درک آنها دارند احساس مراقبت شدن و در بر گرفته شدن خواهند داشت.
Golnaz Javaheri
صمیمت مستلزم «اشتیاق برای پرده برداشتن از خود واقعی... و تمایل و ظرفیت اعتماد کردن به شریک زندگی برای آسودگی، حمایت و پرورش» و به همین ترتیب اشتیاق و ظرفیت فراهم کردن آن برای طرف مقابل است
Golnaz Javaheri
تأیید نشدن از جانب کسانی که بیش از همه دوستشان داشتهایم تجربهای شبیه شرم است، چنین تجربهای همچون درفشی درون ما جای میگیرد و هستهٔ یک «موضوع درونی غیرهمدل» را شکل میدهد.
Golnaz Javaheri
چنین کودکانِ «کنار گذاشتهشدهای» حقِ داشتنِ بزرگسالانی را دارند که شور و شوق زندگی را در آنها از نو بیابند و برایشان تولدی دوباره در جهانی مملو از گنجینههای بینفردی رقم بزنند.
Atiyeh
خیلی از این بیماران سوءاستفادههای وحشتناک یا تروماهای مشهودی مانند مورد ضرب و شتم واقع شدن یا آزار جنسی را متحمل نشدهاند و یا شاهد خشونت نبودهاند. این کودکان نه به دلیل آنچه رخ داده، بلکه درعوض به علت آنچه که برایشان اتفاق نیفتاده است متمایز هستند _ چیزی شبیه غفلت آنها از تجربیات خوبی که تحول سالم هیجانی را تقویت میکند محروم بودهاند.
Golnaz Javaheri
تلاشی که صرف بدل شدن به این خیال واهی کمال میشود نشاندهندهٔ هدف واقعی آن است؛ دور نگه داشتن خود واقعی از ژرف نگریسته شدن و قضاوت شدن.
Golnaz Javaheri
گروههای دوستی این امکان را به وجود میآورند که بدون ایجاد صمیمیتی که در رابطههای یک به یک وجود دارد امکان مصاحبت با دیگران فراهم شود. در مهمانیها و دورهمیها لزومی به اشتراک گذاشتن عمیق تجربهٔ خود، اعتماد کردن و مورد اعتماد بودن، افشا کردن بیواسطهٔ احساسات و یا کمک خواستن نیست.
Golnaz Javaheri
هدف اصلی همهٔ رواندرمانیهای دلبستگیمحور این است که به بیماران کمک کنیم با هر سبک دلبستگی که دارند، درنهایت ایمنتر و تابآورتر شوند، روابط سالمتری با دیگران و با خودشان برقرار کنند و تغییراتی در دنیای درونیشان پدید آورند که بر دنیای بیرونیشان نیز اثرگذار باشد.
Golnaz Javaheri
درک جدیدی باید حاصل شود و این درک از این قرار است که والدینْ خود افرادی هستند که براساس تاریخچهٔ شخصی، محیط اجتماعی و الگوهای رابطهایشان شکل گرفتهاند. در این صورت است که مراجع میتواند زمانهایی که آنها دوستداشتنیتر بودهاند را به یاد بیاورد و یا ویژگیهای ارزشمند آنها را بازشناسد.
azaad
این مادران علیرغم اینکه میدانند زیر نظر گرفته شدهاند از رفتار انتقادآمیزشان دست برنمیدارند. از اینکه با کودکانشان همکوک و همدل نبودند احساس شرمگینی نداشتند. درعوض شاید این نوزادان بودند که احساس شرم میکردند، شرمی که نشان از این داشت که در نظر کسی که بیش از همه دوستش داشتند، خودْ دوستداشتنی نبودند و با گذشت زمان، در نظر خودشان هم احساس پذیرفتنی بودن نمیکردند. آنها به صمیمیت با دیگران بیعلاقه میشوند، بخشی از این بیعلاقگی به احساس بیارزشی، ناکافی بودن و حقارت برمیگردد؛ اما شاید بخشی از وجودشان نیز از به پرواز درآمدن اشتیاقشان به عشق و پذیرش میترسد.
Asra
پیامی که وس در اوایل زندگیاش دریافت کرده بود این بود که نمیتواند به هیچکس اعتماد کند. شکلی از راهبردهای مقابلهای را به کار گرفته بود که اگرچه به او کمک میکرد زنده بماند، با این حال مانع آن بود که بتواند روابط معناداری با دیگران برقرار کند. گرچه خشم او به کناری رانده شده بود، اما اگر احساس حقارت میکرد دوباره راهاندازی میشد و در آن صورت غیرقابل کنترل بود. زنان را تحقیر میکرد، همان احساسی که به عنوان یک کودکْ نسبت به خود نیز داشت
Asra
بعضی از افراد اجتنابی در عوضِ امنیت درونی که از آن محروم هستند، اشیای مادی و ثروت جمع میکنند
Asra
یافتن احساس شفقت نسبت به خود به عنوان یک کودک و پذیرش «نقصها» به عنوان یک بزرگسال زمانی حاصل میشود که مراجع قادر باشد برای آنچه که در اوایل زندگیاش غایب بوده است سوگواری کند.
فردی که میتواند دلبستگیهایش را ارزیابی کند، قادر است آنها را درونی کند و در مورد تأثیر تجارب گذشتهاش، حتی اگر رضایتبخش نباشند، در روابط کنونی بیندیشد. این فرد فضای ذهنی لازم برای درک ارتباطش با دیگران را داراست. او میتواند روی احساسات و تکانههایش تأمل کند، ضعفهایش را ببخشد و تاب بیاورد. (Hobson, ۲۰۰۴)اگر فرد بتواند نقطهضعفهایش را ببخشد و آنها را تحمل کند، گامی بزرگ در جهت خاموش کردن موضوعات درونی خودتنبیهگرش برداشته است.
Asra
کودکانی که مورد غفلت قرار گرفتهاند توجه کمی از پدر و مادر و مراقبانشان دریافت کردهاند. جیانا هنری، رواندرمانگر کودک، عقیده دارد آنها به شکل غمانگیزی نه تنها از بزرگسالان کمک نمیگیرند، حتی امکان کمکطلبی را در بزرگسالی تشخیص نمیدهند و درنتیجه از چیزی که او آن را «محرومیت مضاعف» (Henry, ۲۰۰۴) مینامد رنج میبرند.
Golnaz Javaheri
ما با پیشپنداشتهایی از آنچه که تراوارتن (۲۰۰۱) آن را «همراه در معناسازی» مینامد به دنیا میآییم، اما اگر جهان بیرونی این پیشپنداشتها را محقق نکند، کودکان خود را با این واقعیت وفق خواهند داد، هرچند یأسآور باشد. آنها بهسرعت خواهند آموخت که نمیتوان انتظار و امید زیادی از روابط انسانی داشت و به سبکهای هیجانی انزواطلب و جداشده رو میآورند که با اجتناب همراه است.
Golnaz Javaheri
دلبستگی ناایمن هراسان همانگونه که در مصاحبهٔ سبک دلبستگی (ASI) مفهومسازی شده است، شامل رفت و برگشت بین اضطراب و اجتناب است. اضطرابی ناشی از ترس از صدمه دیدن یا طرد شدن وجود دارد که منجر به رفتار اجتنابی میشود؛ این افراد تجارب آسیبپذیری یا آشفتگی در روابط را از قبل پیشبینی یا سریعتر پردازش میکنند
Golnaz Javaheri
براساس اسطورهٔ ادیپ «کودک نیاز دارد تفاوت بین جایگاه خود با والدینش را بفهمد؛ خصومت، حسادت و همچنین اغواگریاش را در این روابط کنترل کند» (Anderson, ۲۰۱۲).
Golnaz Javaheri
مقیاس بازداری از نزدیکی در مصاحبهٔ سبک دلبستگی (ASI) به بررسی موانع روانشناختی میپردازد که مانع از برقراری یا حفظ رابطههای نزدیک اطمینانبخش و مراقبتجویانه میشود و موانع درونی فرد برای دستیابی به نزدیکی و کمکطلبی کاوش میشود.
Golnaz Javaheri
این فاصله از خود باید حفظ شود تا فرد اجتنابی احساس امنیت کند و در برابر ما بنشیند.
Golnaz Javaheri
علیرغم اینکه یک فرد اجتنابی رابطه را راحتتر از شخصی با الگوی دلمشغول ترک میکند، اما از اینکه پی میبرند شریک زندگیشان از آنها جدا شده خیلی بیشتر آزرده میشوند و اگر خونسردی و خویشتنداریشان را نیز از دست بدهند، از اینکه کنترل و ظاهرسازیشان از دست رفته آشفته میشوند.
Golnaz Javaheri
تلاش برای درست کردن اوضاع از روی عادت میتواند یکی از ویژگیهای گروهی باشد که مادرانی مداخلهگر داشتهاند؛ کودکانی که یاد گرفتهاند هیجاناتشان را با کاهش دادن تنظیم کنند و رفتاری خونسرد، مؤدبانه و رسمی داشته باشند.
Golnaz Javaheri
حجم
۲۰۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۲۰۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان